با وجود تحصیل در رشته مهندسی مکانیک، بیش از ۱۴ سال در حوزه برنامهنویسی فعالیت دارد و همچنین به واسطه حضور در کسبوکارهای مختلف و استارتآپهایی که راهاندازی کرده است، در حوزه کسبوکار هم ید طولایی دارد. میلاد نوری متولد سال 64 است و هماکنون به عنوان مدیر شرکت توکان تک و بنیانگذار استارتآپ پونز، مشغول فعالیت است.
شرکت توکان تک (فناوران توکان) در زمینه طراحی و توسعه نرمافزارهای همراه فعالیت دارد و استارتآپ پونز هم درواقع یک اپلیکیشن مکانمحور است که در شهرهای مختلف ایران فعال است. درباره چالشهایی که تحریمها در اکوسیستم استارتآپی و دانشبنیانی به بار آوردهاند و راههای غلبه بر این چالشها با مدیر شرکت توکان تک، گفتوگویی انجام دادهایم که در پی میآید.
تحریمهایی که مانع از دسترسی فعالان اکوسیستم استارتآپی و دانشبنیانی به سرویسهای جهانی میشود، معمولا چه نوع تحریمهایی را شامل میشود؟
خیلی از سرویسها مثل سرویس تبلیغاتی گوگل سالهاست که ایران را تحریم کرده است. از همان زمان ما بسیار تلاش کردیم که مسئولان و مدیران را آگاه کنیم که این تحریم میتواند به مرور آسیبرسان باشد و بدون توجه با اهمیت کارایی سرویس، باید با نفس تحریم سرویسهای اینچنینی مقابله کرد، اما آنها توجه نکردند و معتقد بودند که سرویسهای تبلیغاتی جایگزین فراوانی وجود دارد که میتوانیم از آنها استفاده کنیم.
این تحریمها دو دستهاند. اول تحریمهایی که مستقیما روی کسبوکار ما تاثیر نمیگذارند. مثل گوگل که سرویس تبلیغاتیاش را روی ایرانیان بسته، با این حال هیچ کسبوکار ایرانی از تبلیغات بازنماند، چون سرویسهای جایگزین فراوانی وجود دارد. یا مثلا دیجیتال اوشن هم ایران را تحریم کرده است اما سرویسهای مختلفی وجود دارند که میتواند جای آن را پر کند. از طرف دیگر یکسری تحریمها هستند که مستقیما کسبوکارهای ایرانی را تحت تاثیر قرار میدهند، مثل تحریم اپاستور اپل. وقتی کاربر گوشی آیفون، اپلیکیشنهایش را از اپاستور نصب میکند، جایگزینهای مناسب و کارآمدی برای اپاستور ندارد. در چنین شرایطی وقتی اپل ما را تحریم میکند، حدود هفت میلیون کاربر اپل داخلی به اپلیکیشنهای ایرانی دسترسی ندارند. این نوع تحریمها برای کسبوکارها، بهشدت حساستر و آسیبزنندهتر است.
میتوانید به چند مورد از سرویسهای تحریمشدهای که در بین استارتآپهای ایرانی محبوبیت بیشتری دارند، اشاره کنید؟
تقریبا اکثر سرویسهای امریکایی و کانادایی، ایران را تحریم کردهاند که «دیجیتال اوشن» آخرین سرویس بود. دیجیتال اوشن یکی از شرکتهای ارائهدهنده سرور در دنیاست که هم سرویسهای پایداری دارد و هم قیمتهای معقولتری دارد. در شرایطی که این سرویس تحریم است، ما مجبور هستیم به سراغ سرویسهایی با کیفیت پایینتر و قیمت بالاتر برویم.
در زمینه برنامهنویسی اکثر سرویسهایی که یک توسعهدهنده اندروید به آن نیاز دارد، همچنین سیستمهای آمارگیری مثل گوگل آنالیتیکس، سیستمهای تبلیغاتی گوگل، سرویس اسلک، سرویس برونسپاری فریلنسر، سرویسهای ابری آمازون، سیستمهای پرداخت آنلاین بینالمللی، سایتهای ثبت دامنه و بسیاری از سرویسهای دیگر که برای استارتآپها کارآمد و پرکاربرد است، فیلتر است.
آیا میتوان با VPN و سایر فناوریهای مشابه، این تحریمها را دور زد؟
شرکتها به انواع مختلفی دسترسی ما را تحریم میکنند. آنهایی که IP را فیلتر کردهاند، با VPN قابل ورود هستند. مثل گوگل آنالیتیکس. برخی مثل دیجیتال اوشن علاوه بر IP، دامینهای .ir را هم فیلتر کردهاند که البته این رفتار خلاف قانون آیکان است، یعنی کسی که ساکن امریکاست، اگر دامین .ir داشته باشد، نیز تحریم است.
تنها مسئله مثبتی که در زمینه تحریمها وجود دارد این است که شرکتهایی که قصد تحریم و فیلتر دارند، چند روز قبل اطلاع میدهند تا صاحبان اکانت، حسابهایشان را خالی کنند.
برای حل این معضل در داخل ایران، چه راهکار عملیاتی به نظرتان میرسد؟
میتوان از برخی سرویسها که نمونههای موفق داخلی هستند استفاده کرد، مثل «رایچت» و «ریتین» که در حوزه ارتباط با مشتری فعالیت میکنند و سرویسهایی مثل «کارلیب» و «جاب اینجا» که در زمینه آگهی استخدام فعالند. با استفاده از این سرویسها، شرکتهای داخلی هم میتوانند منطقی و بهجا رشد کنند تا وابستگی به سرورهای خارجی کمتر شود. با این وجود، یکسری سرویسها مثل «گوگل آنالیتیکس» و اپاستور اپل و دیجیتال اوشن هستند که واقعا جایگزینی ندارند. در این بین باید مسئولان تدابیری را بیندیشند و سرویسهایی که اشتباهی فیلتر شده را رفع فیلتر کنند تا از این طریق از این اکوسیستم حمایت شود. در واقع مذاکره بر سر مسائل کوچکی مثل رفع فیلتر سرویسهای مختلف میتواند به نجات اکوسیستم استارتآپی کشور کمک کند. مثلا سایت «فریلنسر» که یک سرویس دورکاری بینالمللی است، در صورتی که تحریم نبود، میتوانست برای اشتغال بسیاری از افرادی که از شرکتهای مختلف تعدیل نیرو شدهاند، درآمدزایی داشته باشد. برخی به این فکر میکنند که سرور را به داخل ایران منتقل کنند. از یک طرف هزینه انتقال سرور خیلی بالاست و از طرف دیگر اگر سایت دچار مشکل شود، چون دسترسی سختافزاری به سرور داخل وجود دارد، ممکن است بدون اطلاع قبلی دکمه خاموش را بزنند. در این شرایط حتی به دیتای خود هم دسترسی ندارید. بنابراین اغلب به جای اینکه سرور را به داخل ایران بیاورند، به دنبال سرور تحریمشدهای میگردند که بتوانند از آن استفاده کنند.
آیا این تحریمها را فرصتی برای توسعه استارتآپها میدانید یا خیر؟
زمانی فرصت تلقی میشود که بخواهیم از این فرصتها استفاده کنیم، در حالی که وقتی سرور یک بیزینس را خاموش میکنیم، در واقع فرصتسوزی کردهایم.
مهمترین آسیب این تحریمها بر اکوسیستم استارتآپی و دانشبنیانی کشور را چه مواردی میدانید؟
مهمترین آسیبی که به بدنه تیمهای استارتآپی وارد میشود، بار روانی ناشی از این مسئله است که هر روز باید نگران باشند که مبادا ایمیلی حامل پیام تحریم در انتظارشان باشد. در واقع فرد به جای اینکه تمام حواس و تمرکزش را برای ارتقای کسبوکارش خرج کند، بخش زیادی از تمرکزش به خاطر چنین موضوعی صرف میشود. البته این را هم نباید فراموش کرد که متاسفانه ما دو نوع تحریم داریم. در واقع یکسری از سرویسها از خارج کشور تحریم هستند و یکسری دیگری از داخل فیلتر میشوند و این نوعی «خودتحریمی» است. این «خودتحریمی»، دسترسی به سرویسهای خارجی را محدود کرده است. مشکل دیگری که در این اوضاع دامنگیر استارتآپها میشود، عدم پایداری اوضاع مالی آنهاست. در شرایط تحریم، یکسری سرویسهای خوشهزینه و پایدار مثل آمازون، جای خود را به سرویسهایی با مبالغ بالاتر میدهند که فشار مالی بزرگی به استارتآپها وارد میکند.
مسئله دیگری که به این چالش مالی دامن میزند، این است که سیستمهای پرداختی کل دنیا شامل مسترکارت، ویزاکارت و پیپل هستند که برای ما تحریم است. این باعث میشود که امکان چندانی برای ارزآوری و صادرات خدمت نداشته باشیم.
فکر میکنید در این شرایط، آیا همدلی و همراهی استارتآپها میتواند اثرات این تحریمها را کمرنگ کند؟
در رویدادها و نشستهای مختلف شاهدیم که واژههای همدلانه و حمایتگرانه بر زبانشان جاری است، اما در عمل چندان کاری ازدستشان برنمیآید، چون هر شرکتی با مشکلات خودش دست و پنجه نرم میکند.
البته در نظام صنفی رایانهای، کمیسیونی به نام کمیسیون تجارت الکترونیک تشکیل شده که قرار است برای مشکلات استارتآپها چارهاندیشی کند. در واقع قرار است آنجا خانهای برای استارتآپها باشد تا بتوانند مشکلاتشان را از بالادستیها پیگیری کند که امیدواریم بتوانند در مقام عمل هم کاری از پیش ببرند.
منبع: مجله دانش بنیان
ارسال به دوستان