تحول در اطلاع رسانی با دانش روابط عمومی در حوزه علم و فناوری

اگر به تعداد دانشگاه های موجود در کشور، روابط عمومی ها و مراکز اطلاع رسانی کار خودشان را به درستی انجام می دادند، خیلی وضعیت ما از وضع موجود در زمینه اطلاع رسانی، ترویج و فرهنگ سازی علم و فناوری بهتر بود.

اگر به تعداد دانشگاه های موجود در کشور، روابط عمومی ها و مراکز اطلاع رسانی کار خودشان را به درستی انجام می دادند، خیلی وضعیت ما از وضع موجود در زمینه اطلاع رسانی، ترویج و فرهنگ سازی علم و فناوری بهتر بود.

 به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به نقل از شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران(شارا) -یکی از ارکان اصلی علم و فناوری کشور، معاونت علمی و فناوری محسوب می گردد. بی شک در زمینه اطلاع رسانی و گفتمان سازی علم در جامعه نیز نقش روابط عمومی این ساختار، حائز اهمیت می باشد.

مرکز روابط عمومی ای که فعالیت های متعددی را در چند ساله اخیر به اجرا گذاشته و در مسیر توسعه و فراگیری مباحث علمی در جامعه نیز نقش ایفا نموده است.

حال اینکه چه نمره ای در کارنامه این مرکز ثبت می گردد را باید به کارشناسان و خبرگان و خود جامعه گذاشت تا هر کدام از دید خود به این مجموعه که سعی در گفتمان سازی مباحث علمی در بین آحاد جامعه داشته، بدهند.

این بار به سراغ مصاحبه اختصاصی با پرویز کرمی، دبیر ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانش بنیان، مشاور معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و رئیس مرکز روابط عمومی این معاونت رفته تا از او در خصوص فعالیت های این مجموعه سوالاتی را بپرسد.
در ادامه شاهد این گفت و گو خواهید بود.

در ابتدا می خواهیم از این در وارد گفت و گو شویم که چرا شما کار رسانه را به طور حرفه ای دنبال کردید و به عنوان شغل خود به آن نگاه کردید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. اولا بنده از شما و خبرگزاری نوشکفته علمنا که در حال انجام فعالیت های خوبی با یک جمع از بچه ها و دوستان پرورش یافتگان انقلاب هستند شکل گرفته تشکر می کنم و خداقوت می گویم انقلاب اسلامی که ثمره و رویش هایش اکنون قابل مشاهده است.

همان طور که شما گفتید کار بنده عمدتا رسانه ای و در حوزه فرهنگ و هنر بوده علاقه، انگیزه و تحصیلم بیشتر در حوزه رسانه ای بود. مدتی را در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خدمت دوستان فرهنگ و هنر کشور بودم. اما همین علاقه و سابقه رسانه ای همیشه من را به سمت کارهایی که پایه اش در ارتباط با رسانه و ژورنالیسم بود می کشاند. حتی اگر عنوان مستقیم این کار راه هم نداشته باشد. جهت ریا محض اطلاع(با خنده) مدتی مدیر مسئول و سردبیر روزنامه جوان بودم وقائم مقامی روزنامه همشهری و مدیرعامل خبرگزاری های برنا و عضویت شورای خط مشی ایرنا. همین طور هم اگر در فضای دولت همکاری میکردم عمدتا در حول مسائل فرهنگی، آموزش، هنری و رسانه ای بود. زمانی دعوت شد از بنده که به معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری بیایم. در ابتدا خیلی آشنایی با فضای علم و فناوری نداشتم. برداشت من از آن  کاری خشک و سخت بود هر چند دورادور به واسطه اینکه قبل از حضور در این سمت در سازمان ملی جوانان معاون فرهنگی و آموزشی بودم، با فعالیت ها و اقداماتی که در حوزه علم و فناوری کشور میشد، آشنایی مختصری داشتم. اما همانطور که قبلاً گفتم علاقه و انگیزه من هم در حوزه اطلاع رسانی، ترویج و فرهنگسازی مزید بر این شد و همچنین به این دلیل که حوزه علم و فناوری در مقام داشته های خودش، معرفی درست و آنچنانی به جامعه نشده و نمی شد کنجکاوی و کشش در من ایجاد کرد که بیایم و اقبال خودم رو در این زمینه نیز امتحان کنم.

با این پیش فرض و با این ذهنیت، به این حوزه وارد شدم. در جایگاه مشاور معاون علمی و فناوری رییس جمهور قرار گرفتم. مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی معاونت و بنیاد ملی نخبگان را به بنده پیشنهاد کردند و من هم این مسئولیت را قبول کردم و از زمانی هم که در این سمت ها قرار گرفتم این سوال در ذهنم نقش بسته بود؛ که چرا علی رغم پیشرفت های مهمی که در حوزه علم و فناوری ایران داشته و داریم، اما برون داد و خروجی آن در جامعه قابل شناسایی و ملموس نیست. به سمت پیدا کردن پاسخ این سوال رفتم و آسیب شناسی در این زمینه انجام دادم که هم به شکل شخصی بود و هم به شکل سازمانی. مطالعاتی که در این زمینه انجام شده بود را مورد بررسی قرار دادم هم زمان با بررسی و مشورت، سفارش تحقیقات و مطالعات جدیدی را هم دادم که الان براساس نتایج اون مطالعات عمل می کنیم یافته ها  ما را  به این نکته رساند که مطبوعات، خبرگزاری ها، صدا و سیما و رسانه ملی ما و نهادها و کسانی که در این حوزه فعالیت می کنند و برون داد و خروجی دارند، لکن ساختارشان به آن شکل دوام و قوام یافته ای که در کشورهای پیشرفته است، نیست و هم خود این افراد هم در زمینه اطلاع رسانی ترویج و فرهنگسازی کار آنچنانی نکرده یا نمی کنند. در نتیجه به جای اینکه ما خود را مسئول مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی معاونت علمی و فناوری بدانم. راهبرد و چشم انداز و هدف خود را اینگونه در نظر گرفتم که متولی یکی از بندهای اصلی و راهبردی کلان نقشه جامع علمی کشور در حوزه علم و فناوری ( راهبرد کلان ۲ نقشه) در کشور باشم. با هرکس از همکاران رسانه ای یا سازمانی و یا انجمن های علمی هم که صحبت میکردم میگفتند که مرکز اطلاع رسانی معاونت علمی در واقع می بایست مرکز اطلاع رسانی علم و فناوری کشور باید باشد.

وقتی که من این هدف و افق را برای خودم و همکارانم در معاونت قرار دادم، رفتیم به این سمت که زیرساخت هایی که در این زمینه مورد نیاز است و عناصری که می توانند در این زمینه به ما کمک کنند، نظیر سازمان ها، نهادها، ساختارها، افراد و ان جی او ها (NGO) و انجمن ها را اولا شناسایی کنم و بعد در یک کار جمعی و تیمی همگرایی بین آن ها ایجاد نمایم. چرا که خود معاونت علمی و فناوری رییس جمهوری هم یک دستگاه فراوزارتخانه ای هماهنگ کننده و سیاستگذاری است که وظیفه اش ایجاد هماهنگی بین حلقه ها، نهاد ها و سازمان هایی است که در حوزه علم و فناوری کار می کنند. لذا من هم این موضوع را در دستور کار مرکز قرار دادم. برای همین منظور سعی کردیم با دوستانمان در معاونت این داشته ها را شناسایی نماییم و آن ها را تقویت کنیم و همین طور با شناسایی آسیب ها نداشته ها و نقص ها وضعف های خودمان و رفع و رجوع کردن آن ها را هم آغاز کنیم.

از همان روزهای شروع بکار از طریق برگزاری نشست وجلساتی که با مدیران مسئول روزنامه­ها و خبرگزاری­ها مدیران شبکه های صدا و سیما با کمک از سابقه حضور در وزارت ارشاد و اینکه همکار آن ها بودم، از این فضا استفاده کردم و کمک گرفتم هرچند کار واقعاً سخت بود ما در روزنامه ها و خبرگزاری هایمان، سرویس های مختلفی داریم که به موضوعات مختلف فرهنگی، اجتماعی، هنری، ورزشی، سیاسی و اقتصادی می پردازند؛ باید تلاش می کردیم که اگر بشود سرویس علم و فناوری و اگر نشد صفحه و یا ستون آن را در روزنامه ها و خبرگزاری ها به وجود بیاوریم که در آن زمان کمتر از الان وجود داشت. به حمدالله الان بهتر از آن روز است البته روزنامه ها و بنگاه های رسانه ای که دارای قدمتی بودند که این بخش را از قبل داشتند. مثل روزنامه اطلاعات و کیهان و جام جم همشهری و … ولی عمده این موارد هم یا خیلی تخصصی کار می کردند یا به یک موضوع خاص می پرداختند و عمومی نبودند. آن چیزی که ما مدنظر قرار داده بودیم که به آن برسیم، موضوع عمومی سازی گفتمان علم و فناوری و ترویج این گفتمان در جامعه بود. چیزی که رهبر فرزانه انقلاب طی این سال ها واضح و پرچمدار آن بودند آن را به عنوان یک جمله کلیدی بارها تکرار می کردند که اگر می خواهید علم و فناوری در جامعه همه گیر بشود باید گفتمان علم و فناوری در جامعه عمومی شود و در گفتمان ایرانیان قرار بگیرد.

لذا ضمن تشکر و ارج نهادن به تلاش دوستانی که قبل از ما در این خصوص زحمت کشیدند و همین طور مطبوعات، بنگاه ها و رسانه هایی که به این حوزه پرداخته بودند؛ کار آن ها را هم مورد بررسی و آسیب شناسی قرار دادیم. یعنی از سوابق و زحمات دوستانی که قبل از ما شروع کرده بودند نیز استفاده کردیم. در کنار این، وقتی که این سرویس ها به وجود آمدند و یا این ستون ها و صفحه ها، با مشارکت و نشست و گفت و گویی که با مسئولین مطبوعات و رسانه ها داشتیم، چالشها و نواقصی در حوزه رسانه های علم و فناوری مشخص شد که از عمده مشکل کمبود نیروی انسانی فعال و متخصص در این زمینه بود. ما آمدیم و طراحی دوره آموزش و ارتقای علمی روزنامه نگاران و ژورنالیسم علمی را آغاز کردیم و تا کنون دو دوره برای دوستان اصحاب رسانه این حوزه به صورت ویژه در معاونت علمی و فناوری، یک دوره با همکاری جهاد دانشگاهی و یک دوره هم با دانشگاه علم و فرهنگ و نیز دانشکده خبر برگزار کردیم. اولویت ویژه ما خبرنگارانی بودند که در این حوزه فعالیت می کردند. اما به صورت عمومی هم سایرین را در این دوره ها پذیرش می کردیم.

در کنار این دوره ها، تورهای علمی و فناوری  ویژه اصحاب رسانه را برای اطلاع و حضور میدانی بصورت استمراری که هنوز هم ادامه دارد، طراحی و اجرا کردیم. در واقع این تورها یک نوع کارگاه آموزشی بود. ورک شاپ های (workshop) مختلف برای خبرنگاران این حوزه تدارک دیده شد. دعوت و شرکت دادن همکاران رسانه ای در جلسات ستادها و معاونت های مختلف معاونت، حتی جلساتی که با حضور خود آقای دکتر ستاری تشکیل می شود، خبرنگاران حوزه علم و فناوری را دعوت میکردم. چرا که فکر می کردم همچنان که یک کارشناس و یک مدیر زمانی خبره می شود که در جریان و کوران کار قرار بگیرد، خبرنگاران این حوزه نیز زمانی می توانند قدرت داشته باشند که مسلط بر حوزه خود باشند و اعتقاد من بر این است تا آنجا که بتوانم این مهم را ادامه دهم اما می دانید معذوراتی نیز هست . لذا از رسانه ها به صورت مستمر در این جلسات دعوت می شد و حضور پیدا می کردند و از نزدیک با مسائل آشنا می شدند. حتی تلاش کردیم ایشان را به سفرهای استانی که آقای دکتر ستاری می روند نیز ببریم. منتهی آنجا به صورت گردشی عمل می کنیم به علت مضیقه های موجود. یک سلسله نشست هایی هم در قالب گپ و گفت صمیمانه با اهالی رسانه، چهارشنبه های هر هفته برگزار می کنیم. البته اخیرا نظمش کمی دچار مشکل شده است که از عیوب ماست باید رفع کنیم. اما به صورت استمراری در طول سال گذشته این جلسات را داشتیم. آنجا هم روسای ستادها و معاونین را دعوت می کنیم، جلسه بگونه ای است که نباید فقط مونولوگ باشد و من مسئول بگویم و آن ها بشنوند؛ بلکه به صورت گپ و گفت رو در رو با تنظیم وقت مشخص برگزار می شود و مسئول مربوطه نکات و دیدگاه و فعالیت هایش را توضیح می دهد و خبرنگاران این حوزه هم نقطه نظرات، دیدگاه ها و سوالاتی که به ذهنشان می رسد را مطرح می کنند. این جلسات هم در ارتقا و آگاهی و ارتباط بهتر خبرنگاران این حوزه موثر بوده است.

در راستای این فعالیت ها و نیز ضرورت فعالیت ویژه تر و خاص حوزه ترویج و فرهنگسازی که مورد لزوم بود و در کنار ۱۴ ستاد فناوری راهبردی  که در معاونت وجود داشت، به دلیل تاکیدی که در سند چشم انداز و به خصوص در نقشه جامع علمی کشور و سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری وجود داشت، به تدبیر و تأکید دکتر ستاری معاون محترم علمی و فناوری رئیس جمهوری یک ستاد ویژه به نام “ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانش بنیان” تشکیل شد. در واقع این ستاد مکمل کارهای مرکز ارتباطات و اطلاع رسانی معاونت بود. البته اهداف این ستاد بزرگتر و وسعت عملش بازتر بود، سطحش بالاتر بود و به شکل یک ستاد راهبردی در دل معاونت و در کنار سایر ستادها به وجود آمد. این ستاد که دبیریش بر عهده من و ریاستش بر عهده آقای دکتر ستاری است با هدف ترویج فرهنگ سازی قصد دارد تا اقتصاد دانش بنیان را در کشور عملیاتی نماید. می دانید که موضوع ترویج و فرهنگ سازی علم و فناوری و اقتصاد دانش بنیان در جامعه یکی از اصلی ترین ماموریت های معاونت و در نتیجه این ستاد است. همین طور توجه به اقتصاد دانش بنیان، گفتمان سازی علم وفناوری در جامعه یکی از سه اهداف اصلی تشکیل معاونت علمی و فناوری است. این ستاد توانست از طریق ارتباطی که ابتدا با سایر ستادهای فناوری راهبردی معاونت علمی و سپس با نهادها، ان جی او ها و سازمان های مردمی و خصوصاً صدا و سیما مراکز پژوهشی که در این حوزه در دل دانشگاه ها، پارک های علم و فناوری و مراکز فناوری فعالیت می کنند، پروژه مشترک طراحی کند و در موضوع اهداف و عملکرد خود، فعالیت های خوبی را در همین مدت کوتاه انجام دهد.

اما کاری که معاونت به درستی اقدام و حمایت کرد این بود که مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی معاونت قبل از اینکه مرکز معاونت یک دستگاه باشد، شد مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی علم و فناوری کشور. حال اینکه چقدر در این زمینه موفق بوده باید مخاطبین شما پاسخ دهند. اما این ادعا را ما داشتیم و این قله را برای خودمان در نظر گرفتیم و از دامنه به سمت این قله در حرکت هستیم.

آقای کرمی با توجه به نکته هایی که شما فرمودید در راستای اینکه شما به دنبال این هستید که واقعا مرکز ارتباطات روابط عمومی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، رسانه علم و فناوری کشور باشد و اینکه اعتقاد دارید که مخاطبین باید بگویند شما به این دستاورد رسیده اید یا خیر، می خواهیم ببینیم با توجه به بررسی ها و پایش هایی که انجام دادید، ضعف اصلی را در چه چیزی می بینید که مردم ما خیلی کمتر به سراغ مطالب علمی نسبت به مطالب دیگر می روند؟
من بیشتر از همه ضعف را متوجه خودمان می دانم یعنی اول خود دستگاه های متولی و تولید کننده و فعالیت کننده در حوزه علم و فناوری و سپس فعالین رسانه ای این حوزه. ببینید معمولا یک فرد ورزشکار، حال مطرح ترینشان یعنی فوتبالیست ها، کشتی گیرها و والیبالیست ها، خودشان به نوعی کارشان را عرضه می کنند. به همین دلیل هم این عرضه و معرفی به جامعه یک عطش بیشتر دانستن در مورد آن ها را در جامعه ایجاد می نماید. یعنی شما بیشتر دوست دارید راجع به فوتبال، اعضا و حواشی آن بدانید. همین طور سایر ورزش ها. این عطش بیشتر باعث می شود که افرادی که می توانند کمک کنند بیایند و حلقه های واصل باشند. می بینید که رسانه های ورزشی روز به روز تعدادشان زیاد می شود. چون طرفداران زیادی پیدا می شود و تقاضا بالا می رود و عرضه زیاد هم صورت می گیرد.

من فکر می کنم افراد مختلفی که در چرخه علم و فناوری قرار دارند، در این زمینه یک گوشه گیری، انزوا و دوری از بیان مطالب یا خست بیان دارند و در واقع عدم اطلاع از چگونگی ارائه مناسب را هم به آن اضافه کنید و این هم برمی گردد به ابتدا و شروع کار. مثلا شما کمتر می بینید که اساتید دانشگاه بروز و ظهور کارشان را رسانه ای کنند. این نکته اول. نکته دوم این است که موضوعات شامل یک پیچیدگی، اصطلاحات فنی و عدم شفافیت هستند. ثقیل بودن، سخت بودن، تخصصی بودن و قرار گرفتن در یک سری فرمول های سخت ریاضی و فنی خود به خود باعث کم شدن جذابت و سپس عمومیت و شمولیت افراد برای اطلاع از آن می شود. نکته سوم کمبود ژورنالیست های متخصص علم در جامعه است. ژورنالیستی که هم خودش مسلط به موضوع باشد و هم بتواند به صورت شیرین و جذاب و عرضه خوب و مناسب آن را به جامعه ارائه نماید. اینکه مثلا یک سیارک کوچک از کنار زمین عبور می نماید، یک جمله است. چطور باید گفت توضیح داد اما اگر آن را از طریق انیمیشن یا یک داستان و یا یک متن جذابی که تخیل نویسنده را هم به خدمت بگیرد و از کارکردهای تکنیکی صوتی و بصری نیز استفاده نماید، به مخاطب ارائه دهیم، می تواند افراد زیادی را جذب نماید. وقتی که در زندگی دانشمندان حوزه های مختلف جست و جو کنید، می بینید جرقه اولیه کار و علاقه آنها در کودکی در یک محیطی که کاملا غیرتخصصی و غیر از آزمایشگاه بوده است به ذهن فرد خطور کرده و او را علاقه مند نموده و شخص بعدا به سمت آن حوزه علمی رفته است.و سپس درگیر مسائل فنی و پیچیده علمی شده و آخرش هم مخترع و مبتکر شده این دلایل مانند این است که شما کالایی را در دید مردم بگذارید اما عرضه خوب بسته بندی و ویترین مناسب نگذارید. حال هرچقدر هم این کالا خوب باشد در انبار آن مغازه باقی خواهد ماند و مردم رغبتی به آن نخواهد داشت.تاکتیک و تکنیک مناسب می خواهد عرضه  وارائه علم و فناوری و ترویج گفتمان علم و فناوری هم در جامعه همین گونه است.

بنده از این فرصت استفاده کنم و این نکته را بگویم که اگر می بینید تا همین مقدار هم موضوع علم و فناوری ما در جامعه بروز و ظهور دارد و طالب پیدا کرده است، بیشتراز همه مدیون شخص مقام معظم رهبری است. یعنی من به شما اطمینان می دهم که اگر نبود دیدگاه، تاکید و پیگیری و استمرار و تکرار ایشان ما این موقعیت امروز را هم نداشتیم. استفاده از جایگاه رسانه ای معظم له باعث شده موضوع علم و فناوری در جامعه بولد شود و مورد توجه قرار گیرد. شما نمی توانید جایی و زمانی در ده- پانزده سال گذشته پیدا کنید که ایشان سخنرانی کرده باشند و به موضوعات علم و فناوری به گفتمان علم و فناوری، به اهمیتش، به جایگاهش و به ضرورتش نپرداخته باشند. پرداختن ایشان به موضوعات علمی باعث شده است که توجه به علم و فناوری در جامعه پر رنگتر شود. ای بسا اگر این نگاه رهبری به این موضوعات نبود، هم از نظر جایگاه و رتبه علمی ما این وضعیت را نداشتیم و هم از نظر اطلاع و اشراف و آگاهی و ترویج موضوع.

می دانید که تبیین درست موضوعات علمی و عمومی سازی آن در جامعه، باعث جلب و جذب حمایت اجتماعی از آن خواهد شد. شما وقتی داستان دستاوردها، اکتشافات و اختراعات علمی سایر کشورها را نگاه می کنید، خصوصا در جایی که دولت کمتر به این موضوعات می پرداخته است؛ این مردم، ثروتمندان و افرادی که به دنبال هیجان بودند می رفتند و این افراد نابغه و دانشمند و مخترع را شناسایی و از کار ایشان حمایت می کردند. خب، اگر این موضوع توسط خود آن دانشمندان به جامعه معرفی نمیشد، که حتماموارد اینچنینی بوده و هست، که این اختراعات و اکتشافات حیف می شد و از بین می رفت و دیده هم نمی شد.

آقای کرمی شما الان دارید دقیقا درست اشاره می کنید اما برای آن مورد اول که ایراد از خود محققین، اساتید، دانشگاه ها، انجمن های علمی و پژوهشگاه ها است و ما می بینیم که به طور مثال نحوه اطلاع رسانی و فعالیت دانشگاه های برتر کشور در زمینه ترویج علم مساعد و مناسب نیست؛ برنامه ای برای اطلاع رسانی و روابط عمومی های این مراکز مانند برنامه هایی که برای خبرنگاران تهیه دیدید، دارید یا اینکه این موضوع هم شامل دوپارگی سیستم ها می شود و بگویید آیا این در حوزه وظایف وزارت علوم است؟
همان طور که خدمت شما گفتم، ما در این زمینه با کمبود شدید عده و عده رو به رو هستیم و هرکس که بخواهد در این زمینه به ما کمک کند ما می گوییم مرحبا به ناصرنا! و دست و بازوی او را می بوسیم و در خدمتش هستیم اما این نکته ای که شما گفتید هم وجود دارد؛ اولا انفکاک سازمانی بین ما و وزارت خانه های مختلف وجود دارد. البته می خواهم بگویم  در حوزه خودمان بنده و سرکار خانم بروجردی که بسیار هم زحمت می کشند و متخصص این کار هستند در خیلی از کارها با هم همفکری می کنیم و کارهای مشترک بسیاری هم داریم؛ ولی متاسفانه باید بگوییم که در کنار تعداد و دارایی های نیروی انسانی و ساختاری که الان در این حوزه وجود دارد، در مجوع در کشور برون داد و خروجی قابل قبولی در این حوزه نداریم و باید خیلی بهتر از این وضعی که در آن هستیم باشیم.

 بنده هم به همین موضوع اشاره کردم، که اگر آمار ۳۰ دانشگاه برتر کشور را داشته باشیم ضعف اطلاع رسانی را به راحتی مشاهده خواهیم کرد.
بنده اولاً باید از همه آنها که زحمت می کشند، تلاش می کنند تشکر کنم. اما می خواهم بگویم، اگر به تعداد دانشگاه های موجود در کشور، روابط عمومی ها و مراکز اطلاع رسانی کار خودشان را به درستی انجام می دادند، خیلی وضعیت ما از وضع موجود در زمینه اطلاع رسانی، ترویج و فرهنگ سازی علم و فناوری بهتر بود هرچند اخیراً فعالیت های خوبی آغاز شده شاید به صورت جهشی و شاید بیست بار بهتر بود. ولی متاسفانه نه؛ این رسالت، رسالت ملی برای آن اشخاص یا افراد تعریف نشده است. حالا ضعف در فرد است یا ساختار نمی دانم. اما به نظر من بعضاً یک مجله که نمی توانم نامش را ببرم خیلی توانش از روابط عمومی یک دانشگاه بزرگ در یکی از استان های ما بیشتر است و این نقص و عیب است هم برای بنده و هم همکاران بنده و نباید این طور باشد.

 البته قاعدتا آن مجله ها کار خود را به خوبی انجام می دهند.
بله؛ برای همین می گویم آن مجله دیده می شود. ولی آن روابط عمومی دانشگاه در استان که از یک اعتبار علمی ویژه ای هم برخوردار است، متاسفانه دیده نمی شود. ما خیلی فکر کردیم که چه کار انجام دهیم تا این ایراد را رفع کنیم و حتی در این دوره هایی آموزشی هم که گذاشته بودیم دعوت می کردیم. اما خب، به دلیل پراکندگی و دوری راه شاید این امکان را نداشتند. اما اخیرا به فکر ایجاد یک سامانه مجازی آموزش و اطلاع رسانی در حوزه ترویج و فرهنگسازی علم و فناوری هستیم که ان شاالله آن ها را هم تحت پوشش قرار دهیم. شروع کار هم با سایت رهنمون، ویکی­وال، فناورد، سمک و کانال های آپارات و تلگرامی معاونت آغاز شده است.

 یعنی روابط عمومی دانشگاه ها و مراکز علمی؟
بله. اصلا یکی از دلایلی که ما رفتم به دنبال به وجود آوردن دو نشریه “دانش بنیان” و “سرآمد” همین بود. البته در زمینه غیرمجازی هم چند برنامه داریم. می دانید که نشست های سراسری و دوره ای برای این منظور داریم. یعنی می خواهیم فضا و جریانی را ایجاد کنیم که صداوسیما، مطبوعات، اشخاص، تریبون ها به آن بپردازند. همچنین بهترین اتفاق هایش در دیدار با مقام معظم رهبری بازدیدهای ایشان از مراکز علمی و فناوری و دیدارها و بازدیدهای رییس جمهور که اتفاق می افتد. هدف ما هم همین است؛ شناسایی این فناوران نخبگان و شناساندنشان به جامعه. یا هر ساله ما جایزه برگزیدگان علامه طباطبایی را داریم که این ها نفرات اصلی نخبگان کشور هستند یا سرآمدان علمی کشور که در حوزه های مختلف علم و فناوری هر سال ۴۰ نفر از این افراد توسط یک تیم داوری برگزیده می شوند و بعد مورد تجلیل قرار می گیرند. یعنی مواردی که ما از طریق همایش یا جشنواره برگزار می کنیم در راستای همان نکته ای است که شما گفتید، یعنی این افراد باید شناخته بشوند و شناسانده گردند جشنواره علم تا عمل – نشست فعالان اقتصاد دانش بنیان- جشنواره های گیاهان داروئی – زیست فناوری- نانو- سلولهای بنیادی – دانش آموزی دریا و … از این جمله هستند.

 آقای کرمی دو سوال دیگر که یکی شخصی است و دیگری مربوط به جایگاه شما. آن سوالی که به جایگاه شما مربوط می شود این است که آیا شما می خواهید برای ژونالیست های علمی موجود جایزه ای را ترتیب بدهید؟ همین طور که در بحث مطبوعات این جوایز را داریم.
ما اولین دوره جشنواره رسانه های حوزه علم و فناوری را برگزار کردیم. دوره دوم را هم در دستور کار داریم، ما می خواهیم آن را با همکاری و هماهنگی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد که جایگاه سازمانی این امر را دارد و به اضافه همکاری و مشارکت خود جامعه رسانه ای علم و فناوری این کار را انجام بدهیم و ان شاالله این هم در دستور است.

 و حالا آن سوال شخصی؛ اگر بخواهید یک روزنامه نگار علمی را نام ببرید که از مطالب و نحوه فعالیتش به صورت شخصی رضایت دارید و می پسندید، آن شخص چه کسی است؟
من این طور می توانم به شما بگویم که علی رغم همه مواردی که گفتم در مورد کمبود وضعف در حوزه ژورنالیست علمی که البته بواسطه توقع و ایده المان من است اما به لطف الهی، من دوستان زیادی دارم که در مجلات مختلف از جمله دانستنیها، مجلات همشهری، مجله روزنامه اطلاعات، مجلات روزنامه کیهان، مجله دانشمند، خبرگزاری های ایسنا و مهر، فارس و بسیاری دیگر که مجال ذکر نام نیست هستند الان دارند خوب کار می کنند زحمت می کشند و این چراغ را روشن نگه داشتند. البته این هایی که نام بردم عام بودند ولی در سایر مجلات و ماهنامه ها هم هستند که خیلی تخصصی می شوند. همین طور گیتا نما و پیوست و … را هم می توانم نام ببرم و برنامه های خوب و جذابی که اخیراً در شبکه های مختلف صدا و سیما آغاز شده. این ها انصافا خوب کار می کنند و الحمدلله علمنا هم جدیدا در حال اضافه شدن به این رسانه ها است. اما کافی نیستند و باید خیلی بیشتر باشند. با توجه به جایگاه علم و فناوری ما در منطقه و جهان، روزنامه نگار و ژورنالیسم ما به جایگاه واقعی مستحق نرسیده است. نه از نظر تعداد و نه از نظر توان. ما باید هم از نظر تعداد این ها را به جایگاه واقعی ایران نزدیک کنیم و هم از نظر توانشان.

برویم سراغ ”دانش بنیان” و ”سرآمد”؛ ”سرآمد”، سرآمد نشریات علمی است یا خیر؟
”سرآمد” جایگاهش یک نشریه صرفاً علمی نیست. عنوان سرآمد به دلیل این بود که ما قرار بود برای جامعه نخبگان و استعدادهای برتری که تحت پوشش حمایت و تسهیلات گیری از بنیاد ملی نخبگان بودند، یک نشریه ترویجی – علمی، آموزشی، فرهنگی تولید کنیم. نشریه ای برای نخبگان و استعدادهای تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان باشد. من می خواهم از همین جا از شما این کمک را بگیریم که این را برجسته کنید که بنیاد ملی نخبگان عضو ندارد و هیچ کس نمی تواند این ادعا را بکند، حتی اگر نخبه باشد و استعداد برتر. فردی که می آید و در کنکور نفر اول تا صد و پنجاهم رشته ریاضی و تجربی و نفر اول تا صدم رشته انسانی و نفر اول تا پنجاهم رشته هنر می شود، یک سال تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان است؛ در گرفتن جایزه و تسهیلات  که سبد جامعی و متنوع از تسهیلات را شامل می شود اما عضو نیست. اگر آن سال توانست پویایی خودش را حفظ کند و معدل و مقاله اش و تکالیفش برابر آن شاخص هایی که بنیاد ارائه کرده است،  بود می ماند و به مرحله بعد می رود و باز تحت پوشش و حمایت خواهد بود به مدت یک سال دیگر. اگر در آن مقطع پویاییش را از دست داد دیگر تحت پوشش نخواهد بود. پس ما چیزی به نام عضو بنیاد ملی نخبگان نداریم.

پس فقط یک سازمان حمایتی است؟
احسنت. یک سازمان کلی فرادستگاهی سیاستگذار و حمایت کننده و تسهیل گر است و براساس سند راهبردی کشور در امور نخبگان و حمایت هایش به این صورت است که اول بیاید از دانشگاه های نخبه پرور حمایت نماید. ما حدود بیست دانشگاه نخبه پرور داریم که بنیاد ملی نخبگان می آید به آن ها یک سری کمک هایی می کند و در قبال کمک ها، یک سری تکالیفی به آن ها می دهد. دوم می آید از گروههای نخبگانی و سپس یک فرد استعداد برتر و نخبه هم حمایت می کند. بلکه بنیاد او را شناسایی و حمایت می کند. حمایت هم به صورت جایزه آموزشی، یا جایزه پژوهشی که از جامعیت و تنوع خوبی برخوردار است و یا جایزه فرهنگی هنری است و تسهیلات آموزشی، پژوهشی و جایزه های خاصی در اختیار او می گذارد.

در حال حاضر شما می دانید دقیقا چند نفر تحت حمایت بنیاد هستند؟
فعلاً حدود ۱۵۰۰۰ نفرکه هر سال هم اضافه می شوند بسته به بودجه و امکانات اما به شرط حفظ پویایی ماندگار. اگر کسی پویایی خود را در رشته مربوطه از دست بدهد، کنار خواهد رفت. به طور مثال کسانی که مدال های طلا، نقره و برنز المپیادهای جهانی را دارند، تحت پوشش این بنیاد هستند. همین فرد اگر در سال بعد، مدالی کسب نکند و مقاله ای هم ننویسید و از لحاظ تحصیلی هم ضعیف باشد دیگر تحت پوشش نخواهد بود.
بعضی افراد مصاحبه می کنند می گویند، بنده مخترع و عضو بنیاد ملی نخبگان هستم. نخیر؛ شما یک اختراع کردی و در قبال این اختراع باید اول مورد ارزیابی قرار بگیری سطح بندی شوی و در صورت احراز از شما حمایتی انجام شده است. به تناسب سطح بندی اختراعات، اختراع شما داوری شده و در یکی از سطوح یک، دو و سه قرار می گیرد. حال با توجه به سطح اختراع از شما حمایت خواهد شد. یا تسهیلات برای ارتقاء به شما داده خواهد شد، یا به پارک علم و فناوری برای تجاری سازی معرفی می شوید، یا به کارخانه ای تا دستگاه شما ساخته شود. پس از پایان این مراحل دیگر کار حمایت به پایان می رسد و فعالیت هایی که باید انجام می شد، انجام شده است. دیگر شما تا آخر عمر تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان نیستید، مگر اینکه کار جدید دیگری انجام بدهید.

 بله؛ در مورد” سرآمد” توضیح می دادید.
”سرآمد” در واقع به این منظور به وجود آمد که در کنار آموزش انتقال تجربه، ترویج و فرهنگسازی زبان و سخنگوی استعداد های برتر هم باشد. اما اینکه سرآمد در این میان چه جایگاهی دارد را باید مخاطبین بگویند. مخاطبان اصلی ما استعدادهای برتر و نخبگان هستند. هرچند این مجله برای نمایندگان، مسئولین و دانشگاهها هم می رود، برای استانداران هم می رود و برای یک سری از محققین دانشگاهی و پژوهشی هم می رود.
اما ”سرآمد” به دنبال چیست؟ ”سرآمد” به دنبال شناسایی، معرفی و شناساندن افراد ویژه، مستعد و نخبه به جامعه است. همچنین آشنا کردن خود این استعدادهای برتر و نخبگان با افراد ویژه هم گروه خودشان از طریق ایجاد آشنایی میان ایشان و گفتن اینکه این افراد موفق چگونه پیشرفت کرده اند، یا اینکه چگونه شکست خورده اند. اینجا ما هم اشخاص موفق را به صورت الگو به جامعه مخاطب خودمان و هم افرادی که شکست خورده اند راچون بسیاری از افراد مستعد بنیاد در مسیری قرار می گیرند که ما به آن مسیر نخبگی می گوییم و به محض اینکه کنکور می دهند، و رتبه برتری می شوند می آیند تحت پوشش بنیاد قرار می گیرند و در مسیر نخبگی قرار می گیرند و اما هنوز نخبه نیستند. در این مسیر ما باید این افراد را با چرائی شکست ها و یا موفقیت ها آشنا کنیم. بیان و نمایش زندگی افرادی که در حوزه های فنی، کارآفرینی، پژوهشی و علمی فعالیت می کنند را برای آن ها مرور می کنیم. همین طور این افراد را با حوزه های علمی و فعالیت های آتی خودشان آشنا می کنیم که مثلا در بیوتکنولوژی چه مسیری وجود دارد، چه بازار کاری وجود دارد و چه آینده ای متصور است. هم در حوزه علمی و پژوهشی با این مسیر آشنا می شوند و هم در حوزه بازار کار، تجاری سازی و فضایی که نخبگان این مسیر می توانند به آن ورود پیدا کنند و حتی در حوزه اجتماعی و سبک زندگی این کار خودش یک نوع منتوری و مرشدی است.
اما ”دانش بنیان” چطور؟ ”دانش بنیان” می گوید اگر در ”سرآمد” فقط به یک فرد و حوزه نخبگانی آن پرداختیم، اکنون یک جامعه بزرگ تر فناوران و شرکت های دانش بنیان و اقتصاد دانش بنیان مورد نظر ما هستند. در اینجا شناسایی و شناساندن موضوع اقتصاد دانش بنیان و زیست بوم کارآفرینی مراکز رشد پارک ها و مراکز فناوری به جامعه هدف ما است. اقتصاد دانش بنیان واژه نویی بود که مانند واژه اقتصاد مقاومتی حضرت آقا جعل و توصیه و به جامعه معرفی کردند و فضایی است که در آن چرخه ایده تا محصول و تجاری سازی و تولید ثروت از علم شکل می گیرد و ارزش افزوده فناوری بدست می آید. در واقع اقتصاد دانش بنیان، انتقال ایده به چرخه تجاری سازی محسوب می شود.
من احساس کردم این فضا و ادبیات و هم موضوع تازه و جدید است و توسط رسانه هایی که حتی همکار ما هستند نیز آن طور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است. این بود که به فکر تولید و انتشار ماهنامه ”دانش بنیان” افتادیم. ”دانش بنیان” را تقریبا از زمانی که حضرت آقا لفظ آن را در سخنرانی خود به کار بردند پیگیری کردیم طی مراحل اخذ مجوز در معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد مجوز مدیر مسئولی به نام بنده صادر شد. بعد هم به چینش تیم و تحریریه و انتشار رفتیم از زمانی که آقای دکتر ستاری تشریف آوردند، مدیر مسئولی بعهده ایشان است و من نقش سردبیری را بعهده دارم.

 آیا الان از ”دانش بنیان” راضی هستید؟ چون ”سرآمد” را گفتید باید مخاطبان بگویند.
اولاً هر دو اینها مثل فرزندان من هستند و هر کدام با رنگ و بوی خودش و هدف و فضای خاص خودش را دارند از ”سرآمد” بسیار راضی هستم و”دانش بنیان” هم بسیار. با اینکه امروز سرآمد ۲۴ شماره و دانش بنیان ششمین شماره آن منتشر شده است و در مسیر رشد قرار دارد از آنها بسیار راضی هستم. امیدوارم همین رضایت من را مخاطبین ”دانش بنیان” و “سرآمد” مخاطبین شما هم داشته باشند. زحمت زیادی برای آن کشیده می شود و اصلا به عنوان یک کار اداری به آن نگاه نمی کنم؛ بلکه عشق و علاقه و انگیزه من و تیم همراه  در آن است. می دانید که در فضای اداری شما اگر ساعت هشت صبح کارتتان را بزنید و چهار بعد از ظهر هم بروید کسی به شما گیر نمی دهد حتی ممکن است محبوب تر هم باشید تا اینکه در کنار سایر کارهایتان دو نشریه هم زمان تولید و منتشر کنید و تلاش کنید که افت کیفیت نداشته باشد و همواره در فضای رقابتی و تنگاتنگ مقایسه با سایر رسانه های مختلف، جایگاهتان را حفظ کنید. درست مثل کشتی گیری که همیشه باید روی فرم باشد تا بتواند از جایگاه قهرمانی خود دفاع کند. با کوچکترین سستی و حاشیه جایگاهت را از دست خواهی داد.

تیتر یک و مطلب اصلی مجلات را چگونه انتخاب می کنید؟
اینجا باید بگویم سوژه یابی یا پرونده یا حداکثر رو جلد ماهنامه را چگونه انتخاب می کنیم ما سعی می کنیم روز آمد باشیم و مرتبط با مخاطبان. یعنی سردبیر نخ تسبیح نشریه است. ما یک هیئت تحریریه خوب و مجرب و با انگیزه و جوان داریم. یک اتاق فکر خوب متشکل از معاونین و متخصصین داریم. در این هیئت تحریریه و اتاق فکر که متشکل از معاونین درون معاونت و یک تعداد از دوستان بیرون معاونت  است، موضوعات، مورد بحث قرار می گیرد. یعنی نگاه مان هم رصد و هم کاوش مطالب است، یعنی در فضای امروز چه چیزی کم داریم و هم درکنار آن چیزی که از قبل طراحی شده است تا در” سرآمد” یا ”دانش بنیان” بگوییم. همچنین در ماه پیش رو چه از لحاظ مناسبتی، چه تخصصی چه چیزی قرار دارد، مد نظر قرار می دهیم. سپس سوژه اصلی و یا پرونده مان را انتخاب می کنیم. ما تلاش داریم در هر دو نشریه زیست بوم و اکوسیستم فناوری و نوآوری و نیز حوزه نخبگانی مورد بررسی قرار گیرد و واکاوی شود.

 انتخاب آن با خودتان است؟
بله. انتخاب بیشتر سوژه ها و پرونده ها با خودم است به جهت حضور در شوراهای مختلف در معاونت و بنیاد

 شما طرحی را برای پایش فهم عمومی جامعه از مطالب مختلف علمی دارید؟
سوال شما سوال خوبی است. ما اینجا تلاش کردیم آن چیزی که اعتقاد دکتر ستاری و اهداف معاونت علمی و بنیاد است را جامه عمل بپوشانم. ما نباید وارد اجرا شویم. ما باید حامی باشیم. ما باید تسهیل کننده باشیم. لذا مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی معاونت علمی و ستاد فرهنگ توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانش بنیان خودشان بعضاً مجری برنامه ها نیستند. یا شناسایی و هدایت می کنند و یا حمایت می کنند، یا مانیتور می کنند و یا سیاست گذاری. اگر طرح هایی که در حوزه گفتمان سازی علم و فناوری است و یا در حوزه گفتمان سازی فرهنگ سازی، حوزه ترویج به ستاد و اگر در حوزه اطلاع رسانی باشد، به مرکز ارتباطات ارجاع می شود. یا برون سپاری می کنیم و یا عمدتا سعی می کنیم از استعداد و توان دانشگاهیان و پژوهشگران و افراد مطلع و متخصص این حوزه ما هستند استفاده کنیم.
ما تاکنون در قالب پروژه خاص چنین طرحی را انجام نداده ایم اما خود شما می دانید، معاونت خیلی از فعالیت هایش انجام همین موضوع است. اما می توانم بگویم اگر با نگاه منصفانه و نقادانه به موضوع نگاه کنیم، می بینیم که مرکز ارتباطات و روابط عمومی معاونت علمی برای هر روز سه یا چهار کار قابل عرضه ارائه داده است. اما بله خیلی کارهای دیگر هم است که باید انجام می شده است اما نشده و ما در اول راهیم.
همینطور در ستاد توسعه فرهنگ علم فناوری و اقتصاد دانش بنیان نیز اینگونه است که باید بروید و بیینید.

 بعضی از دوستان منتقد برگزاری جایزه مصطفی بودند و در بعضی مجلات این نقد خود را منتشر کردند. نظرتان راجع به این انتقادها چیست؟
جایزه مصطفی(ص) مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است. و اقدام و اجرای آن را به معاونت علمی و فناوری رئیس جمهوری ابلاغ شد. که البته از یک شورای سیاستگذاری برخوردار است که وزرای مختلف و  مرتبط عضو هستند و ریاست شورا هم با دکتر ستاری است معاونت به دلایل مختلف از جمله چابک بودن و سبک بودن و کار اجرائی را خودش انجام ندادن، اجرای آن را بصورت یک دبیرخانه واگذار کرد به پارک فناوری پردیس معاونت علمی پس رییس شورای سیاستگذاری آقای دکتر ستاری است و مسئول دبیرخانه آقای صفاری نیا پارک پردیس. لذا هم به دلیل اینکه کار روابط عمومی جایزه به یک پیمانکار از بیرون واگذار شده بود و هم چون سال اول بود ممکن است مشکلاتی وجود داشته باشد اما در مجموع از جمله اقدامات خوب و موفق معاونت و کشور بود و امیدوارم نقایص جزئی در سال آتی حل شود من فقط در دو یا سه مرحله که یک سری شبهاتی پیش آمد و گلایه ها و برخوردهایی بین عناصر زحمت کش مطبوعاتی و رسانه ای با پیمانکار مجری روابط عمومی جایزه مصطفی(ص) ایجاد شده بود، دخالت کردم و حل شد. اما همین مشکلات که آیا یکی را دعوت کردند، یکی را دعوت نکردند، اطلاع رسانی مناسب بود یا نبود باید در پروسه آسیب شناسی بررسی شود که در حال بررسی برای سال آتی هستیم.
اما انصافا این را هم بگویم کاری که دوستان ما در پارک پردیس کردند واقعاً و انصافاً بی نظیر بود. تلاش شبانه روزی بسیاری شد خیلی زحمت کشیدند و تلاش کردند این کار برای اولین بار بود که در کشور انجام می شد بررسی و مطالعه بسیاری کردند که به نحو احسن برگزار کنند و شد. ولی به هر حال هر کاری که انجام می شود مشکلاتی دارد و از همین الان به فکر سال آینده و دوره بعدی هستیم و دعا کنید که این کار آبروی ایران اسلامی شود. انشاء الله.

کلمات کلیدی
//isti.ir/ZDGa