انرژی شرکت های خصوصی صرف مسائل حاشیه ای می شود

گفت و گو با مدیرعامل شرکت دانش بنیان هوافضایی درنا، مجری دو طرح کلان ملی

 


علاوه بر مدیرعاملی «شرکت دانش بنیان هوافضایی درنا»، او مجری دو طرح کلان ملی «توسعه و ارتقای فناورانه هواپيماي فوق سبك و اسپرت پرنده آزاد» و «طراحي و ساخت پرنده دريايي شش نفره دوزيست» با کارفرمایی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری است.
یعقوب انتصاری پس از دریافت مدرک لیسانس مدیریت بازرگانی در ایران، فوق لیسانس MBA، لیسانس مهندسی هوافضا و مدرک خلبانی اش را از امریکا دریافت می کند. سپس در این کشور یک شرکت کوچک دایر می کند که در زمینه طراحی هواپیماهای کوچک فعالیت داشته است.
پس از مدتی به واسطه پروژه ای که برای یک شرکت ایرانی - انگلیسی انجام داده، بورسیه یکی از دانشگاه های معتبر انگلستان می شود و ضمن گذراندن تحصیلات دوره فوق لیسانس مهندسی هوافضا در این کشور مشغول به فعالیت می شود. انتصاری درباره آن زمان می گوید: «در کشور انگلستان، علاوه بر این که خانه و ماشین در اختیار من قرار داده بودند، حقوق ماهیانه مطلوبی داشتم.»
یعقوب انتصاری 66 ساله، حدود هشت سال است که به گفته خودش به واسطه طراحی و ساخت هواپیماهایی با کارکردهای متفاوت در شرکت دانش بنیان هوافضایی درنا، فرصت تدریس در دانشگاه را پیدا نمی کند. پیش از این، او در دانشگاه های صنعتی شریف، امیرکبیر، دانشگاه هوایی شهید ستاری و دانشگاه امام حسین تدریس کرده است.
انتصاری که جزو موسسان انجمن هوافضای ایران و دفتر طراحی و ساخت وسایل پرنده در سازمان هواپیمایی کشوری و اتحادیه صنایع هوایی فضایی ایران است، در زمینه کمک به توسعه هوانوردی عمومی در ستاد هوایی هوانوردی هم همکاری دارد. گفت و گوی دانش بنیان با مدیرعامل شرکت دانش بنیان هوافضایی درنا را از نظر می گذرانید.

درباره فعالیت شرکت دانش بنیان «هوافضایی درنا» توضیح بدهید. این شرکت دقیقا چه نیازی از صنایع ایران را جوابگوست؟
این شرکت تنها شرکت خصوصی ایرانی است که توان طراحی، ساخت، تولید و تحقیق و توسعه هواپیماهای دو تا شش نفره را دارد. البته کار قطعه سازی برای هواپیماهای مختلف و هلیکوپتر ها را هم انجام می دهیم. شما وقتی به یک دانش به صورت ریشه ای و عمیق تسلط پیدا می کنید، می توانید انواع مختلف را هم ابداع کنید. تخصص ما در مواد مرکب یا کامپوزیت متریال است که می توانیم هر شکل هواپیما یا هر قطعه خاصی را که نیاز باشد با کامپوزیت تحلیل کنیم و بسازیم.
دو پروژه طرح کلان ملی با حمایت معاونت علمی و فناوری «طراحي و ساخت پرنده دريايي شش نفره دوزيست» و «توسعه و ارتقاي فناورانه هواپيماي فوق سبك و اسپرت پرنده آزاد» نیز در شرکت دانش بنیان هوافضایی درنا انجام شده است.
 این دو طرح کلان ملی به ثمر رسیده یا همچنان در حال انجام است؟
نمونه فناورانه هواپیمای فوق سبک حدود یک سال است که به اتمام رسیده و کار تست و گواهینامه اش از سازمان هواپیمای کشوری انجام شده است و به زودی گزارش آن را به معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری ارائه خواهیم کرد. این نمونه را به عنوان نمونه فناورانه ساخته ایم. با کشور هلند نیز در ارتباط هستیم و در صورت ادامه حمایت معاونت علمی، می توانیم این نمونه فناورانه را به آن کشور در قراردادی منتقل کنیم.
این هواپیمای دو نفره اسپرت و تمام کامپوزیت است و گواهینامه اش را طبق استانداردی که این نوع هواپیما دارد از سازمان هواپیمای کشوری گرفته است. این نوع هواپیما برای آموزش خلبانی، تفریحی، گشت و شناسایی، کنترل مرزها، ترافیک، استفاده شخصی و امدادرسانی استفاده می شود. از آن جا که ما طراحی هواپیما را هم خودمان انجام می دهیم، در نتیجه می توانیم بسته به نیاز کاربر، آن را طراحی و اعمال کنیم.
نمونه اولیه این طرح در سال 90 از سازمان هواپیمای کشوری گواهینامه گرفت. نوع فناورانه این طرح با همکاری و حمایت معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به ثمر نشست. این نوع فناورانه دارای سیستم پرواز خودکار است و علاوه بر تجهیزات پیشرفته الکترونیکی که در این نوع استفاده شده، تغییراتی هم در سازه اعمال شده که هم سبک تر و هم زیباتر باشد. تا پیش از این، نمونه این هواپیما از خارج از ایران وارد می شد.
 تا به امروز چند مدل از نمونه فناورانه اسپورت دو نفره ساخته شده و به فروش رسیده است؟
تا پیش از این، نمونه سبک برای آموزش خلبانیPPL  و CPL از خارج از ایران وارد می شد. ما اولین کشوری در منطقه بودیم که در سال 1376 اولین نمونه هواپیمای آموزش خلبانی حرفه ای دو نفره را ساختیم و از سال 1382 به بعد حدود 28 فروند فروخته شده است.
 همکاری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری را در فرایند پیشبرد این طرح چگونه ارزیابی می کنید؟
کاملا هویداست که دکتر ستاری به عنوان معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری، پیرو خط مشی پدرش، تیمسار ستاری فرمانده سابق نیروی هوایی، فردی خوش فکر و اهل ریسک است. در واقع به دلیل همین دیدگاه است که دکتر ستاری توانسته تحولی را در حوزه های مختلف معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری ایجاد کند. این معاونت جایگاه ویژه ای در تولید علم و تکنولوژی و رشد شرکت های دانش بنیان دارد. جسارت دکتر ستاری در ایده پردازی طرح های کلان ملی جای تقدیر و تشکر دارد و امیدواریم که این طرح ها به دستاوردهای مطلوبی برسند.
 در مورد ساخت پرنده دریایی یا همان هواپیمای دوزیست توضیح می دهید؟ گویا ما از معدود کشورهایی هستیم که به این فناوری دست یافته است.
همین طور است. هواپیمای دوزیست یعنی هم می تواند در خشکی نشست و برخاست کند و هم در دریا و از خشکی وارد دریا بشود. به این صورت که وارد آب که می شود، چرخ ها جمع می شوند و مثل قایق به مسیرش ادامه می دهد و بعد پرواز می کند و البته بالعکس. طوری طراحی شده که آب هم به داخلش نفوذ نمی کند.
در دنیا تنها سه کشور هستند که این تکنولوژی را دارند. اول امریکا، دوم روسیه و سوم آلمان. اخیرا هم چین ورود پیدا کرده است، ولی به عقیده من ما از چین جلوتر هستیم. نمونه تحقیقاتی این طرح نیز قبلا به نتیجه رسیده است.
 همه مراحل تولید این هواپیماها در داخل کشور انجام می شود؟
بیان این نکته از اهمیت ویژه ای برخوردار است که طراحی و ساخت 85 درصد قطعات در داخل ایران صورت می گیرد. البته 15 درصد باقیمانده هم نه به دلیل ناتوانی در تولید بلکه به خاطر عدم توجیه اقتصادی در داخل تولید نمی شود. این طرح به این درجه رسیده است که به لحاظ برد، تعداد سرنشین، چندمنظوره بودن و تبدیل پذیری به نمونه های مختلف کاملا می تواند تغییر کند. در حقیقت این هواپیمای دوزیست، رقیبی برای هلیکوپتر های امداد محسوب می شود، چرا که در هر جا می تواند بنشیند، چه خشکی و چه آب. تنها کافی است عمقش بیش از یک متر باشد.
 وضعیت حمایت های دولتی از شرکت های خصوصی دانش بنیان در ایران را چطور ارزیابی می کنید؟
مهم ترین مسئله بحث نهادینه شدن دانش و تکنولوژی است که خوشبختانه رفته رفته در صنایع ما رسوب کرده است که بخش مهمی از این اتفاق به عملکرد معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برمی گردد.
اما مشکل عمده این جاست که سیستم کشور ما بیشتر به بازاریابی و کمک به شرکت های دولتی و تولیداتی می پردازد که دولت در آن نقش دارد. این در حالی است که بخش خصوصی که تمام زندگی و عشقش در کار و شرکتش خلاصه شده و برای بقای آن از جان و دل مایه می گذارد، کمتر مورد توجه قرار می گیرد. به خاطر همین نگاه غالب در کشور است که معاونت علمی ریاست جمهوری جایگاه ویژه ای پیدا می کند. اگر حمایت این نهاد نبود، طرح هواپیمای شش نفره دوزیست به ثمر نمی نشست و برای رفع نیاز کشور و دستیابی به دانش فنی این هواپیما، حداقل مبلغ 100 میلیون دلار هزینه می شد. معمولا وقتی دانش را به کشوری می دهند، سرنخ را نزد خود نگه می دارند تا آن کشور همواره نیازمند بماند. این در حالی است که ما با مبلغ حدود یک دویستم آن مبلغ به آن هدف رسیده ایم.
اگرچه تحریم هایی که اتفاق می افتد، شرایط سختی را برای مردم ایجاد می کند اما در کنار آن همواره می گوییم تا رنجی نباشد، گنجی حاصل نمی شود. با تمام این تفاسیر، واقعیت این است که بسیاری از مسئولان چندان توجهی به تولید داخلی نمی کنند، در حالی که اگر این طرح ما دولتی بود، رفتارهای دیگری را شاهد بودیم. با این تفاوت که تاریخ شروع داشت ولی تاریخ پایان آن معلوم نبود.
برای بخش خصوصی، زمان، کالا، رقابت و کیفیت، پارامترهای مهمی هستند، اما این پارامترها در بخش دولتی کمتر به چشم می خورند. ما توانمندی صادرات این پروژه را داریم، همچنان که برای پرنده دونفره در حال مذاکره انتقال دانش فنی هستیم و این می تواند دستاورد چند میلیون دلاری را برای کشور به ارمغان آورد.
علت این که بعد از چندین سال تهدید، هنوز کشوری تصمیم حمله به ایران را ندارد، همین دانش فنی و عقبه خوب در دانش موشکی و هوافضایی در کشور است. حال اگر این صنایع هواپیمایی در بخش خصوصی هم ورود پیدا کند و در جهت حرکت های غیرنظامی فعالیت داشته باشد، مذاکرات سیاسی ما با دنیا را تقویت می کند.
نیاز است که درباره این موارد اطلاع رسانی گسترده شود. اخیرا شاهد هستیم که در صدا و سیما برنامه هایی در خصوص معرفی شرکت های دانش بنیان پخش می شود، اما سوال این جاست که چرا اصولا در صدا و سیما اجازه داده نمی شود که نام شرکت ها گفته شود؟ چرا در تلویزیون ملی به راحتی نام شرکت های فورد، ایرباس و بویینگ با نمایش لوگوی آن ها آورده می شود، اما به شرکت های خصوصی داخلی چنین اجازه ای داده نمی شود و ناشناخته و گمنام هستند؟ حتی معمولا روسای جمهور خارجی در سفرها و مذاکراتشان با کشورهای مختلف، به تبلیغ و تعریف از تولیدات داخلی خود می پردازند و برای آن ها بازاریابی می کنند، اما چرا در کشور ما این اتفاق نمی افتد؟ درواقع این تبلیغ و معرفی فقط برای شرکت های دولتی اتفاق می افتد، نه برای تولیدات شرکت های خصوصی. در حالی که اگر این اتفاق بیفتد، کشورهای بسیاری حداقل در آسیا و آفریقا وجود دارند که می توانند محصولات شرکت های خصوصی را خریداری کنند.
نفت به عنوان اصلی ترین صادرات کشور را در نظر بگیرید. این نفت که یک بار فروخته می شود، دیگر نمی تواند دستاورد و درآمدی برای کشور به ارمغان بیاورد، اما همین نفت وقتی وارد کشورهای دیگر می شود، سه چهار هزار نوع مواد مختلف با آن ساخته می شود و ارزش افزوده ای بیش از سه هزاری برابر ایجاد می شود. در این شرایط، جای خالی سرمایه گذاری در صنایع تکنولوژیک که ارزش افزوده بسیار بالایی دارند، در کشور به شدت احساس می شود. در واقع سرمایه گذاری روی شرکت های خصوصی و نمایش توانمندی این شرکت ها در صدا و سیما علاوه بر این که چهره جهانی مطلوبی از ایران به نمایش می گذارد، مردم را نیز به آینده امیدوارتر می کند.
البته اخیرا نام برخی از شرکت های خصوصی را در صدا و سیما عنوان می کنند، اما این موارد بسیار محدود است و نیاز داریم که این اتفاق در سطح گسترده تری انجام شود و این موضوع تبدیل به فرهنگ شود. در نظر بگیرید در کشوری مثل انگلیس برای فروش بیشتر تولیدات مختلف کشورشان، به تولیدکننده می گویند محصول را به مبلغ پایین تری به کشور مقصد بفروشند و ما به التفاوت را دولتشان پرداخت می کند تا قدرت نفوذشان را از طریق تکنولوژی به کشورهای مختلف بالاتر ببرند. این نکته همواره وجود دارد که در فروش اول تکنولوژی معمولا سود زیادی وجود ندارد، زیرا سود اصلی بعد از آن اتفاق می افتد. اما چرا این اتفاق برای کشور ما رخ نمی دهد؟ پروژه های دولتی «های تک» برای به ثمر رسیدن به زمانی حدود یک یا دو دهه نیاز دارند. وقتی وزیر یا معاونی هم تغییر می کند، آن پروژه ها گاهی ابتر می مانند، در حالی که پروژه های خصوصی این گونه نیستند. مثل من که به مدت 30 سال است که بنیانگذار شرکتم هستم و با تمام تغییرات دولتی، همچنان به کارم ادامه می دهم.
 مدیریت صنایع در کشورهای توسعه یافته چگونه است که خیلی از شرکت های خارجی در این سیستم موفق می شوند؟
ببینید در بسیاری از کشورهای توسعه یافته وقتی رئیس جمهور یا وزرا تغییر می کنند، اغلب معاونان تغییری نمی کنند، چون برنامه ریزی های گسترده ای صورت گرفته است و می دانند با هر تغییری ممکن است طرح های مختلف صنعتی تحت تاثیر قرار گیرند. از طرف دیگر روی شرکت های خصوصی نیز سرمایه گذاری کرده اند. چون می دانند شرکت خصوصی هیچ وقت از خودش اختلاس نمی کند، سود را به حداکثر و هزینه را به حداقل می رساند و معاملات را به دقیق ترین و سالم ترین شکل ممکن انجام می دهد، اما چنین شرایطی در سیستم مدیریتی دولتی در ایران، بعضا حکمفرما نیست.
 به تصور شما وضعیت امروز ایران و تحریم هایی که ممکن است شدیدتر شود، بر نحوه ساخت و تولید یا صادرات محصولات دانش بنیان ایران تاثیری می گذارد؟
ایرانی ها استعداد خوبی در زمینه دور زدن تحریم ها و مشکلات دارند. همچنین از صد سال گذشته تا امروز، نخبه های زیادی داشته ایم که البته تعدادی از آن ها از ایران رفته اند. همچنین واقعیت این است که ما بعضا بهترین مهندسان یا خلبان های دنیا را در اختیار داریم. شرکت درنا نیز روی همین جوانان نخبه سرمایه گذاری کرده است. ممکن است در شرایط فعلی به دلیل تحریم کمی هزینه ها و زمان انجام طرح ها برای ما شرکت های دانش بنیان بیشتر شود، اما در این شرایط هم می توانیم با کمک دولت از پس مشکلات برآییم و به هدفمان برسیم. تنها سوال این است که آیا حمایتی که دولت و بانک مرکزی از بخش دولتی در تامین ارز می کند، در مورد بخش خصوصی هم اعمال می شود؟ پاسخ را بایستی از دیگر شرکت های دانش بنیان هم پرسید.
در کشور ما یک شرکت خصوصی باید درصد بالایی از انرژی اش را صرف مسائل حاشیه ای کند و درصد کمتری باقی می ماند که صرف کار و تولید می شود! مگر امریکا و اروپا ما را در دادن مجوزهای داخلی تحریم کرده اند که این قدر چالش بر سر راه شرکت های دانش بنیان و استارت آپ ها می گذارید؟ چرا اصل تشویق و تنبیه در امر تولید رعایت نمی شود؟ چرا باید در گرفتن مجوز و گواهینامه یا در زمینه ترخیص کالاها این قدر سختگیری شود که شرکت ها دلسرد شوند؟ در این شرایط اصلا گویا خودمان خودمان را تحریم کرده ایم.
به اعتقاد من تحریم نمی تواند مانع اصلی فعالیت شرکت های تولیدکننده باشد، البته به شرطی که سیاستگذاری های دولت بر ریل علمی باشد و نظارت عادلانه بر فعالیت همه شرکت ها به درستی اتفاق بیفتد. نباید از خاطر برد که اگر شرکت های خصوصی به تعطیلی برسند، دیگر نمی توان به راحتی آن ها را از نو سرپا کرد. بنابراین می توان با کمی تدبیر و حمایت عملی، شرکت های خصوصی را در زمینه تولیدات ملی و محصولات دانش بنیان حمایت کرد.

منبع: مجله دانش بنیان

کلمات کلیدی
//isti.ir/Zgf1