گفت وگو با امیر صدیقی، ایده پرداز استارتاپی برای شکار علایق کاربران

«رکامندر» استارتاپي که داده هاي مشتريان را کاربردي ميکند

گفت وگو با امیر صدیقی، ایده پرداز استارتاپی برای شکار علایق کاربران


«اگر حرفه يا کاري را دوست نداشته باشم، يا اگر رسالت پروژهاي به گونهاي تغيير کند که با رويکرد من همخواني نداشته باشد، هرگز آن را ادامه نميدهم، به همين خاطر است که بارها از کارم اخراج شدهام.» اينها گوشهاي از حرفهاي امير صديقي چهلوچهار ساله است که شکستهاي کاري متعددش، مانع نشده که دست از دنبال کردن ايدههايش بردارد. او از پانزده سالگي با برنامهنويسي آشنا شده و به قول خودش، از همان سن، برنامهنويسي، هم تفريح و هم شغل او بوده است. کارشناسي نرمافزار از دانشگاه آزاد اراک دارد و حالا در مقطع فوق ليسانس در دانشگاه پرديس شهيد بهشتي، مشغول دفاع از تز پايان نامهاش است، اما ايدهاي که امير، آن را به يک استارتاپ بدل کرده، در درس هيچ کلاس دانشگاهي پيدا نميشود. او با ايدهپردازي استارتاپ «رکامندر» توانسته گام تازهاي براي کشف علايق کاربران بردارد و با همين ايده، ماشين را به ابزاري هوشمند براي پاسخگويي به سلايق کاربران بدل کند. با امير درباره ايده بلندپروازانهاش به گفتوگو نشستهايم.



¡ ايده «رکامندر» از کجا آمد؟ چرا فکر کرديد که ميشود با آگاهي از سليقه مشتريان، پول درآورد؟

سال 91 بود که طبق معمول از کار اخراج شدم (با خنده). آن زمان با نمايندگي يک شرکت خارجي در ايران کار ميکردم. همزمان دانشگاه هم ميرفتم. پس از اخراج، مجبور شدم دنبال کار بگردم، در عين حال با سن و سال زيادي که من داشتم، هيچ جا پذيرفته نميشدم. ديگر زمان کارمندي من به سر رسيده بود، يا حداقل کارمندي ديگر مطلوب من نبود. همين باعث شد به فکر کاري باشم که خودم شروعش کنم.

تا اينکه يکي از دوستانم به نام حميد فهيمي به من اطلاع داد که يکي از شرکتهاي مخابراتي يک مرکز پروژههاي نوآورانه دارد و به دنبال آن، مرا با آن شرکت آشنا کرد. پس از صحبتهايي که با اين اپراتور مخابراتي داشتم، پنج طرح ارائه کردم که يکي از آنها، «رکامندر» بود. من به آنها گفتم «پيامکهايي که به مشتريان ارسال ميکنيد، بيمفهومند، به اين معني که گاهي به يک خانم، پيامک ريش تراش ارسال ميشود و به يک آقا، پيامک يک مرکز آرايشگاه زنانه. در حالي که شما بايد سليقه مشتريان را براي ارسال پيامکها در نظر بگيريد.»

آنها از طرح من استقبال کردند، اما در نهايت گفتند که طرح شما از نظر فني، غيرقابل اجراست. من نسخه Demo (آزمايشي) را ارائه کردم، اما پس از مدتي، دولت عوض شد و به دنبال آن، مديران اين شرکت مخابراتي نيز تغيير کردند. بعد از آن ديگر حوصله تکرار تلاشهايم براي متقاعد کردن مديران جديد را نداشتم و از طرف ديگر، دچار مشکل مالي شديدي شده بودم. به خود گفتم، نبايد بيشتر از اين منتظر بمانم. به همين خاطر خودم به اجراي اين طرح ادامه دادم.

يک دوره هم به کانادا رفتم و سعي کردم رکامندر را در آنجا به انجام برسانم، اما پس از مدتي متوجه شدم که در کانادا به دليل وجود قوانين سنگين و بياطلاعي من از قوانين آنجا، انجام اين طرح با مشکلاتي روبهرو خواهد بود. در نتيجه به ايران بازگشتم و تلاشم را مجدد آغاز کردم.

¡ گفتيد بعد از شکست اوليه در ايران، به کانادا رفتيد تا «رکامندر» را آنجا اجرا کنيد. يعني هيچ نمونه خارجي از اين طرح وجود نداشت؟ 

سال 91 که اين کار را به اجرا درآوردم، در دنيا هنوز نمونهاي که به صورت عمومي خدمت ارائه کند، وجود نداشت يا حداقل ما نتوانستيم نظيري بيابيم. خلأ تحريم فناوري در کشور ما هم باعث رشد سريعتر رکامندر شد. چرا که همين خلأ فناوري باعث شد وجود اين سرويس را به شرکتهاي مختلف پيشنهاد کنيم و هر آنچه آنها تقاضا ميکردند، سريع به اجرا درميآورديم و با سرعت بسيار زياد به مشتري تحويل ميداديم. در واقع اين خلأ براي ما به يک فرصت تبديل شد و همين طور به خاطر وجود سرويسهاي متعدد خارجي مثل گوگل، نيازهاي شخصيسازي در بين شرکتها بيشتر به وجود آمد.

¡ «رکامندر» چطور کار ميکند؟ اصلا چطور ميتواند به کاربران کمک کند؟

ما ميتوانيم بر اساس کامنتهاي کاربران و همين طور حرکات ماوس مثل کليک، Tab Change يا مکثهاي کاربر روي يک متن و محتواي آن پست به اطلاعاتي درباره کاربر پي ببريم. مثلا در نظر بگيريد، کاربري در حال مطالعه در خصوص نقش تغذيه در تنيس است. در اين حالت، بدون اينکه فرد اطلاعاتي از خود، به سرور سرويس داده باشد، ما ميتوانيم اطلاعاتي مثل جنسيت، سن و سلايق او را در اختيار سايت مرجع قرار دهيم. تمام اين اطلاعات از طريق الگوريتمها، کارهاي آماري و تحليلهاي مهندسي به دست ميآيد.

¡ استفاده از رکامندر، تخصص خاصي نياز دارد؟

خير. حتي آماتورترين برنامهنويسها هم ميتوانند از رکامندر به راحتي استفاده کنند. در الکامپ امسال، يک برنامهنويس براي ما پلاگيني نوشت که ميتواند سايتهاي وردپرس را ظرف چند دقيقه به سرويس ما متصل کند. ما اولين استارتاپي هستيم که يادگيري ماشين و دادههاي بزرگ را به صورت سرويس در اختيار مشتريان قرار ميدهيم. مشتري ما به سرور و ادمين نيازي ندارد.

¡ بعد از راهاندازي رکامندر، چه اتفاقي ميافتد؟

در صورتي که سايت شما به سرويس ما مجهز باشد، وقتي مشتري به سايتتان سر ميزند، چيزهايي را که به آنها علاقهمند است ميبيند. مثلا کسي که پودر ماشين لباسشويي از يک فروشگاه مجازي خريداري کرده است، احتمالا به مايع ظرفشويي هم نياز دارد. حال سرويس ما، پس از چند کليک مشتري، اين اطلاعات را تشخيص داده و در اختيار سايت شما قرار مي دهد. در واقع رکامندر، سايت شما را به ويتريني مطابق نيازها و سلايق مشتريتان تبديل ميکند که به اين کار شخصيسازي ميگويند.

¡ فقط فروشگاههاي مجازي، مخاطب رکامندر هستند؟

خير. در حال حاضر، علاوه بر فروشگاههاي مجازي معتبر، بزرگترين سايتهاي فيلم و سريال، سايتهاي فشن و مد و حتي سايتهاي خبري از مشتريان ما هستند.

¡ اين وسط، کاربر چطور ميتواند از پيشنهادهاي سرور شما استفاده کند؟

بگذاريد براي تشريح موضوع، مثالي بزنم. وبسايت anjammidam.com از جمله کسب و کارهايي است که از سرويس ما استفاده ميکند. اين وبسايت يک فروشگاه خدمت است که با ايجاد يک پلتفرم امن، خدمات مختلفي را به مشتريان ارائه ميدهد. اگر کاربري عضو اين سايت شود، پس از انجام چند کليک، علامت يک مغز کوچک که عينک دارد، نمايان ميشود که با کليک روي آن، پيشنهادهايي به شما ارائه ميدهد. اين علامت مغز کوچک، علامت سرويس ماست. حال هرچه بيشتر در اين سايت کليک کنيد، سرويس ما شما را بهتر ميشناسد و دقت آن بالاتر ميرود.

¡ رکامندر رقيب خارجي هم دارد؟

دو تا رقيب خارجي داريم که البته دو تفاوت مهم با رکامندر ما دارند. يکي اينکه آن سرويسها، سليقه کاربر ايراني را به سرورهايي که در خارج ايران هستند، منتقل ميکنند که همين مسئله باعث زمانبر شدن پاسخگويي خواهد شد. در حالي که سرويس ما يک سرويس ايراني است و مخاطب آن هم کاربرهاي ايراني هستند. همين مسئله به ما در شناخت بهتر سلايق کاربر کمک ميکند و ما ميتوانيم real time و بدون معطلي، اطلاعات را به سايت منتقل کنيم. تفاوت ديگري که بايد به آن اشاره کنم اين است که ديتاهايي که ما از مشتريها دريافت ميکنيم، هيچ يک از اسرار مشتري را فاش نميکند. مثلا اگر کاربري يک گوشي انتخاب کند، سايت تنها يک کد به ما ميدهد که هيچ چيز از آنها نميفهميم. البته ما نيز همين گونه ميخواهيم تا هم خيال خودمان و هم خيال مشتري از سوءاستفادههاي احتمالي، راحت باشد. بنابراين real time بودن و عدم فاش شدن اطلاعات مشتري از جمله تفاوتهاي ما و رقيب خارجي ماست.

¡ تيم کاري «رکامندر» چه تخصصهايي دارند؟

تيم ما الان پنج نفر است. يک نفر بيزينس و سوشالمارکتينگ، يک نفر بکاند، دو نفر فرانتاند و ديتا ويژواليزيشن، يک نفر هم پلاگين مينويسد. يک دوست هم خارج از تيم در حوزه الگوريتم به ما کمک ميکند. در ابتدا براي مدتي تنها کار ميکردم. بعدها دوستاني به من پيوستند. بچههاي گروه ما مثل خودم از روي علاقهمندي شخصي با ما همکاري ميکنند. تک تک بچهها در زمينه کاري خود بسيار توانمند هستند. تا جايي که ميتوانم بگويم نيازي به مديريت من ندارند، چرا که آنها در فيلد کاري خود از من تواناترند.

¡ اگر بخواهيم بدون تعارف حرف بزنيم، نابترين ايدهها هم بدون پول محقق نميشود. براي به بار نشستن «رکامندر» در ابتدا چقدر هزينه کرديد؟

ما هيچ وامي از هيچ نهاد يا ارگاني دريافت نکرديم. تمام هزينهاي که براي بازاريابي متقبل شدهايم بالغ بر حدود 700 تا 800 هزار تومان است. من معتقدم اگر پول زير پاي يک گل زيبا بريزيد، هيچ وقت متوجه نخواهيد شد که رشد آن گل، به خاطر استعداد خودش بوده است يا به خاطر سرمايهاي که شما خرجش کردهايد. اگر ميخواهيد استارتاپي در حوزه فناوري ريشه بزند، نبايد پول چنداني داشته باشيد. تنها در اين صورت است که آن کسب و کار مجبور ميشود چيزي باشد که با سليقه جامعه، صنعت و تجارت جور درآيد. اگر استارتاپهاي حوزه فناوري کار خود را با پول فراوان آغاز کنند، درگير خيالپردازيهاي ايدهآلگرايانه خواهند شد. به نظر من، اولين قدم براي موفق شدن يک استارتاپ در حوزه فناوري اين است که فقط بتواند با پول مشتري، کار کند. به اين معنا که تدوين الگوريتمها بر اساس مهمترين درخواستهاي مشتري باشد، يا به عبارتي بازار، آن سرويسها را طلب کند.

¡ در اين راهي که به قول خودتان، حتي «سرمايه زياد» ميتواند آن را از هدف واقعبينانهاش دور کند،  فرد يا نهادي براي سرمايهگذاري به شما پيشنهاد همکاري داده است؟

سرمايهگذارهاي متعددي به ما پيشنهاد دادهاند، اما با اينکه حتي هنوز يک دفتر کار هم نداريم، پيشنهاد هيچ يک را نپذيرفتهايم. تمام اعضاي تيم رکامندر، در منزل خود و به صورت دورکاري همکاري مي کنند. من معتقدم که مدير و جلسات متعدد، آفت پيشرفتند. اگر قرار باشد براي عملي کردن هر تصميمي، جلسات متعددي برگزار شود، پيشرفت حاصل نميشود، در حالي که من ميخواهم هيچ فشاري از سرمايهگذار روي من و تيمم نباشد. علاقهمند نيستم وقتمان به جلسه با سرمايهگذار بگذرد. نکته ديگري که براي من بسيار مهم است اين است که سرمايهگذار رکامندر بايد بپذيرد که سرمايهگذاري روي تکنولوژي بسيار ديربازده است و بايد صبر بيشتري داشت تا به نتيجه رسيد. در حال حاضر، رکامندر به بيست تا استارتاپ ايراني که هنوز به درآمدزايي نرسيدهاند، سرويس رايگان ارائه ميکند، البته تا زماني که به سودآوري برسند. چون اين استارتاپها ايدههاي بسيار خوبي به ما ميدهند و اين مسئله، خود به خود باعث تکامل رکامندر ميشود و پيشرفت آن را به دنبال خواهد داشت. اما سوال اينجاست که آيا سرمايهگذار ميپذيرد به طور رايگان سرويس در اختيار کسي قرار دهد؟

¡ سرمايهگذارهاي خارجي چطور؟

خارج از ايران، پيشنهادهاي بهتري ارائه ميدهند. گويا سرمايهگذارهاي خارجي نسبت به فعاليت ما، ديد بهتر و واقعگرايانهتري دارند. البته ميتوان گفت که آنها ديد بازتري نسبت به استارتاپها و کسب و کارهاي نوظهور دارند و در نتيجه پشتيباني بهتري ارائه ميدهند.

¡ صاف و پوست کنده از درآمد رکامندر، راضي هستيد؟

درآمد ما هنوز خيلي کم است. حتي در پرداخت حقالزحمه بچهها مشکل داريم. از يک طرف فروشنده و واحد مالي نداريم و از طرف ديگر، در مورد گرفتن مشتري، خيلي وسواس به خرج ميدهيم. ما در حال حاضر با بهترينهاي حوزههاي مختلف مثل نمايش ويدئو، وبلاگها و فروشگاهها کار ميکنيم که ايدههاي اينها، به الگوريتمهاي سرويسهاي ما تبديل ميشود. ما به هر استارتاپي که کار محيطزيستي انجام بدهد، به صورت رايگان سرويس ميدهيم. ما قصد نداريم با پول بزرگ شويم، بلکه ترجيح ميدهيم که با آزمون و خطا، آهسته و پيوسته به يک هماهنگي مطلوب برسيم. زماني را به خاطر دارم که فقط هشت هزار تومان در جيب داشتم. همان زمان از طرف يک شرکت معتبر به من پيشنهاد نه ميليون توماني جهت ارائه مشاوره طي سه روز در هفته شده بود، اما من نپذيرفتم. چرا که معتقد بودم ممکن است با پذيرفتن اين مسئوليت، تمرکزم بر کار و هدف اصليام کاسته شود.

ما سه پلن درآمدي داريم که عبارتند از طلايي، نقرهاي و برنزي. تکنولوژيهايي مثل رکامندر در دنيا بر اساس ميزان فراخواني، پول دريافت ميکنند، به اين معنا که مثلا در يک ماه، چه مقدار سرويس ما توسط شما فراخواني شده است. در حالي که ما از اين شيوه استفاده نميکنيم. ما بر اساس سرويسهاي متفاوتي که در اين سه پلن ارائه ميدهيم، پول دريافت ميکنيم. به اين صورت که هزينه پلن طلايي ماهانه چهار ميليون تومان، پلن نقرهاي دو ميليون تومان و پلن برنزي يک ميليون تومان است.

¡ براي تبليغات رکامندر، برنامهاي داريد؟

رکامندر را خود مردم و به خاطر کيفيت خوبش تبليغ ميکنند.

¡ به نظر شما رکامندر تکميل شده يا هنوز در فکر توسعه آن هستيد؟

در کار ما، تکميل شدن معنايي ندارد. در فناوري و نرمافزار وقتي يک سرويس به کمال ميرسد، سرويس دوم را بايد در حال آمادهباش قرار داده باشيد. ما نيز ابتدا از رکامندر شروع کرديم. بعد يک سرويس کامنتوم که فارسي را ميفهمد، به آن اضافه کرديم. پس از آن يک BI و بعد سرويس ايميل اضافه شد. اين سرويس به کاربر کمک ميکند که بتواند داخل ايميل خود، آنچه را دوست دارد، يکجا ببيند. علاقهمنديم که يک خدمت b2c به سرويسهايمان اضافه شود. در واقع اين سرويس وابستگي ما را به مشتريهاي بزرگ کم ميکند. در حال حاضر از سرويس b2b استفاده ميکنيم. در اين حالت که به مشتريهاي بزرگ وابستگي داريم، اگر يکي از مشتريان به هر دليلي از سرويسهاي ما استفاده نکند، درآمد ما هم متوقف خواهد شد.

¡ پس از اين همه زمين خوردن و از جا بلند شدن، چه توصيهاي به افرادي داريد که تازه ميخواهند يک استارتاپ موفق را راهاندازي کنند؟

از نظر من نکتهاي که هر استارتاپي بايد بداند اين است که يک استارتاپ نبايد «پلن ب» داشته باشد. يعني نگوييم، اگر اين نشد، آن يکي را پيش خواهيم گرفت. «پلن ب» باعث نابودي استارتاپ خواهد شد. حدود سه سال طول کشيد تا ما توانستيم اولين ريال را به عنوان درآمد کسب کنيم. من براي سرپا نگهداشتن رکامندر هر کاري که فکر کنيد، کردهام. بايد فکر کنند که من يک حبس ابدي هستم که بايد اين پروژه را به سرانجام برسانم، همين باعث ميشود که خودشان و استعدادشان را باور کنند. داشتن اعتماد به نفس در اين مسير، شاه کليد درهاي بسته است. گاهي ممکن است يک استارتاپ به پول نرسد، اما صاحب خود را قطعا به عزت نفس و اعتماد به نفس ميرساند.

استارتاپ فناوري با يکي، دو نفر و همين طور يک نوتبوک ميتواند شروع به کار کند. من در اغلب مواقع در خانه کار ميکنم. روزي حتي يک دقيقه هم در ترافيک نيستم. همه وقت و سرمايهام در خدمت پروژه قرار دارد. هيچ يک از اعضاي تيم رکامندر، غير از من، اين کار شغل اولشان نيست. بنابراين وقتي اين بچهها روز جمعه خود را صرف انجام کار در رکامندر ميکنند، يعني عاشقند. استارتاپ در حوزه نرمافزار به افراد باانگيزه و خستگيناپذير احتياج دارد و بدانيد پس از مدتي متخصصهاي اين حوزه با رزومههاي خوب و از بهترين دانشگاههاي ايران به سراغ استارتاپ شما ميآيند. w

منبع: مجله دانش بنیان


کلمات کلیدی
//isti.ir/Zihc