همگام با شرکتهای دانش بنیان
اساس پیشرفت شرکتهای دانش بنیان ، نیازسنجی درست بازار و همدلی است
گفتگو با شرکت دانش بنیان نوین طیف پرتوگستر
ستاد توسعه فرهنگ علم ، فناوری و اقتصاد دانش بنیان در نظر دارد جهت فرهنگسازی و گسترش و تولید علم و فناوری در قالب شرکتهای دانش بنیان به صورت مداوم گپ و گفتگویی را انجام داده و برای استفاده از تجارب این شرکتها برای عموم علاقمندان، روی سایت قرار دهد.
گپ و گفتی با الناز احمدی، مدیرعامل شرکت نوین طیف پرتوگستر
یکی از کارآفرینان معروف و موفق معتقد بود نباید با اقوام نزدیک شراکت کرد، چون نهتنها کارتان پا نمیگیرد، بلکه رابطه عاطفی هم به مشکل خواهد خورد. اما الناز احمدی که با کمک و حمایت مادی و معنوی پدر و برادرش شرکت نوین طیف پرتوگستر را تاسیس کرده، مثال نقض این مدعاست. سابقه 9 ساله شرکت هم میگوید بعید است در آینده شراکت، روابط خانوادگی را تحتالشعاع قرار دهد. خودشان میگویند اصلا این فضای خانوادگی، راز موفقیتشان است. اینکه هر کسی که به گروهشان اضافه میشود، مثل عضوی از خانواده با او برخورد میکنند و همه در محیطی صمیمی کار میکنند و درس میخوانند. با الناز احمدی از شرکت نوین طیف و مصایب کارآفرین بودن، بهخصوص در دنیای مردانه گپ زدیم.
-شرکت نوین طیف پرتوگستر چه کار میکند؟
شرکت ما تولیدکننده تجهیزات اندازهگیری هستهای است؛ تجهیزات طیفسنجی هستهای تولید میکنیم و به تجهیز آزمایشگاههای هستهای دانشگاهها میپردازیم. در ابتدای کار بیشتر هدف آموزشی داشتیم. یعنی ساخت دستگاههایی که برای آموزش فیزیک هستهای به کار میروند. بعدتر که تجربهمان در این زمینه بیشتر شد، وارد سیستمهای اندازهگیری در نیروگاهها و تجهیزات حفاظتی شدیم. در این شرکت محصولات زیادی تولید شده و توانایی تولید بسیاری محصولات دیگر را هم داریم که در صورتی که درخواست وجود داشته باشد، تولید میکنیم.
-یک مقدار جزئیتر توضیح میدهید؟
در آزمایشگاهها سیستمهای طیفسنجی درواقع میزان رادیواکتیو موجود در محیطهای مختلف را میتواند اندازهگیری کند. یعنی هم اندازهگیری انجام میدهد و هم نوع ماده رادیوایزوتوپ را تشخیص میدهد. در مورد تجهیزات آموزشی که ارائه میدهیم، یکسری سیستمها به صورت کیتهای مجزا داریم. مثل آشکارساز گایگر مولر که اولین سیستمی است که برای آموزش به دانشجویان استفاده میشود. این دستگاه یک شمارنده است که پایه دوزیمترهایی است که در نیروگاهها یا در بیمارستانها و تجهیزات پزشکی استفاده میشود، چون هم گاما و هم پرتو ایکس را اندازهگیری میکند. در اصل ما مجموعهای از آزمایشها را به دانشگاهها ارائه میدهیم. البته اساتید دانشگاه میتوانند هر آزمایشی میخواهند طراحی کنند و سفارش دهند. بعد کمکم وارد اندازهگیریهای پیشرفتهتر میشویم. یعنی تشخیص رادیوایزوتوپها هست با آشکارسازها و تجهیزات الکترونیکی وابسته به آن. در این قسمت باز هم یک بخشی به کارهای آموزشی برمیگردد. ما با سیستمهای سادهتر مفاهیم اولیه را یاد میدهیم تا زمانی که میخواهند وارد صنعت شوند، با اساس اندازهگیری و طیفسنجی آشنا باشند.
-اندازهگیری و طیفسنجی در صنعت چه استفادهای دارد؟
قسمتی که ما روی آن کار میکنیم، بیشتر به ایمنی مربوط است. مثلا سیستمهای تولیدی ما در بخشهای مختلف سازمان انرژی اتمی نصب میشود و میزان رادیواکتیوی را که در فضا وجود دارد، اندازهگیری میکند. حالا اگر اندازهگیری داخل نیروگاه باشد، استانداردها و کاربردهای خاصی دارد و اگر خارج از نیروگاه و در محیط باشد، شرایط الکترونیک خاص و متفاوتتری را میطلبد. این کار به این علت است که مطمئن باشیم میزان تشعشعات افزایش پیدا نمیکند. مسئله رادیواکتیوهای طبیعی زمین هم هست. بعضی از نقاط به صورت طبیعی میزان رادیواکتیو بالاتری دارند، مثلا نزدیک معادن یا در مرزها که باید کنترل شود. به این شکل اطلاعات و دادههای مختلف از سطح کشور به دست میآید که باید اینها را جمعآوری و آنالیز کرد.
-اصولا در کشور ما حتی مراکز دولتی خرید از کشورهای خارجی را به خرید کالای داخلی ترجیح میدهند. شما چطور توانستید آنها را قانع کنید؟ استاندارد خاصی کسب کردید یا شرایط تحریم به کمکتان آمد؟
نمیشود گفت که شرایط تحریم تاثیری نداشت، چون بالاخره وقتی خرید خیلی مشکل میشود، مجبور میشوند به سازندههای داخلی اعتماد کنند. ولی ما از سال 85 و قبل تحریم کارمان را شروع کردیم. در آن دوران نسبتا خرید قطعات خیلی راحتتر بود، ولی باز هم در همان موقع بعضی کشورها مثل آمریکا اصلا فروش مستقیم به ایران نداشتند. اما میشد با واسطه و بدون مشکلات زیادی خرید کرد، ولی بعد از تحریم خریدها مشکلتر شد. بهعلاوه بعضی از اساتید دانشگاهها اعتماد کردند و ما تضمین دادیم که دستگاهمان درست کار کند. از سویی دیگر آنها هم با مشکلات خرید از خارج آشنا هستند. مثلا وقتی که سیستم یک مشکل کوچکی پیدا میکند، دریافت خدمات پس از فروش خیلی مشکل است. معمولا خدمات پس از فروش آن دستگاهها را هم ما برایشان انجام میدادیم. برای همین سادهتر اعتماد میکنند.
-از خدمات پس از فروش شروع کردید یا همزمان بود؟
در اصل همزمان بود. وقتی شما میروید یک دستگاهی را نصب میکنید که از یک شرکتی خریداری شده، این باعث میشود که هم خودتان با مشکلات مختلف تجهیزات آشنا شوید، هم اینکه بفهمید چه چیزهایی را باید درست کنید. کمکم سیستمهایی که تولید کردیم، تفاوت چندانی با سیستمهای خارجی نداشت. البته به مرور آدم ایرادهای دستگاهش را پیدا میکند. سال 85 که شروع کردیم، یکی از اساتید معروف و متبحر فیزیک هستهای به ما اعتماد کرد و دستگاهی را خریداری کرد. دستگاهی که هنوز هم که هنوز است، دارند از آن استفاده میکنند و به دانشگاههای مختلف توصیه میکنند. این باعث میشود که خدمات پس از فروش و تعویض هم برای خودشان راحتتر باشد. چون ما برای خدمات پس از فروش هزینهای دریافت نمیکنیم و اگر مشکلی برایشان پیش بیاید و مثلا در دانشگاه استادی عوض شود، باز استاد جدید میتواند در مورد دستگاهها آموزش ببیند.
-بعد از تحریمها علاقه به خرید از شما بیشتر شد؟
بیشتر بهخاطر تجربه و تخصص و پروپوزالهایی بود که میدادیم. مثلا اوایل برای سیستمهایی که درخواست میکردند، یک پروپوزال فنی میدادیم. آنها هم بررسی میکردند و میدیدند همه چیز در نظر گرفته شده، اعتماد میکردند. البته دستگاههای ما قیمت ارزانتری دارند. از طرفی وقتی کشورهایی مثل روسیه میآیند در ایران کار میکنند، هزینههای خیلی زیادی میگیرند، مدت زمان زیادی طول میدهند و درنهایت هم خیلی وقتها کار را انجام نمیدهند و میروند. ولی ما چون در دسترس هستیم، خیلی راحت هر وقت که خواستند، میتوانیم سر دستگاهها برای رفع مشکلات حاضر شویم. در ضمن با شرایط کشورمان هم آشنا هستیم و دستگاهها را متناسب با شرایط آبوهوایی تغییر میدهیم.
-مگر تاثیر میگذارد؟
بله. دستگاههای خارجی در جایی مثل بوشهر که رطوبت بالایی دارد، به مدت مثلا سه، چهار ماه کار میکند و از بین میرود. اینها دوباره باید هزینه زیادی بدهند و خریداری کنند. درحالیکه میشود با یک تغییرات جزئی در دستگاه اینها را طوری درست کرد که نسبت به رطوبت مقاومتر باشند.
-نگران برداشته شدن تحریمها نیستید؟
نه. اتفاقا ارتباطات بیشتر که برقرار شود، تجربیات ما هم بیشتر میشود. میتوانیم فروشمان را گسترش بدهیم. هم راحتتر کار میکنیم و هم خرید تجهیزات اولیه برایمان آسانتر میشود. بهعلاوه میتوانیم با کشورهای دیگر همکاری کنیم.
-چه نوع همکاری؟
تبادل علمی، تبادل تجهیزات. خب میشود کارهای بهتر و بزرگتری انجام داد. چون فناوری تولید پایه این سیستمهای اندازهگیری را داریم، ولی برای اینکه گسترش بدهیم، بهتر است که با کشورهای پیشرفتهتر تعامل داشته باشیم.
-سرمایه اولیهتان را از کجا آوردید؟
چون شرکت ما یک شرکت خانوادگی است، سرمایهاش را پدرم گذاشت. ایشان خیلی حمایت و راهنمایی کرد.
-سرمایه اولیه چقدر بود؟
سرمایهمان خیلی کم بود. بهتر است اینها را برادرم توضیح دهد که بیشتر درگیر مسائل مالی است. مقدار خیلی کمی بود.
کاوه احمدی: در ابتدای کار شرکت، با یک سرمایه اولیه خیلی کم شروع کردیم. اما با توجه به اینکه ایده اولیهمان در خصوص نحوه ساخت دستگاه نو بود و ثبت اختراع داشتیم، با استقبال خوبی از جانب دانشگاهها مواجه شدیم و همان اوایل براساس فروش، کار را گسترش دادیم. بهخاطر نوآوریمان هم پیشبینی میکردیم که بازار خواهیم داشت. هرچند در سالهای اول خیلی سخت بود، اما الان به جایی رسیدهایم که بیش از 50، 60 آزمایشگاه و مرکز از وسایل ما استفاده میکنند.
-چرا دردسر شرکت را به جان خریدید؟ بهتر نبود یک جا کارمند بشوید و سر ماه حقوق مطمئن بگیرید؟
اصلا در این زمینه شرکتهای خیلی زیادی کار نمیکنند. چون کشور ما میخواهد نیروگاههای هستهای داشته باشد و برقش را از این طریق تامین کند، پیشبینی میکردیم تعداد افرادی که بخواهند در این زمینه آموزش ببینند، زیاد باشد؛ کسانی که باید در این حوزه تحقیق کنند. چون در این زمینه کشورهای پیشرفتهتر تمایلی ندارند کشورهایی مثل ما پیشرفت کنند و همکاری نمیکنند. ممکن هم هست حق داشته باشند، چون تکنولوژیای است که خودشان به دست آوردهاند و میخواهند آن را تبدیل به پول کنند. بر این اساس ما اولین شرکتی بودیم که این کار را انجام دادیم و در حال حاضر هم تعداد شرکتها در این کار خیلی کم است. البته واردکننده زیاد داریم، ولی تولیدکننده، نه. از طرف دیگر اینکه یک نفر خودش کاری را انجام دهد، روحیه خاصی میخواهد که در ما بوده و فکر میکردیم که میتوانیم از پس یکچنین کاری بربیاییم. از طرفی دیگر زمانی که مدیریت و روحیه کار کردن و مسئولیتپذیری در یک فردی باشد، شخص ترجیح میدهد که خودش یک کار جدید انجام دهد. مشکلات خیلی زیادی هم داشتیم.
-چه مشکلاتی؟
ببینید، شرکتهایی مثل ما که برپایه دانش بنا شدهاند، خیلی در مورد امور مالی و خرید و فرش اطلاعات ندارند. ما بیشتر روی تحقیق و تولید و این چیزها سرمایهگذاری و توجه میکنیم و این باعث میشود مشکلات زیادی در حوزههای دیگر داشته باشیم. در مرحله اول یک مقدار سخت است.
-الان چند نفر برای شما کار میکنند؟
حدود 9 نفر هستندکه در کارگاهمان فعالیت میکنند و به مرور هم قصد داریم که بخشهای مختلفی را اضافه کنیم. اگر تحریمها برداشته شود، بخش تولید را گسترش میدهیم.
کاوه احمدی: اساس پیشرفت شرکت نیازسنجی درست و همدلی است که در پرسنل کاری وجود دارد. اساس شرکت خانوادگی است و سیاستمان این بوده که با بقیه پرسنل هم به صورت خانواده برخورد کنیم. در این محیط سعی بر این است که نیازهای همه تا حد ممکن برآورده شود و فکر میکنم این اساس پیشرفت ماست.
-چطور پرسنل خودتان را انتخاب میکنید؟
از طریق مصاحبه. آگهی میدهیم و دعوت به کار میکنیم. البته مسئلهای هم وجود دارد که به مرور آن را فهمیدهام. اینکه وقتی مدیر شرکت یک خانم است، کارکنان شرکت خیلی راحتتر اعتماد میکنند و مطمئن هستند که در این شرکت امنیت وجود دارد و کارها براساس اعتماد انجام میشود. کسانی هم که برای مصاحبه میآیند، میفهمند یک جو صمیمی داریم که صددرصد روی کار و تحقیقات استوار است و حالت تجاری ندارد.
-ملاکتان برای پذیرفتن نیروی انسانی چه چیزهایی است؟
توانایی فنیشان. البته صددرصد اخلاق افراد هم مهم است که این را به مرور میشود در افراد تشخیص داد. بعدتر به این افراد آموزش هم میدهیم، چون خیلی از چیزهایی را که اوایل به صورت تجربی باید یاد بگیرند، بلد نیستند. بهعلاوه از آنها حمایت میکنیم که تحصیلاتشان را ادامه دهند. بیشتر خانمهایی که اینجا بودند، در مراتب بالاتری پذیرفته شدند و ادامه دادند. چون ما هم دائم در حال تحصیل بودیم، از این کار حمایت میکنیم.
کاوه احمدی: مثلا یکی از خانمها الان در کشور آلمان دکترا میخواند. سه نفر دیگر هم بودند که وقتی وارد کار شدند، لیسانس داشتند و الان فوق لیسانس دارند.
-این جدا شدن آدمها برای تحصیل به شرکتتان ضربه نمیزند؟
تا حدودی چرا. بالاخره این جدا شدن باعث میشود که ما مجبور باشیم شخص دیگری را جایگزین کنیم، ولی به نظرات افراد هم احترام میگذاریم.
-گفتید خودتان هم دائم در حال تحصیل هستید.
بله. برادرم دانشجوی سال اول دکترای کامپیوتر در دانشگاه شهید بهشتی است. من هم از دانشگاه تبریز دکترای فیزیک حالت جامد دارم. هر سه دوره آنجا بودم. وقتی لیسانسم تمام شده بود، این شرکت را تاسیس کردیم. البته از قبلش هم یک کارهایی به صورت غیررسمی انجام میدادیم که همان نصب و راهاندازی و تعمیرات و خدمات پس از فروش بود. ولی از سال 83 که وارد دوره فوق لیسانس شدم، کار را جدیتر شروع کردم و پدر و برادرم حمایتم کردند، چون کار و تحصیل همزمان مشکل است.
-خانم دکتر، ممکن است خانمها را در بعضی عرصهها جدی نگیرند. دنیا تقریبا شکل مردانهای دارد که ممکن است مشکل ایجاد کند. اینکه پدر و برادرتان کمک حالتان بودهاند، خیلی کمککننده بوده است، اما بهطور کلی در این مسیر چقدر بهخاطر زن بودن به مشکل خوردید؟
بیشتر از آنکه چنین چیزی واقعا در جامعه وجود داشته باشد، این تفکر در خود ما وجود دارد که میترسیم وارد جامعه شویم. خود من در برخوردهایی که در جاهای مختلف و سازمانها داشتم، برخوردهای بدی ندیدم. بنابراین به نظرم بیشتر آن ترس درونی است و ما خودمان، خودمان را جدی نمیگیریم. پس خودمان نباید بترسیم، وارد کار شویم و اثبات کنیم. البته که حمایت نزدیکان خیلی موثر است. زنها دارای قابلیتهای خیلی زیادی هستند و باید این قابلیتها استفاده شود و توسط آقایان نزدیک به خانمها جدی گرفته شود. این جدی گرفته شدن، روحیه بیشتری به آدم میدهد تا بتواند در جامعه با مشکلاتی که پیش میآید، مقابله کند. البته در مورد اینکه کسی بخواهد استخدام شود، تبعیضهایی وجود دارد. چون اگر بخواهید در دانشگاه تدریس کنید، سختگیریهایی است که میگوید آقایان، بهخصوص آقایان متاهل، نسبت به خانمها اولویت دارند و خانمهای مجرد را تقریبا استخدام نمیکنند. خود من هم قبلا تدریس میکردم، ولی در حال حاضر چون کارهای شرکت خیلی زیاد است، در دانشگاه شریف در گروهی بهخاطر علاقه خودم کار میکنم.
منبع : ماهنامه سرآمد
ارسال به دوستان