يک تيم پژوهشي در ايالات متحده، نرخ مرگ و مير در اثر آلودگي هوا ناشي از سوخت زغالسنگ را در اين کشور برآورد کرده است. نتايج حاصل از اين تحقيقات نشان ميدهد که اين کشور ميتواند با جايگزيني انرژي فتوولتائيک خورشيدي (solar photovoltaics) به جاي زغالسنگ، سالانه از بيش از 52 هزار مرگ زودرس جلوگيري کند و در نتيجه به شکل بالقوه ميتواند براي هر زندگي نجاتيافته، به ميزان 5/2 ميليون دلار کاهش هزينه داشته باشد.در اين مطالعه جديد که نتايج آن در نشريه انرژيهاي تجديدپذير و پايدار انتشار يافته است، يک تيم از دانشگاه تکنولوژيک ميشيگان هزينههاي جاني ناشي از احتراق زغالسنگ و نيز مزاياي بالقوه جايگزيني اين سوخت با انرژي خورشيدي را محاسبه کرده است.
تاثير بر سلامتي
هر ساله دهها هزار امريکايي در اثر بيماريهاي مرتبط با آلودگي هواي ناشي از سوختن زغالسنگ جان خود را از دست ميدهند. با چرخش به سوي فتوولتائيک خورشيدي (PV)، تنها در اين کشور با سرمايهگذاري 1/1 ميليون دلار به ازاي هر زندگي، جان 51999 نفر نجات خواهد يافت.جوشوا پيرس، استاد علم مواد و مهندسي برق در دانشگاه تکنولوژيک ميشيگان، ميگويد: «برخلاف ديگر سرمايهگذاريها در حوزه بهداشت عمومي، اين کار علاوه بر نجات جان انسانها مزاياي ديگري هم دارد. چرا که انرژي خورشيدي مولد انرژي الکتريکي نيز هست که داراي ارزش بالاي اقتصادي است.»اين استاد دانشگاه اشاره ميکند با مطالعه ميزان ارزش برق (که با توجه به شرايط متفاوت در مناطق مختلف کشور، هزينههاي گوناگون توليد برق در سراسر کشور را بررسي ميکند) به اين نتيجه ميرسيم که نجات يک زندگي با استفاده از انرژي خورشيدي نيز براي دولت داراي پتانسيل مالي است. حتي ممکن است تا چند ميليون دلار به ازاي نجات هر زندگي به نفع دولت باشد. او ميافزايد: «همه ميخواهند از هدر رفتن پول جلوگيري کنند. حتي صرفا براساس ارزش خالص برق هم که شده، نجات جان شهروندان از طريق جايگزيني انرژي خورشيدي به جاي زغالسنگ براي دولت نفع اقتصادي دارد.»هدف اصلي پيرس و همکار او اميلي پرهودا، دانشجوي دکتراي سياست انرژي، از انجام اين پژوهش ارتقاي سطح سياستگذاريهاي حوزه سلامت عنوان شده است. آنها دادهها و اطلاعات مورد نيازشان را از مجلات کارشناسي و سازمان حفاظت از محيطزيست جمعآوري کردند تا نرخ مرگ و مير در اين کشور به ازاي هر کيلووات ساعت برق توليد شده در سال را براي هر دو حالت استفاده از زغالسنگ و انرژي خورشيدي محاسبه کنند. سپس با استفاده از آمارهاي مربوط به هزينههاي فعلي تاسيسات خورشيدي که از سوي وزارت انرژي اعلام شده بود، بازده بالقوه اين نوع سرمايهگذاري را نيز محاسبه کردند.پيرس و پرهودا همچنين جنبه جغرافيايي مرگ و مير مرتبط با زغالسنگ را تحليل کردند. پيرس ميگويد: «ما تعداد دقيقي از مردمي که از آلودگي هوا ميميرند، داريم و ميدانيم چه بخشي از اين آمار به علت وجود تاسيسات برق زغالسنگي در هر ايالت است.»
انرژي خورشيد
براي جايگزيني کامل تمام توليد زغالسنگ در ايالات متحده با PV خورشيدي، 755 گيگاوات انرژي نياز است که در مقايسه با 7/22 گيگاوات تاسيسات خورشيدي موجود در امريکا حجم زيادي است. کل هزينه نصب تاسيسات لازم براي توليد اين مقدار انرژي خورشيدي بالغ بر 5/1 تريليون دلار است؛ اما اين هزينه در مطالعات پيرس و پرهودا محاسبه شده و آنها نشان ميدهند که انجام اين کار سرمايهگذاري سودآوري است. همانطور که پيرس به طور خلاصه بيان ميکند: «هزينه توليد انرژي خورشيدي بهشدت کاهش يافته. همچنين اين انرژي از جهت فني، قابل اعتماد و بادوام است. بنابراين با استفاده بيشتر از انرژي خورشيدي، به همراه تاسيسات گاز طبيعي و ديگر انرژيهاي تجديدپذير و ذخيره آنها، ما راهکار توليد تمام برق مورد نيازمان بدون استفاده از زغالسنگ را داريم.»از نظر پيرس مقاومت در برابر گسترش استفاده از انرژي خورشيدي مانند اين است که توليدکنندگان کامپيوتر به جاي ارتقا و حرکت به سمت استفاده از ترانزيستورهاي نيمههادي، استفاده از لامپهاي گرمايوني را ادامه دهند. او در توضيح هدفش از انجام اين مطالعه ميافزايد: «خواست اصلي من به طور کلي از اين مطالعه اين است که اگر ما منطقي هستيم و به زندگي امريکاييها اهميت ميدهيم يا حتي صرفا براي پول هم که شده، زمان آن رسيده است که استفاده از زغالسنگ را پايان دهيم.»
قدم بعدي
سازمان سلامت جهاني گزارش ميدهد که سالانه هزاران نفر در اثر محيط ناسالم و هواي آلوده جان خود را از دست ميدهند. اين مخاطرات همچنين بزرگترين عوامل بيماريهاي غيرواگير مانند سکته، سرطان و بيماريهاي مزمن تنفسي هستند. بنابراين در آينده ميتوان همين مطالعات را در سطح جهاني نيز انجام داد.
منبع: مجله دانش بنیان
ارسال به دوستان