صرفه جویی در مصرف انرژی و هزینه های ساخت وساز

بازيافت نخاله ها

 

افزايش روزافزون جمعيت از يک طرف و نياز مبرم که به تامين نيازهاي اوليه انسان، مثل مسکن از طرف ديگر، باعث افزايش توسعه در امر ساخت‌وساز و فعاليت‌هاي عمراني شده است. رشد چشم‌گير ميزان ساخت‌وساز در سال‌هاي اخير باعث توليد زياد ضايعات و نخاله‌هاي ساختماني شده است، که اين موضوع مشکلاتي را در محيط زيست به وجود آورده است.

نظر به اين‌که منابع طبيعي و منابع اوليه محدود هستند و نياز به حفاظت دارند، از اين‌رو صاحب‌نظران معتقدند که بهترين و کارآمدترين راه براي جلوگيري از هدر رفتن مواد اوليه، استفاده مجدد از ضايعات است. با توجه به اين‌که ساختمان‌سازي در هر کشور يکي از بزرگ‌ترين توليدکننده‌هاي ضايعات است، بايد براي برگرداندن ضايعات ناشي از اين فعاليت به چرخه استفاده مجدد راه‌کارها و قوانيني را در نظر گرفت.

بر اساس آمار در کشورمان متاسفانه در حدود يک درصد از ضايعات تخريب ساختماني در مسير بازيافت قرار مي‌گيرد و بقيه اين منابع همگي از بين مي‌روند. اما اين موضوع در کشورهاي ديگر بسيار متفاوت است. به‌عنوان مثال در کشور هلند 90 درصد از ضايعات تخريب، جمع‌آوري شده و در چرخه بازيافت قرار مي‌گيرد و در همين زمينه کشور دانمارک حدود 87 درصد را بازيافت مي‌کند. در ادامه همين آمارها در کشور آمريکا، استفاده از مصالح بازيافتي در ساختمان‌هاي فلزي باعث کاهش 74 درصدي مصرف انرژي، کاهش 90 درصدي مصرف مصالح، کاهش 40 درصدي مصرف آب و کاهش 97 درصدي مصالح معدني شده است.

در کلان‌شهري مثل تهران سالانه در حدود 17 ميليون تن ضايعات ساختماني توليد مي‌شود که اين عدد در کل کشور چيزي در حدود 60 ميليون تن است. بر اساس ارزش‌گذاري، هر تن از اين ضايعات قيمتي در حدود 50 دلار دارد. با محاسبه‌اي ساده متوجه مي‌شويم که سالانه 840 ميليون دلار نخاله ساختماني در تهران دور ريخته مي‌شود و اين رقم در کل کشور در حدود 3.1 ميليارد دلار است.

انجمن ساختمان‌سازي سبز آمريکا (USGBC) تخمين زده که 95 درصد از ضايعات و نخاله‌هاي ساخت‌وسازهاي معمولي را مي‌توان بازيافت کرد. در همين راستا اصول مديريت زباله‌هاي سبز در شهرداري‌هاي سراسر کشور راه‌اندازي شده‌اند. توسعه‌دهندگان عمراني و مالکان نيز مي‌دانند که بازيافت ضايعات و نخاله‌ها به جاي دفن، بسيار مقرون به صرفه است و از طراحان مي‌خواهند تا الزاماتي براي بازيافت ضايعات در مدارک طراحي در نظر بگيرند.

در حال حاضر چرخه بازيافت در ساخت‌وساز را بايد مانند خياباني يک طرفه در نظر گرفت، مصالح ساختماني مورد نياز در ابتدا استخراج مي‌شود و بعد از اين‌که فرايند‌هايي روي آن‌ها صورت مي‌گيرد، مورد استفاده قرار مي‌گيرند و بعد که عمر مفيد ساختمان به پايان رسيد، تخريب شده و مصالح و ضايعات آن نيز دفن يا سوزانده مي‌شود.

به دليل اين‌که انتقال مصالح حاصل از تخريب ساختمان به محل‌هاي دفن زباله بسيار ارزان‌تر و آسان‌تر بود، تا حدود 10 سال پيش بازيافت مصالح تخريبي به‌ندرت اتفاق مي‌افتاد، ولي در ادامه با کاهش مواد خام و گران‌تر شدن مواد اوليه، مديران بايد تصميم بگيرند که مکان‌هاي دفن زباله را افزايش ندهند و هم‌چنين اقتصاد مديريت زباله را به نفع بازيافت تغيير دهند و در همين رابطه مالکان و مصرف‌کنندگان بايد نگاه خود را به ضايعات بازيافتي به‌عنوان منبع قابل اطمينان و مقرون به صرفه عوض کنند و محصولات فعلي را جهت استفاده بهتر از مواد بازيافتي تغيير دهند و محصولاتي با ويژگي‌هاي جديد توليد کنند.

در سال‌هاي اخير در دنيا برنامه‌هاي مختلفي براي بازيافت در نظر گرفته‌اند که در اين راستا تاثير برنامه LEED (رهبري در انرژي و طراحي محيط زيست) در ايجاد اين برنامه‌ها و قوانين و تقاضاي عمومي براي بازيافت را نمي‌توان ناديده گرفت. در اين راستا دو روش اساسي بازيافت توسعه داده شده که متداول‌ترين آن جدايي از مبدا است. در اين روش پيمان‌کاران با توجه به تقاضاي بازار، ضايعات را تفکيک مي‌کنند که اين روش بالاترين ارزش در بازيافت را دارد. در اين روش کار ميزان نخاله‌ها به کمترين ميزان خود مي‌رسد، زيرا با توجه به بازارهاي مختلف مي‌توانند ضايعات را دسته‌بندي کرده و به مقصد مورد نظر ارسال کنند. روش ديگري که وجود دارد، روش جريان واحد يا بازيافت مخلوط ضايعات و نخاله است. در اين سيستم مواد زايد از انواع مختلف جمع‌آوري مي‌شود و به يک بازيافت‌کننده انتقال داده مي‌شود تا به اجزاي قابل بازيافت در بازار تفکيک شود. البته اين سيستم بيشتر در جمع‌آوري زباله‌هاي خانگي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. با توجه به مطالعات انجام‌شده و مقايسه دو بازيافت که در بالا ذکر شد، روش جريان واحد براي ضايعات و نخاله‌هاي ساختماني به‌شدت منع مي‌شود، زيرا اين روش در مقايسه با روش جداسازي از مبدا، موجب هدر رفتن بيشتر پول مي‌شود.

از ديگر مزاياي بازيافت به روش جداسازي از مبدا نسبت به جريان واحد مي‌توان به نکات زير اشاره کرد:

در جداسازي از مبدا، موادي توليد مي‌شود که به‌طور مستقيم آماده ارائه به بازار است و هزينه‌هاي مربوط به بازيافت و ارائه‌کننده را پايين مي‌آورد.

در روش جداسازي از مبدا، مواد  کيفيت بهتر، آلودگي کمتر و درنتيجه ارزش بيشتري در بازار خواهد داشت.

در انتها بايد به اين نکته اشاره کرد که در کشورهاي پيشرفته مسير مناسب و راه‌کارهاي مناسبي براي استفاده درست از ضايعات در نظر گرفته شده است. با مديريتي روي دورريزهاي ساختماني، مي‌توان مبلغ هزينه‌هاي ساخت‌وساز را کاهش داد و از هدر رفتن انرژي و مواد جلوگيري کرد. مديريت پسماند امروزه يکي از مهم‌ترين محورهاي توسعه پايدار به شمار مي‌رود. در سال 1383 در کشورمان قانون مديريت پسماند تصويب شد که قدمي بزرگ در اين مسير است، ولي هنوز راه‌کارهاي مناسب و ضوابط روشني براي آن تعريف نشده و هم‌چنين به دليل مشکلات متعدد در امر ساختمان‌سازي، مديريت پسماند موضوعي ناآشنا براي شرکت‌ها و پيمان‌کار‌هاي ساختماني به شمار مي‌آيد.„

منبع: مجله سرامد

کلمات کلیدی
//isti.ir/ZM9c