مسیری که کوئرا برای موفقیت طی کرد
برنامه نویس هستید؟ احتیاج به یک برنامه نویس کاربلد دارید؟ در رشته آی تی تحصیل یا تدریس می کنید؟ لازم است مهارت یک عده برنامه نویس را با هم مقایسه و حرفه ای ترین را انتخاب کنید؟ قطعا شما مشتری پر و پا قرص کوئرا که هستید. کوئرا یک استارت آپ است که از داخل دانشکده کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف توسط سه مهندس جوان شکل گرفته و امروز به جایی رسیده است که این قابلیت را دارد تا به گفته اعضایش نیروی کار حوزه آی تی معرفی کند. در ادامه گفت و گوی ما را با محمدباقر تبریزی از موسسان این استارت آپ، درباره کوئرا و مسیری که برای رسیدن به این موفقیت طی کرده، می خوانید.
چطور شد که ایده راه اندازی استارت آپی مثل کوئرا به ذهنتان رسید و استارت اولیه اش زده شد؟
ما سه نفر که کوئرا را راه انداختیم، دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف هستیم و حدود شش سال پیش وارد دانشگاه شدیم. تقریبا همه مان ورودی سال های 89 و 90 بودیم و اصل قضیه از آن جا شروع شد که در درس های برنامه نویسی که در دانشکده کامپیوتر ارائه می شد، معمولا به سیستمی برای سرویس کمک آموزشی در ارتباط با آن درس نیاز داشتیم. برای چنین سیستمی هر ترم یک نفر دستیار استاد می شد و موظف بود این سیستم را طراحی و پیاده سازی کند. معمولا هم سیستمی که هر ترم برای هر درسی پیاده سازی می شد، آن قدر مشکل داشت که تا پایان ترم کسی که آن سیستم را پیاده سازی کرده بود، مجبور بود مدام باگ های سیستم را رفع کند و دیگر فرصتی برای ارتقا دادن و... نبود. آن زمان دو نفر دیگر از دوستان من شروع به راه انداری سیستم داوری برنامه نویسی کردند و از اول کار را جوری انجام دادند که بشود برای ترم های بعد هم از آن استفاده کرد. در ترم های بعد ما این سیستم را روی سرور مرکز محاسبات نصب کردیم و آن را به کل دانشکده کامپیوتر ارائه دادیم. نام آن سیستم شریف جاج (از کلمه انگلیسی judge به معنای قضاوت) بود و این نیاز را که دیگر هر کسی مجبور نشود هر ترم یک سیستم جدید پیاده کند، برطرف می کرد. برنامه شریف جاج حدود دو سال و نیم در دانشکده شریف مورد استفاده قرار گرفت و پس از آن ما متوجه شدیم که در هر ترم تقریبا بیست تا سی گروه درسی از این سیستم استفاده می کنند و یک بار هم که مشکلی برای سیستم پیش آمد، از روی اعتراض هایی که به ما شد که چرا چنین مشکلی در سیستم به وجود آمده، متوجه شدیم که چقدر نیاز به این سیستم در دانشکده زیاد است و استادان و دستیارهای آموزشی تا چه اندازه به این سیستم احتیاج دارند. این خلاصه ای از اتفاقاتی بود که افتاد و باعث شد که اردیبهشت سال گذشته من و دو نفر دیگر از دوستانم به نام های محمدجواد نادری و مصطفی کریمی به این فکر بیفتیم که وقتی سیستمی وجود دارد که خوب کار می کند و نیاز به آن هم وجود دارد، چطور می توان آن سیستم یا ایده را تجاری کرد یا در واقع این فکر به ذهنمان رسید که چطور می توانیم از آن سیستم کسب و کاری به وجود بیاوریم. در نتیجه وارد استارت آپ تریگر دو شدیم و در آن جا هم با ایده آموزش تعاملی برنامه نویسی شروع به کار کردیم تا بتوانیم براساس همان سیستمی که قبلا تعریف شده بود، سیستم برنامه نویسی ارائه کنیم که برای دانشجوها، دانش آموزان و کاربران آزاد قابل استفاده باشد. با همان ایده هم در استارت آپ تریگر دو اول شدیم و بعد از آن وارد ستاک شدیم و چون در استارت آپ تریگر رتبه یک را به دست آورده بودیم، مراحلی را که برای ورود به ستاک لازم بود، رد کردیم و کار را در ستاک شروع کردیم.
در این مرحله با چه چالش های مهمی رو به رو بودید؟ قطعا این مرحله مشکلاتی داشته، چون به هر حال شما یک گروه دانشجویی بودید و محصولی را برای استفاده در فضای دانشکده به صورت محدود تهیه کرده بودید و پس از آن تصمیم گرفتید که با توجه به نیازی که به وجود آمده، آن محصول را تجاری سازی و درآمد کسب کنید.
یکی از مهم ترین چالش های ما دقیقا همین موردی بود که شما فرمودید. ما در دانشگاه شریف سیستمی را ارائه می کردیم که حتی آن زمان قرار نبود در دانشگاه های دیگر ارائه شود، چه برسد به این که بخواهیم آن را در اختیار کل جامعه برنامه نویسان کشور قرار بدهیم. طبیعتا در این مسیر مشکلات زیادی وجود داشت. یکی از مشکلات ما این بود که حتی خیلی از دانشگاه های تاپ کشور هم این سیستم را استفاده نمی کنند، بلکه برنامه نویسی را به صورت دستی تصحیح می کنند. مشکل بعدی این بود که ما یک فرایند تغییر ایده داشتیم و درواقع به سمت آموزش برنامه نویسی پیش می رفتیم، در حالی که کاری که قبلا انجام داده بودیم و در آن زمینه تجربه داشتیم، در حوزه داوری برنامه نویسی بود، یعنی ما به وسیله سیستم، کدهای نوشته شده را داوری می کردیم که فلان کد درست است یا غلط و در نتیجه به این شکل می توانستیم بگوییم هر فردی چقدر در زمینه برنامه نویسی مهارت دارد. اگرچه بعدا تصمیم گرفتیم ایده آموزش را کنار بگذاریم و همان ایده شریف جاج یعنی داوری برنامه نویسی را پیش ببریم و به این شکل هدف گذاری کردیم که در حوزه کاریابی بتوانیم فعالیت کنیم.
در چه زمینه ای؟
کاریابی در حوزه آی تی. مهم ترین چیزی که در استارت آپ ها باید رعایت شود و از همان ابتدای کار چالش ما بود، این بود که باید به این فکر می کردیم چیزی که می خواهیم پیاده سازی بکنیم، واقعا نیاز بازار هست یا نه و اگر نیاز بازار هست، آن بازار آن قدر بزرگ هست که بتواند بیزینس پلن مد نظر ما را برآورده کند یا نه. بر همین اساس تصمیم گرفتیم تغییر ایده بدهیم و به سمت تعیین مهارت برنامه نویسی و سنجش مهارت برنامه نویسی برویم، چون ما یک سیستم داوری داشتیم و به کمک این سیستم به راحتی می شد افراد مختلف را به صورت عملی مورد سنجش قرار داد که این فرد در این بازه زمانی از چه سطح دانش برنامه نویسی برخوردار است. البته زمانی که در دانشکده کامپیوتر بودیم، متوجه نیاز جامعه آی تی کشورمان به نیروی فنی و انسانی در حوزه فنی و فناوری اطلاعات شده بودیم. خود من هم آن زمان یک سری کارهای فوق برنامه در دانشکده می کردم و همیشه با شرکت های آی تی که صحبت می کردم، می دیدم این دغدغه وجود دارد که چطور نیروی فنی جذب کنیم یا چطور آن نیرو را که تربیت می کنیم، نگه داریم. این نیاز خیلی بزرگ تر و مهم تر بود و حتی مصاحبه هایی که با چهره های شاخص صنعت آی تی انجام می دادیم، نشان می داد که بازار آی تی ایران رو به رشد است. یک سری اعداد و ارقام آن زمان ارائه می شد از جمله این که این بازار در سال 2020 حدود سی میلیارد دلار ارزش خواهد داشت و همه تاکید داشتند که مهم ترین نیاز این بازار منابع انسانی است. به همین خاطر بود که ما تصمیم گرفتیم در حوزه منابع انسانی در زمینه فناوری اطلاعات وارد فعالیت شویم و هدف اصلی مان را در حوزه تعیین مهارت برنامه نویسی در جامعه برنامه نویسان و معرفی افراد مناسب به شرکت های آی تی و... بگذاریم.
قبول دارید کار کردن در فضای استارت آپ با کار معمولی متفاوت است؟ در این شرایط شما که با توجه به شرایط تحصیلی و نام فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی شریف می توانستید به راحتی جذب بازار کار شوید، چطور حوزه بسیار پر ریسک استارت آپ را انتخاب کردید؟
یک بخش کار چالش استارت آپ است و یکی هم چالش کاری که ما انجام می دهیم. چالش استارت آپ برایمان زیاد سخت نبود، چون ما سه نفر اصلی، قبلا در شرکت هایی کار کرده بودیم و می دانستیم که محیط شرکت برای ما مناسب نیست و نمی توانیم در چنین سیستم هایی دوام بیاوریم.
چطور؟
خب مثلا پروژه آن طور که انتظار داشتی پیش نمی رفت. مدیر پروژه یک چیزی می خواست و مشتری یک چیز دیگر و چیزی که خود تو می خواستی طراحی بکنی، کاملا متفاوت بود. این ها جزو مشکلات بزرگی است که کار کردن در یک شرکت به عنوان کارمند دارد. وقتی کارمند هستی نمی توانی چیزی را که خودت می خواهی انجام بدهی یا انتظاری را که از خودت داری برآورده کنی. بنابراین ما کار خودمان را راه انداختیم؛ حالا چه اسمش استارت آپ باشد و چه نباشد. این مسیر از یک سری کارآفرینی های کوچک شروع می شود تا کم کم کار بزرگ شود. بنابراین این علاقه در هر سه ما وجود داشت. اما چالش خیلی بزرگ تر برای ما این بود که خیلی ها تا آن زمان برای رفعش تلاش کرده و موفق نشده بودند. این ادعا که ما می توانیم مهارت فعالان حوزه آی تی را با این سیستم بسنجیم و می توانیم آن ها را به شرکت های خوب معرفی کنیم، ادعای بزرگی است و ما هنوز هم نمی توانیم چنین ادعایی داشته باشیم و شاید چند سال طول بکشد که به چنین جایگاهی برسیم، اما از یک سری ترفندها استفاده کردیم برای این که بتوانیم به این سمت برویم و به چنین جایگاهی برسیم. این که ما دانشجو و فارغ التحصیل دانشگاه شریف بودیم، نکته خیلی مهم بود، چون به واسطه این که سیستممان در دانشگاه شریف استفاده می شد، اعبتار نسبتا خوبی به دست آورده بود و در کنار دانشگاه شریف که یکی از برترین دانشگاه های کشور در حوزه فنی و صنعتی است، مدرسه علامه حلی هم شروع به استفاده از سیستم ما کرد.
این مربوط به چه زمانی است؟
مهر پارسال بود که توانستیم با دانشگاه شریف و مدرسه علامه حلی یک قرارداد رسمی ببندیم، یعنی قراردادی که بر مبنای آن پول رد و بدل می شود و برای ما آورده مالی دارد. همین اتفاق یک شروع خوب برای ما بود و اعتبارمان را بالا برد تا بتوانیم با سایر مراکز وارد مذاکره بشویم. البته کارمان به همین جا ختم نشده و در حال حاضر حدود 45 دانشگاه، مدرسه و موسسه آموزشی از سیستم ما استفاده می کنند که جزو تاپ ترین موسسات آموزشی کشور هستند؛ چه در تهران و چه در شهرستان.
بنابراین نقطه شروع کارتان را جایی گذاشتید که از قبل در آن حوزه تخصص داشتید.
بله، برای این که بتوانیم بتوانیم اعتماد دانشگاه ها و مدارس را جلب کنیم؛ مخصوصا دانشگاه ها.
چرا؟
چون وقتی سیستم ما در یک دانشگاه مورد استفاده قرار می گیرد که جزو دانشگاه های برتر کشور است، ما در مذاکراتمان با شرکت ها می توانیم از این اعتبار استفاده کنیم. یعنی مثلا می توانیم به طرف مذاکره مان بگوییم که ما در فلان دانشگاه این پایگاه را داریم و می توانیم این سری کارها را برایتان انجام دهیم. در عمل هم این اتفاق افتاد، یعنی خیلی از شرکت ها وقتی دیدند که ما در دانشگاه های مختلف پایگاه های خوبی داریم، با ما وارد همکاری شدند. یا همین مسابقات کد کاپ که برگزار کردیم، به واسطه اعتباری بود که در دانشگاه ها داشتیم و به همین خاطر هم خیلی از اسپانسرها وارد کار شدند و اعلام کردند که از این سری مسابقات حمایت می کنند. بنابراین به مرور توانستیم در بازار هم اعتماد و اعتبار کسب کنیم. منتها از راهی که قبلا در آن تبحر داشتیم و در وهله اول در ارتباط با دانشگاه ها که از قبل با آن ها ارتباط داشتیم و راحت تر می توانستند به ما اعتماد کنند. در حال حاضر هم سعی می کنیم این اعتماد را با کار خوبی که ارائه می کنیم، افزایش دهیم.
ایده برگزاری مسابقت کد کاپ چطور شکل گرفت؟
در حال حاضر مسابقات برنامه نویسی مختلفی در دانشگاه شریف برگزار می شود. سال گذشته که ما کارمان را شروع کرده بودیم، با مراکز مختلفی صحبت کردیم که بتوانیم با آن ها همکاری داشته باشیم و اصلا یکی از راه های معتبر شدن هم این است که با مراکز بزرگ همکاری خوبی داشته باشیم. در دانشکده کامپیوتر هم از قبل با آقای دکتر ربیعی در ارتباط بودیم و ایشان پیشنهاد دادند که ما طرحی در قالب یک مسابقه برنامه نویسی تعریف کنیم که با همکاری شرکت خودشان و کوئرا انجام شود و از آن جا بود که این مسابقه برنامه نویسی با نام مسابقه برنامه نویسی کد کاپ شکل گرفت. هدف کد کاپ در راستای هدف کوئراست یعنی همان امکان کاریابی در حوزه برنامه نویسی و افزایش مهارت برنامه نویسی. دوره اول این مسابقه از اسفند پارسال شروع شد و تا اوایل خرداد 95 طول کشید و هدف این بود که یک سری از برنامه نویس ها که لزوما هم دانشجوی تاپ برنامه نویسی ایران و دانشجوهای المپیادی نیستند، بیایند و در مسابقه شرکت و از آموزش های ما استفاده کنند. خیلی از کسانی که در این مسابقه شرکت کردند از نظر مهارت در سطح پایین تری بودند و در خلال مسابقه با توجه به تمرین ها و... خودشان به خوبی حس می کردند که مهارتشان در برنامه نویسی تا چه اندازه رشد داشته است.
روند مسابقه به چه صورت است؟
افرادی که می خواهند در کد کاپ شرکت کنند، اول برای مسابقات مقدماتی آنلاین ثبت نام می کنند و با هم مسابقه می دهند و پس از آن افراد برتر دوره مقدماتی برای مسابقه حضوری به دانشگاه شریف می آیند.
در کد کاپ1 چند نفر شرکت کرده بودند؟
270 نفر در مسابقه حضوری ما در دانشگاه شرکت داشتند و ما در حال حاضر مشغول برگزاری دوره جدید مسابقه هستیم.
یکی از چالش هایی که عموم استارت آپ ها با آن مواجه هستند، مسئله تیم سازی است. شما چه طور اعضای تیمتان را انتخاب کردید؟ آن سه نفر اولی که در صحبت هایتان اشاره کردید، چطور همدیگر را پیدا کردند و شیوه مدیریتان برای زمانی که تیم به مرور بزرگ می شد و تعداد اعضا زیاد می شد، چه بود؟
اتفاقا یکی از مهم ترین موضوعات، تشکیل آن تیم اولیه است. من ورودی سال 89 بودم و دوستانم ورودی 90. از اول دانشگاه تقریبا همدیگر را می شناختیم و آن دو نفر داشتند سیستم شریف جاج را که خدمتتان عرض کردم راه می انداختند. من هم آن موقع در انجمن علمی دانشکده فعال بودم و فکر کردم که می شود این سیستم را برای کل دانشکده راه انداخت و ارائه کرد. سیستم خود شریف جاج نقطه شروع همکاری ما بود، ولی نه به صورت رسمی که بخواهیم استارت آپی راه بیندازیم، بلکه صرفا حالت دوستانه داشت و هیچ بحث مالی هم این وسط نبود. درواقع تعامل ما به این شکل بود که آن ها سیستمی را راه انداخته بودند و من پیشنهاد دادم که می توانم در حوزه بیزینس کمک کنم. البته آن موقع کارها بیشتر اجرایی بود و حالت بیزینس نداشت، ولی به هر حال دوستانم کارهای فنی را انجام می دادند و قرار شد که من این سیستم را در دانشگاه پروموت کنم تا کل دانشگاه از آن استفاده کنند. بعدش هم که ماجرای حضور در استارت آپ تریگر پیش آمد و از آن جا تیممان رسمی تر شد؛ اما در پاسخ به سوال شما، یک نکته خیلی مهم در تیم سازی این است که اعضای تیم خیلی خیلی باید با هم جور باشند، چون در فضای استارت آپ اتفاقات زیادی می افتد و ناراحتی های خیلی زیادی به وجود می آید که جز با دوست بودن، آن هم دوستی خیلی زیاد، به هیچ عنوان نمی شود این مشکلات را مدیریت کرد. خوشبختانه تیم ما این ویژگی را داشت و ما توانستیم مشکلات زیادی را که در یک سال و نیم اول کار برایمان به وجود می آمد، پشت سر بگذاریم. در انتخاب دو نفری هم که از خردادماه و بعد از کد کاپ1 به تیم ما اضافه شدند، این مسئله را مد نظر داشتیم و کسانی را انتخاب کردیم که از قبل کاملا می شناختیم و با هم کار کرده بودیم و می دانستیم روحیاتمان با هم سازگار است. در واقع منظورم این است که موقع انتخاب اعضای تیم صرف توجه به توانایی فنی یا اجرایی یا تجاری به تنهایی کافی نیست و حتما باید تجربه همکاری قبلی وجود داشته باشد.
در مورد پیدا کردن سرمایه گذار چطور؟ آیا این مسئله برایتان چالش برانگیز بود یا با توجه به این که تجربه قرارداد با دانشگاه شریف را در رزومه تان داشتید و این سیستم را آن جا پیاده کرده بودید، پیدا کردن سرمایه گذار ساده بود؟
درمورد سرمایه گذاری روی این سیستم، ایده مان بود که چالشی حساب می شد، چون این ایده را هر سرمایه گذاری متوجه نمی شد. الان در فضای استارت آپ کشور که به صورت رسمی دو، سه سال است راه افتاده، خیلی ها شتاب دهنده زدند و خیلی ها هم آمدند و سرمایه گذار شدند. خیلی ها هم استارت آپ زدند، اما برای ما مهم بود فرد یا شرکتی که قرار است سرمایه گذارمان باشد، در حوزه آی تی کاربلد باشد، چون اصلا کار ما در حوزه آی تی خیلی تخصصی است و هر کسی متوجه این کار نمی شود و از طرف دیگر این ادعا که ما می توانیم نیروی انسانی مورد نیاز حوزه آی تی را به شرکت های مختلف معرفی کنیم، ادعای بزرگی است. پس فردی که می خواهد بیاید و روی این سیستم سرمایه گذاری کند، جدا از پول باید اعتبار بالایی هم در حوزه آی تی داشته باشد و همچنین لینک های خوبی که بتواند به ما کمک کند تا به این ادعای بزرگ برسیم. ما برای جذب سرمایه گذار با خیلی ها صحبت کردیم که همه رد شدند و فعلا مذاکراتمان با یک شرکت جدی تر شده است و فکر می کنم به مراحل نهایی رسیده است و احتمالا تا یک ماه آینده می توانیم قراردادمان را نهایی کنیم.
در صحبت هایتان به این قضیه اشاره کردید که این روزها بحث استارت آپ خیلی داغ است و بسیاری به شکل های مختلف وارد این حوزه شده اند. به نظرتان این اتفاق مثبتی است؟
هر چیز تازه ای که وارد جایی می شود، جو زیادی در اطرافش به وجود می آید. وضعیت استارت آپ هم از این قضیه مستثنی نیست. الان خیلی ها وارد فضای استارت آپ می شوند، چون اسمش باکلاس است! یا افرادی می آیند در فضای استارت آپ سرمایه گذاری می کنند که قبلا با پولشان ساختمان و ملک می خریدند. قطعا بخشی از وضعیتی که در حال حاضر در آن قرار داریم، به خاطر همین جو است. البته من هم در جریان ریز اتفاقات این فضا نیستم و نمی توانم خیلی خوب اظهارنظر کنم، ولی آنچه که در دانشگاه شریف و شتاب دهنده آن می بینم، این است که اگرچه کارشان صد درصد حرفه ای نیست، ولی تلاششان را می کنند و این ادعا را دارند که در حال یادگیری هستند تا حرفه ای شوند. مهم ترین نکته هم همین است، چون هر کسی بگوید من خیلی حرفه ای هستم، به نظرم مبالغه می کند. چیزی که دو، سه سال است وارد ایران شده قطعا اگر کپی پیست مدل های امریکایی و اروپایی باشد، جواب نمی دهد و طبیعی است که باید روی آن کار بشود و با آزمون و خطا جلو برود. من شتاب دهنده های دیگر را نمی شناسم و نمی توانم در موردشان اظهارنظر کنم ولی در شریف اکسلریتور این روند را دیدم.
من قبلا در یک استارت آپ دیگر به نام نسخه پیچ هم فعال بودم که مربوط به سال 92، 93 است. آن موقع بحث استارت آپ ها به این شکل در کشور مطرح نبود و ما طرحمان را به مرکز کارآفرینی دانشگاه شریف که خیلی سیستم کوچکی بود، ارائه کردیم. آن موقع شتاب دهنده شریف اصلا وجود نداشت و از همان جا هم مهندس دهبیدی پور و خانم ناصری خیلی از ما حمایت کردند و گفتند کار خوبی انجام می دهید و تا حد امکان حمایت مالی هم از طرحمان کردند. آن موقع در مرکز کارآفرینی دانشگاه، هسته های کارآفرینی وجود داشت و در مورد تدوین بیزینس پلن و... کمک هایی می شد، ولی سطح کار نسبت به الان خیلی پایین تر بود. بعد که مرکز شتاب دهنده شریف شکل گرفت، سه تیم وارد شتاب دهنده شریف شدند و یکی از آن سه تیم، نسخه پیچ بود. بعد سطح کار بالاتر آمد و افراد بیشتری که با بیزنس و فضای کسب و کار آشنا بودند، وارد دانشگاه شدند و به ما کمک کردند.
در طول دو سالی که شریف اکسلریتور راه افتاده، این پیشرفت مدام بیشتر شده و تیم های بیشتری وارد شده اند و افراد موفق بیشتری از خارج دانشگاه وارد دانشگاه شده اند و ایده های جدید را منتقل کرده اند. من حس می کنم این روند پیشرفت خیلی خوب است و اتفاقات بسیار خوبی هم در حال شکل گیری است، ولی خیلی به زمان نیاز دارد. شاید به قول یکی از دوستان، ما نسل سوخته استارت آپ ایران باشیم و باید بسوزیم تا این تجربه حاصل بشود و استارت آپ های بعدی موفق تر باشند.
منبع: مجله دانش بنیان
ارسال به دوستان