بنیانگذاران استارت آپ هدهد در گفتوگو با دانش بنیان از چالشهایشان میگویند
در ايران بازار خيلي خوبي وجود دارد
هادي سينايي و اميرحسين قاسمي دو دانشجوي جواني هستند که دو، سه سال قبل و در شرايطي که سرويس‌هاي پيامرسان خارجي در ايران در حال جذب مخاطب بودند، به فکر افتادند پيام‌رساني فارسي با کاربري بالا و محيطي جذاب و متنوع و امکانات مورد نياز مخاطب داخلي طراحي کنند و اسم استارت‌آپشان را «هدهد» گذاشتند؛ استارتآپي که خيلي زود توانست به موفقيت برسد و در سال 94 و در حاليکه هنوز زمان زيادي از عمرش نگذشته بود، توانست به‌عنوان برنامه محبوب سال 94 از ديد کاربران کافه بازار در رويداد #پنجشنبه بازار معرفي شود. در وب‌سايتي که براي اين پيامرسان طراحي شده، نوشته شده است: «هدهد قصد دارد پيام‌رساني را از حالت يکنواخت متني خارج کرده و گرافيک را نيز دخيل در انتقال پيام کند...» دسترسي به سرويس‌هاي متنوع، وجود استيکرهاي مختلف و جذاب با گويش‌ها و زبان‌هاي محلي مانند ترکي، کردي، لري، اصفهاني و...، خدمات ارزش افزوده تعاملي (IVAS) براي برگزاري مسابقه، راي‌گيري، کمپين و...، داشتن دکمه خلاصه‌ساز با به‌کارگيري الگوريتم‌هاي هوشمند، دسترسي به سرويس‌هاي متنوع، امکان دسته‌بندي پيام‌هاي کاربر، ضد تبليغ هوشمند پيام‌ها و... از جمله امتيازات هدهد نسبت به ساير پيام‌رسان‌هاست. در ادامه خلاصه‌اي از گفت‌و‌گوي ما را با هادي سينايي درباره هدهد و روند رشد و تحول آن در يک سال اخير مي‌خوانيد.
¡ چطور به چنين ايدهاي براي راهاندازي يک استارتآپ رسيديد؟
قبل از اينکه من وارد تيم شوم، دو نفر از دوستانم روي اين ايده کار ميکردند و بعد با بحثهايي که با هم داشتيم به اين نتيجه رسيديم که يک پيامرسان کاربرپسندانهتر طراحي کنيم. آن موقع محصولمان تقريبا نيمهآماده بود و فضا هم جوري بود که ميطلبيد يک پيامرسان ايراني داشته باشيم. توانايي فني انجام اين کار را نيز در خودمان ميديديم، چون به هر حال کار تکنولوژيکي بود و ما هم آدمهاي تکنولوژيک بوديم. اميرحسين قاسمي قبلا در زمينه فناوريهاي موبايلي کار کرده و صاحب ايده بود.
¡ فاصله زماني ميان اين اتفاق و زماني که اپ را ريليز کرديد، کوتاه بود و توجه رسانهها را هم به خودتان جلب کرديد. آيا اين اتفاق براي شما موثر بود و به پيشبرد کارتان کمک کرد يا اينکه آن حجم از توجه رسانهاي و اتفاقات بعد از آن به کار لطمه زد؟
اينکه رسانهها به ما توجه کردند؟
¡ بله، چون ممکن است اين اتفاق يا فرصت -اگر بتوان چنين اسمي روي آن گذاشت- براي باقي استارتآپها نيفتد.
بله، اتفاق خيلي خوبي بود و وقتي توانستيم اين عنوان را به دست بياوريم، خيلي انگيزه پيدا کرديم که کارمان را ادامه بدهيم. چون تا آن زمان اوضاع طوري بود که انگار در برزخ بوديم و واقعا نميدانستيم کارمان ميگيرد يا نه. قبلا يک سري شرکتها بودند که همين کار را اتفاقا با بودجههاي خيلي خوب شروع کرده بودند، حالا بماند که بد عمل کردند و خيلي خوب نتوانستند طرح را اجرا کنند و با اين کار محصول ايراني را زير سوال بردند. به همين خاطر خودمان هم آن زمان کمي شک داشتيم، ولي طي دو ماه توانستيم صدهزارتايي شويم. يعني صد هزار کاربر فعال و همين حالا هم بين چهل و پنج تا پنجاه هزار نفر يوزر داريم و آمارهايمان نشان ميدهد که تعداد پيامکهايي که از سيستم ما ارسال شده، بيش از سي، چهل ميليون پيام است. اين چيزها را ميديديم و قوت قلب ميگرفتيم که کارمان را ادامه بدهيم، چون مسيرمان خيلي سخت بود. اينطور نبود که خيلي راحت بشود کار کرد. مثلا شما ميرويد با آدمهاي مختلف در مورد هدهد حرف ميزنيد و اولين چيزي که ميپرسند اين است که چرا بايد اين پيامرسان را نصب کنند؟ اينطوري آدم بيشتر نسبت به محصولي که دارد دلسرد ميشود، ولي آن اتفاق که براي ما افتاد نتيجه خيلي خوبي برايمان داشت و به مرور زمان اعتماد به نفس بيشتري پيدا کرديم.
¡ براي جلب حمايت به جايي مراجعه کرديد؟
بله، بيشتر حمايت مالي. رفتيم با سرمايهگذارهاي خصوصي صحبت کرديم و در کنار آن به دولتيها هم معرفي شديم، ولي آن چيزي که در رسانهها در مورد حمايت از استارتآپها و... به مردم نشان داده ميشود با چيزي که در عمل اتفاق ميافتد، واقعا متفاوت است. مثلا ما به خيليها که مراجعه ميکرديم ميگفتند اصلا چرا بايد اين کار را انجام دهيد يا احتياجي به اين طرح نيست و نسبت به ما ديد از بالا به پايين داشتند. يادم هست سراغ معاونت فني صدا و سيما رفتيم و طرحمان را ارائه کرديم. به ما گفتند اگر بخواهيم از اين طرح حمايت بکنيم، کاملا براي ما خواهد بود و بعد از سه ماه بايد بيست و هفت فيچر داشته باشد و ريليز شود. من به عنوان يک آدم فني و از ديد کسي که اين کار را انجام داده ميگويم که چنين کاري در اين مدت ممکن نيست و اگر هم کسي چنين قولي به آنها داده، سرشان را کلاه گذاشته است. از يک طرف ميگفتند که ميخواهيم سولوشن مورد نيازمان را از خارج مثلا از واتساپ بخريم و از يک طرف ميگفتند بودجه نداريم! حرفهايشان ضد و نقيض بود. اگر پول ندارند پس چطور ميخواهند به دلار به شرکت خارجي پول بدهند؟! يادم هست در يکي از برنامههاي شبکه خبر، اگر اشتباه نکنم برنامه خبر 20، شرکت کرديم. من آنجا هم گفتم ما براي طرحي که سرمايهگذار ايراني حاضر نيست به آن توجه کند، سرمايهگذار خارجي داريم. بعد يکي از مديران وزارت ارشاد روي خط آمد و آقاي قاسمزاده پرسيد چرا از هدهد حمايت نشده؟ ايشان جواب دادند ما سي و پنج شبکه اجتماعي ريليز کرديم و هدهد جزوشان نبوده است و ما اصلا هدهد را نديديم. اين براي ما خيلي عجيب است، چون پنجشنبه بازار از ما تقدير کرده و خيليها خبرهاي مربوط به هدهد را کار کرده بودند. همان زمان هم اگر شما در کافه بازار، پيامرسان را سرچ ميکرديد، هدهد بالا ميآمد. من متعجبم که چطور ما را نديده بودند. من خودم شخصا چندين بار به يکي از آقايان در شوراي عالي فضاي مجازي ايميل زدم که ما چنين طرحي داريم و جريان از اين قرار است و ميخواهيم کمک کنيد؛ تيم فني از ما و حمايت مالي از شما. اصلا جواب ايميل را هم ندادند. به همين خاطر ميگويم آنچه در رسانهها اعلام ميشود با آنچه در عمل اتفاق ميافتد، متفاوت است. به هر حال اين چالشي است که طي يک سال و نيم گذشته ما با آن روبهرو بوديم.
¡ چقدر از اين چالشها حل شده است؟ همچنان سرمايهگذار خارجي داريد؟
بله، البته از ارديبهشت ماه که قراري گذاشته و صحبتهايي مطرح شد، هنوز ما خيلي پيگيري نکرديم. ولي مشکلي که فکر ميکنم همه بچههايي که در اين فضا کار ميکنند، بايد با آن دست و پنجه نرم کنند، مجوزهاي عجيب و غريبي است که از ما ميخواهند؛ آن هم مايي که گروه داخلي هستيم و در همين ايران خودمان داريم کار ميکنيم، در حاليکه اگر گروه خارجي بخواهد کار کند چنين مجوزهايي را لازم ندارد. مثلا کسي در ايران نميتواند به واتساپ بگويد تويي که داري اپليکيشنت را در ايران لانچ ميکني، به فلان مجوزها احتياج داري، ولي همانها را از ما ميخواهند و انگار چاقويشان براي ما تيزتر است. اصلا به نظر ميرسد روند را طوري چيدهاند که مردم نسبت به پيامرسانهاي فارسي احساس ناامني کنند. در حاليکه واقعا چيز عجيب و پيچيدهاي نيست. همانطور که يک پيامرسان خارجي ميتواند در ايران لانچ شود، يک پيامرسان داخلي هم بايد بتواند.
¡ يک مسئله ميان دانشجويان و فارغالتحصيلان دانشگاه شريف مشترک است و آن هم اين است که خيلي از اين افراد از ترمهاي پاياني دوره کارشناسي و کارشناسي ارشد، ميدانند که قرار است از ايران بروند و حتي کشور مقصد و دانشگاه را هم انتخاب کردهاند و ويزا و پذيرش ميگيرند و... اين امکان براي شما هم قطعا وجود داشته. دوست دارم بدانم چه عاملي باعث شده که از رفتن صرفنظر کنيد. شما در ايران سراغ يک کار معمولي هم نرفتيد، بلکه کار کردن در فضاي استارتآپ را انتخاب کرديد که ريسک بالايي دارد و پايان آن اصلا معلوم نيست.
من شخصا دوست داشتم براي دوره کارشناسي از ايران بروم. از دوره دبيرستان هم با يکي از دوستانم مدام به اين فکر ميکرديم که ما کي ميرويم و... آن دوستم از ايران رفت و بعد از آن هم برخي از همکلاسيهايم مهاجرت کردند. آخرين دوستي که اينجا داشتم دو، سه ماه پيش رفت و من واقعا الان هيچ دوست ديگري ندارم. من هم از دوره دبيرستان دنبال اين کارها بودم، ولي نشد و نميدانم چه اتفاقي در دوره کارشناسي ارشد افتاد که خيلي به بيزينس علاقهمند شدم، در حاليکه تا قبل از آن، آدم بهشدت آکادميکي بودم.
¡ در چه رشتهاي تحصيل کرديد؟
کامپيوتر.
¡ همينجا در دانشگاه شريف؟
بله، در دوره کارشناسي نرمافزار خواندم و بعد در رشته هوش مصنوعي کارشناسي ارشدم را گرفتم. در طول مدتي که در مقطع ارشد درس ميخواندم خيلي به بيزنس و کسب و کار علاقهمند شدم و ديدم فضاي خيلي خوبي در ايران وجود دارد و ميشود کارهاي جديدي انجام داد. در حاليکه اگر قرار بود از ايران بروم، شرايط سنيام طوري بود که بايد از اول و از صفر شروع ميکردم. در صورتيکه در ايران يک سري کانکشنها و ارتباطات و لينکهايي دارم و ميتوانم کارم را سريعتر راه بيندازم و جلو بروم. ما در ايران اگر قوانين تجارت درست شود، بازار خيلي خوبي داريم، ولي در شرايط فعلي کار کردن در اين بازار همچنان براي من و امثال من ريسک است. مثلا خانوادهام ميگويند چرا پياچدي نميخواني؟ يک سال است که من مدرک ارشدم را گرفتم. به هر حال چنين فشارهايي هست، ولي من شخصا اين ريسک را کردم که استارتآپي را راه بيندازم. حالا يا ميشود و کار ميگيرد يا نميشود.
¡ در حال حاضر «هدهد» در چه وضعيتي قرار دارد و تا يک سال آينده قرار است چه اتفاقات جديدي برايش بيفتد؟
در اين ماه يک آپديت جديد خواهيم داشت و برنامهريزيهايي هم انجام داديم تا بتوانيم بخش اينترنتي کار را توسعه بدهيم و با يکي، دو بانک هم وارد مذاکره شديم و يک سولوشن خوب برايشان داريم که هم هزينههاي مربوط به مشتريان بانک را کاهش ميدهد و هم به کاهش هزينههاي بانک کمک ميکند.w
منبع:مجله دانش بنیان
ارسال به دوستان