سرمايه مالي و سرمايه انساني ضرورت توسعه فناوري

سادینا آبائی در گفت وگو با دانش بنیان مطرح کرد:

راه اندازي شبکه علمي ايران حاصل نخستين همکاري بخش خصوصي و دولتي ايران در زمينه ارتباطات و فناوري اطلاعات است.

شبکه علمي ايران اولين حضور بخش خصوصي در کنار دو وزارتخانه ارتباطات و فناوري اطلاعات و وزارت علوم، تحقيقات و فناوري است که با تاکيد مقام معظم رهبري درباره خصوصي سازي و اجراي اصل 44 قانون اساسي و خواست رئيس جمهور براي ورود بخش خصوصي به حوزه فناوري شکل گرفته است.  موضوع شبکه علمي از سال 75 در کشور مطرح شده است، اما تا قبل از سال 92 دستاوردهاي روشني از اين پروژه در دست نبود. شبکه علمي به مفهوم بده بستان محتوا و خدمات است که بيشتر در ميان نهادهاي آموزشي، دانشگاهي و علمي برقرار ميشود.

در ده سال گذشته، برنامه ريزي منسجمي براي شبکه علمي کشور انجام شده و اکنون در ابتداي راه، فرصتهاي مناسبي براي برقراري ارتباط علمي با ساير کشورها و استفاده از تجربيات کشورهاي پيشتاز اين عرصه به وجود آمده است. اين شبکه از 11 تيرماه سال گذشته بهره برداري شده است و تاکنون 18 مرکز دانشگاهي به آن متصل شدهاند. همچنين مديران اجرايي اين شبکه پيش بيني ميکنند تا مهرماه سال جاري 7 مرکز استان به شبکه علمي ايران متصل شوند.

همچنين براساس پروانه سازمان تنظيم مقررات راديويي، پوشش شبکه علمي ايران بايد در کشور سراسري شود.

شبکه علمي ايران مانند تمام شبکه هاي علمي دنياست و ميتواند برنامه هاي مهمي را دنبال کند؛ رسالتي مانند همه شبکه هاي علمي دنيا که اهداف جهاني دارند تا مراکز علمي، دانشگاهي و پژوهشي و مراکزي را که در حوزه علم فعاليت ميکنند، بتواند با شبکه پرسرعت اينترنت به هم متصل کند. يکي ديگر از اهدف اين پروژه را ميتوان دستيابي به عدالت آموزشي توصيف کرد، بدين معنا که تمامي محتواي علمي و آموزشي براي تمامي پژوهشگران قابل دسترس است و ديگر اين محتوا در نقطه خاصي متمرکز نيست. يکي از موضوعات بااهميت در فضاهاي علمي، توليد محتوا و استقلال در انتشار آنهاست. در مجموعههاي پژوهشي، تحقيقات علمي در دوره خاصي انتشار عمومي ميشود و پيش از آن داخل مجموعه پردازش ميشود و به نتيجه ميرسد.

با راه اندازي اين شبکه، محتوا فقط در تهران يا مراکز اصلي در اختيار پژوهشگران قرار نمي گيرد و هر دانشجو يا پژوهشگر ميتواند از طريق اين شبکه به اطلاعات دسترسي داشته باشد. از سويي اطلاعات موجود در شبکه با سرعت حداقل يک گيگ منتقل ميشود، ولي مجموعه هايي که درخواست سرعت بيشتر داشته باشند، ميتوانند سرعت 10 تا 100 گيگ دريافت کنند.

بايد بر اين نکته تاکيد کرد که شبکه علمي ايران، اينترنت نيست، بلکه بخشي از شبکه ملي اطلاعات است. با توجه به اينکه جزيرهاي بودن اطلاعات يکي از مشکلات فضاي علمي است، شبکه علمي ايران فضاي يکپارچه براي توسعه علم فراهم ميکند. اين موضوع  در سند جامع علمي مصوب شوراي انقلاب فرهنگي نيز تصريح شده است.

اتصال به شبکه هاي علمي دنيا از مهمترين برنامه هاي شبکه علمي ايران است که با توجه به بهبود وضعيت توسعه سياسي بين المللي به ويژه پس از برجام، ارتباط با کشورهاي ديگر امكان پذيرتر شده است. به عنوان نمونه براساس يک تفاهم نامه با وزراي کشورهاي اکو، پذيرفته شد که ايران به عنوان مرکزيت شبکه علمي کشورهاي عضو اکو قرار بگيرد. همچنين مذاکراتي هم براي شبکه علمي کشورهاي اسلامي انجام شده است. اگرچه شبکه علمي ايران در آستانه بهره برداري قرار گرفته، اما بايد اذعان داشت که توفيقات اين پروژه به طور مشخصي با حضور بخش خصوصي محقق شده است.

با سادينا آبائي، رئيس هيئتمديره شرکت خدمات و ارتباطات شبکه علمي کشور و مديرعامل شرکت سيمرغ سامانه تهران، در خصوص شبکه علمي ايران و تجربيات ديگر او در فضاي کسبوکار فناوري به گفتوگو نشستيم.

 فعاليتهاي خود را از چه زماني آغاز کرديد؟

شرکت سيمرغ سامانه از سال 1379 فعاليت خود را در حالي آغاز کرد که پس از راه اندازي شرکتهاي مختلف با همسرم، سيدمحمدحسن مقدمفر، به نتيجه رسيده بوديم که شرکت خانوادگي را تاسيس کنيم و ايدههاي خود را در حوزه فناوري اطلاعات عملياتي کنيم. در طول اين سالها مراحل مختلف را طي کرديم تا به گروه  همکاري فعلي رسيديم. اولين استارت آپهاي ايران از سوي شرکت سيمرغ سامانه برگزار شد. شرکت سيمرغ سامانه توانست با ايده هاي شکل گرفته در کنار شرکتهاي بزرگ با حفظ هويت خود فعاليت کند.

شرکت ما اولين پرتال ملي کشور را به صورت دستي با همکاري شرکت داده پردازان ايران پياده سازي کرد. در همان سال اولين پرتال همکلاسي سلام و پايگاهي براي انتشار آگهي هاي مناقصه و مزايده را راه اندازي کرديم. فعاليت ما به نحوي بود که اگر در طول اين سالها مورد حمايتهاي مادي و معنوي قرار ميگرفتيم، شايد موتور جستوجوگري همچون ياهو در ايران داشتيم. به طور کلي ما فعاليتهاي نوي زيادي در ساليان اخير انجام داديم و هميشه به دنبال ايده هاي جديد هستيم.

 برخوردتان با رقبا در اين حوزه چگونه است؟

از رقابت استقبال ميکنيم. بيشک اين رقابت است که توسعه را ممکن ميکند. شرکت سيمرغ سامانه انحصارطلب نيست. هميشه و در هر راهي سختيها را تحمل ميکند و بعد از اينکه راه را باز کرد، ديگران را براي توسعه و کمک دعوت ميکند. ما به عنوان مصرفکننده تکنولوژي خيلي ثروتمند نيستيم، بنابراين بايد بهدرستي مصرف کنيم. در هر زمينهاي شرکت سيمرغ سامانه وارد عمل ميشود و مسير را تا جايي که توان داشته باشد، باز ميکند. به طور مثال توان نرمافزاري بلوتوث در ايران انجام شده است و براي کاربري، مجموعه متخصصان 120 نفري طراحي آن را بر عهده دارد. بدين معني که تلاش کردهايم که از مشارکت متخصصان اين حوزه بهره بگيريم و در عين حال نقشي در بزرگشدن و بهبود بازار فناوري داشته باشيم. شرکت سيمرغ سامانه از موفقترين شرکتهاي صادرکننده نرمافزار به مهد تکنولوژي دنيا، يعني امريکا، نيز

 بوده است.

 شما سياستهاي کلان کشور را در حوزه تکنولوژي چگونه ارزيابي ميکنيد؟

سياست کلان کشور در حوزه تکنولوزي براساس نيازمنديهاي مردم شکل ميگيرد و تقاضاي مردم براي مصرف فناوري اطلاعات و اينکه مردم طالب چه چيزي هستند، تعيين ميکند که برنامهريزيها براي ارتباطات و فناوري اطلاعات به چه شکلي باشد. بخشي از تکنولوزي بايد در سطح کلان باشد. دولت الکترونيک بايد براساس سند چشمانداز، پانزده سال گذشته عملياتي ميشد، اما همين الان هم ما به دولت الکترونيک به طور کامل دست پيدا نکردهايم. تحقق پيدا کردن دولت الکترونيک ارتباطي به مردم و خواسته مردم ندارد و زمينههاي اجرايي آن بايد در سطح کلان انجام شود. مردم هم در اين خصوص گلهمند هستند، چون با تحقق دولت الکترونيک و هوشمندسازي دستگاهها روال بسياري از امور سادهتر ميشود و زندگي مردم با سهولت بيشتري

 همراه ميشود.

 دليل اين ناکامي را چه ميدانيد؟

دليل اين را که چرا اين امر در طول سالهاي اخير ناموفق مانده است، نميدانم. تا جايي که به عنوان يک فعال فناوري اطلاعات و ارتباطات در جريان برنامهها و رويدادهاي حوزه هستم، ميبينم که توسعه ارتباطات و فناوري اطلاعات براي تحقق دولت الکترونيک خواسته همه افراد تاثيرگذار کشور است. چشمانداز برنامه پنجم توسعه تاکيد به برقراري دولت الکترونيک داشت، ولي اين امر محقق نشد. رئيسجمهور، وزرا، نمايندگان و شخص مقام معظم رهبري موافق اين امر هستند، اما نميدانم چه خلائي وجود دارد که اتفاق نميافتد. زماني که مقام معظم رهبري در ايجاد دولت الکترونيک ورود ميکند، به اين معني است که همه دستگاههاي موظف قصور کردهاند.

البته گامهايي براي ايجاد دولت الکترونيک برداشته شده است و در صورت موفقيت همهجانبه، مراجعات به دستگاههاي دولتي کاهش چشمگيري خواهد داشت و بر ترافيک، سفرهاي شهري و... تاثير خواهد گذاشت و اين خشم و استرس را از زندگي روزمره مردم کم ميکند.

 به اعتقاد شما توسعه حوزه فناوري اطلاعات به چه چيزي نيازمند است؟

حوزه فناوري اطلاعات نياز به سرمايه دارد و اين سرمايه به سرمايه مالي محدود نميشود و سرمايه انساني را هم دربرميگيرد. مديران حوزه فناوري اطلاعات بايد به بلوغ فکري رسيده باشند. اهميت مديريت انساني در تکنولوژي به وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات خلاصه نميشود. مردم بايد براي نيازهاي خود مطالبهگري داشته باشند و نيازها و مطالبات خود را جدا از سياست بدانند و پيگير آنها باشند. مردم بايد از نماينده خود در مجلس بخواهند که به وزيري راي اعتماد دهد که موافق با ايجاد دولت الکترونيک باشد. در حال حاضر آسيبهاي اجتماعي ناشي از فناوري اطلاعات و عدم شناخت صحيح  فضاي آن بسيار زياد شده است و اين نياز حس ميشود که آموزش کافي از فضاي مجازي صورت گيرد. از اينرو طرحي با عنوان نهضت سوادآموزي ديجيتال ارائه کردهايم. اين طرح به شوراي عالي فضاي مجازي ارائه شده و براساس آن همه اقشار، از علما تا کارگران، در حوزه فناوري باسواد ميشوند. همچنين براي پرتال وزارت کشور امور شناختي را انجام ميدهيم و با وجود مشکلاتي که وجود داشته است، در حال حاضر شرايط متفاوت شده است. تکنولوژي خيلي پيشرفت کرده است، ولي آموزش همگام با اين پيشرفت وجود ندارد. امروزه آسيبهاي اجتماعي ناشي از فناوري اطلاعات و عدم شناخت صحيح فضاي آن بسيار زياده شده است و اين نياز حس ميشود که آموزش کافي از فضاي مجازي ميتواند براي خانوادهها، افراد و تمامي کساني که به نوعي با اين فضا درگيرند، مفيد باشد.

به طور کلي دسترسيها بيشتر و راحتتر شده است، اما در مقابل تنها سياست اتخاذشده فيلترينگ است که براي آنها هم ابزاري مثل ويپيان وجود دارد. در اين فاصله تکنولوژي خيلي پيشرفت کرده، اما همانطور که گفتم، آموزش نه. آموزش هم تنها متعلق به مدارس يا فضاهاي دانشگاهي نيست و همه بايد آموزش ببينند و بعد وارد فضا شوند. فضايي که ناشناخته و پر از فرصت است. به عنوان يک فعال در اين حوزه براي خود  احساس مسئوليت اجتماعي ميکنم. مسئوليت اجتماعي باعث شد که طرح نهضت سوادآموزي ديجيتالي را طرح کنم.

 فضاي اقتصادي کشور و بخش خصوصي در حوزه فناوري اطلاعات را چگونه ميبينيد؟

اقتصاد ما بهشدت نفتمدار است و موجب شده اقتصاد ما کاملا وابسته به نفت و دولتي باشد، اما در چند سال  ديگر تکنولوژي، نفت را کمبهاتر خواهد کرد و ديگر نفت ما همچون گذشته ارزشمند نخواهد بود. جدا از آن حوزههاي نفت و پتروشيمي، حوزههاي گراني براي بازدهي هستند، اما حوزههاي ديگر از جمله فناوري اطلاعات حوزههاي ارزاني هستند و در صورتي که با دانش و آگاهي در اين فضا ورود کنيد، فرصتهاي زيادي براي  اشتغالزايي فراهم خواهد کرد، چون فضاي فناوري اطلاعات و ارتباطات ابزار وسيعي براي کارآفريني و کسب و کارهاي نوين است. از اينرو آموزش در اين زمينه بسيار پراهميت است.

بخش خصوصي ما بايد قوي شود. در اين صورت کسي نميتواند و نميخواهد جلودار او باشد. بخش خصوصي بايد به خودش کمک کند و بداند کجاست و ميخواهد به کجا برود. البته در اين مسير بايد بداند که بايست مطالبهگريهايي از دولت داشته باشد. دولتها موطف هستند که زيرساختهايي براي بخش خصوصي فراهم کنند. خيلي خندهدار است که برخي ميپرسند دولت چقدر اشتغال توليد ميکند؟ نکته اين است که اگر دولت سراغ اشتغالزايي بيايد، به معني فربهشدن دولت است. ما از طرفي ميخواهيم دولت کوچک شود و هزينههاي جاري کاهش پيدا کند و از طرفي ميخواهيم براي جوانان اشتغال ايجاد کند. اشتغال را بايد بخش خصوصي  ايجاد کند و دولت زيرساخت را براي حضور فعالان اقتصادي در زمينه فني، فرهنگي، بيمه و ماليات فراهم کند.

 چه انگيزهاي باعث شده است شرکت شما به اجراي شبکه علمي ايران ورود کند؟

ورود به شبکه علمي ايران و مشارکت در توسعه آن نيز براساس همين ديدگاه شکل گرفت. شبکه علمي ايران سالها بود که در فضاي کشور مطرح بود، اما توانستيم اين شبکه را به نسل سوم ارتقا دهيم و در پي آن هستيم که آن را به عنوان اپراتوري خدمتگرا معرفي کنيم. با اين نگاه بايد توليدات اين شبکه علمي کاملا علمي، قابل اعتنا و قابل ارائه به جامعه بينالملل باشد. خود دانشگاهها و مراکز علمي متولي صحت محتوا هستند و از طرفي دانشجويان و اساتيدي که ميخواهند محتوايي را مستقلا در اين شبکه قرار دهند، در کميته نظارتي که از اساتيد و افراد بسيار علمآشنا تشکيل شده، مورد ارزيابي قرار ميگيرد و بعد منتشر ميشود. تاکنون نزديک به 80 مجموعه توليد کننده محتوا و خدمت در فضاهاي علمي شناسايي شدهاند. برخي تصور ميکنند که شبکه علمي ايران بيشتر به حوزههاي مهندسي مربوط ميشود، ولي اين شبکه براي پژوهش و توليد محتوا در علوم مختلف، به ويژه با تاکيدات مقام معظم رهبري در حوزه توليد محتواي علوم انساني، فعاليت ميکند. شبکه علمي ايران قرار بود سال 87 راهاندازي شود که با مشکلاتي مواجه شد. همين امر موجب بياعتمادي مشتريان به تاريخها شد و از سال 93 که در دولت تدبير و اميد اجراي پروژه دوباره پيگيري شده است، نياز به فراهم آوردن برخي زيرساختهاي قانوني درباره مشارکت بخش خصوصي  و پروانههاي اپراتور داشتيم.

محتواي اصلي اطلاعات شبکه علمي ايران ارتباط منسجمي با نهادهاي علمي ديگر دارد. در اين ساختار محققان نبايد نگران دزدي ايده و اطلاعات خود باشند. در واقع شبکه علمي ايران ميتواند ابزاري براي گسترش دانش حفظ حقوق مالکيت و در نهايت عدالت آموزشي باشد. به عنوان مثال اگر بخواهيم مفهوم E-learning را در کشور ايجاد کنيم، بايد براي اين اساتيد فرهيخته منافع ايجاد شود و اين شبکه بسترهاي تحقق اين امر را فراهم ميکند. از سويي ديگر اين شبکه به سوي رعايت حقوق ديگران حرکت ميکند و در قالب قانون کپيرايت از انتشار کپي غيرقانوني جلوگيري ميکند. شبکه علمي ميتواند در راستاي حقوق مالکيت معنوي و کپيرايت حرکت کند. از طرف ديگر وقتي ايدهها نو باشد، نبود قانون کپيرايت بيشتر به چشم ميآيد. اين شبکه اجازه نميدهد از اين ايدهها بدون در نظر گرفتن حقوق مولفان کپيبرداري شود. 

منبع: مجله دانش بنیان

کلمات کلیدی
//isti.ir/Z6ze