گپ و گفتی با سعید زکایی، درباره استارت‌آپ‌ها و شرکت پارسا پلیمر شریف

شرکتی حاصل رفاقت صنعت و دانشگاه

گپ و گفتی با سعید زکایی، درباره استارت‌آپ‌ها و شرکت پارسا پلیمر شریف؛


جوان‌تر از آن است که بخواهد مدیرعامل یک شرکت دانش‌بنیان باسابقه باشد؛ اما هست. سعید زکایی که فروردین‌ماه امسال ۳۶ ساله شده، لیسانس و فوق لیسانسش را از دانشگاه شریف در رشته مهندسی مواد گرفته، دوره‌ای در دانشگاه تهران در رابطه با رشته MBA گذرانده و سال‌هاست شرکتی را مدیریت می‌کند که به قول خودش از دل تحقیقات دانشگاهی بیرون آمده و این ارتباط سودمند میان صنعت و دانشگاه را سال‌هاست که حفظ کرده است. با او درباره پارسا پلیمر شریف به گفت‌وگو نشستیم و نظرش را درباره استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های شتاب‌دهنده پرسیدیم.

-شرکت پارسا پلیمر شریف دقیقا چه کار می‌کند؟

شرکت ما درواقع روی تولید ترکیبات پیشرفته پلیمری کار می‌کند و به‌عنوان یکی از شرکت‌های آمیزه ‌سازه محسوب می‌شود. شرکت‌های آمیزه سازه درحقیقت مابین صنایع بالادستی و صنایع قطعه‌سازی قرار دارند. ما مواد پلیمری را از پتروشیمی‌ها می‌گیریم و در ترکیبات و بر اساس فرمولاسیون پرورش و توسعه می‌دهیم و آن‌ها را تبدیل به ترکیبات پیشرفته کرده، در اختیار قطعه‌ساز‌ها قرار می‌دهیم و محصول نهایی ساخته می‌شود. منتها در شرکت ما تاکید بر تولید ترکیبات پیشرفته است، از جمله نانو کامپوزیت‌ها، آلیاژهای پلیمری و پلیمرهای زیست تخریب‌پذیر. محصولات ما بر اساس خواص و کاربرد‌هایشان در شش خانواده تقسیم می‌شوند.

-محصولات تولیدی‌تان به چه کاری در زندگی مردم می‌آیند؟ آیا مردم نتیجه کارتان را به‌طور مستقیم لمس می‌کنند؟

این ترکیبات در صنایع مختلفی، از جمله صنایع خودروسازی و لوله و بسته‌بندی، کاربرد دارد. برای مثال در صنایع خودروسازی ترکیباتی را که برای ساخت داشبورد و رودری استفاده می‌شود، با خواص بالا‌تر تولید می‌کنیم. شاید همین الان بگویم بیش از ۶۰ درصد داشبوردهایی که تولید می‌شود، ترکیبات پایه آن را مجموعه ما تولید می‌کند.

-خواص بالاتری که می‌گویید، به چه معناست؟

دو نکته در رابطه با کار شرکت وجود دارد. یکی این‌که ما مواد قطعات پیچیده‌تر را تولید می‌کنیم. مثلا داشبورد یکی از پیچیده‌ترین قطعات پلاستیکی خودرو است. قطعات ساده‌تری هم هست که ما آن‌ها را نمی‌سازیم. نکته بعدی این‌که سعی می‌کنیم بهبود خواص بدهیم و در یک سطح بالا‌تر نسبت به آن چیزی که الان هست، تولیداتمان را انجام دهیم.

-این «سطح بالا‌تر» یعنی چه؟ مثلا در داشبورد ماشین چه نمودی دارد؟

بهتر است برای روشن شدن موضوع ابتدا گریزی به سابقه شرکت بزنم. شرکت ما از دل دانشگاه و تحقیقات دانشگاهی شکل گرفته. در سال ۸۶ به اتفاق دکتر باقری پیرو سال‌ها کار تحقیقاتی این شرکت را تاسیس کردیم و به همین دلیل هر محصولی که تولید می‌شود، در پس‌زمینه آن تعداد زیادی مقاله، پروژه کار‌شناسی ارشد و دکترا وجود دارد. این مسئله باعث می‌شود که وقتی شما موادی را توسعه و پرورش می‌دهید، تسلط خیلی خوبی روی اثر اجزای آن روی کیفیت محصول نهایی داشته باشید. این تسلط کمک می‌کند که شما خیلی خوب بتوانید متناسب با نوع کاربرد نهایی طراحی کنید. یعنی وجود این تحقیقات پایه و صنعتی سبب می‌شود وقتی محصولی را تولید می‌کنیم، بتوانیم ارتقای پیوسته داشته باشیم. شرکتی ممکن است یک فرمولاسیون را از جایی بخرد یا کپی کند، بنابراین تسلطی ندارد. روی‌‌ همان کیفیت می‌ماند، نمی‌تواند ارتقا دهد و اگر یکی از موادش تغییر کند، دچار مشکل می‌شود. بنابراین شرکت ما با توجه به دانشی که پشت تولید هر محصول دارد، آن‌ها را برحسب کاربردش طراحی می‌کند. فرض کنید شما از یک داشبورد انتظار دارید استحکام ضربه بیشتری داشته، در مقابل تصادفات به‌راحتی شکسته نشود، یا عمر مفیدش بالا رود. یا مقاومت آن در برابر خراش بیشتر بوده و ظاهرش دیر‌تر خراب شود. این‌ها نکاتی می‌شوند که ما در تولید محصولمان به آن دقت می‌کنیم.

-یعنی محصول نهایی شما می‌تواند با محصولات خارجی وارد رقابت شود؟

بله، ما در ورودمان به عرصه خودرو چند تا شرکت خارجی را کاملا از بازار ایران خارج کردیم و نتوانستند رقابت کنند. نه فقط به خاطر بحث قیمتی، بلکه به دلایل کیفیتی. همین الان محصولاتی که ما تولید می‌کنیم، در خواص مکانیکی لااقل ۲۰ درصد بالا‌تر از آن‌هاست و این به‌هرحال تمایزی را حتی نسبت به شرکت‌های اروپایی ایجاد کرده و نقطه قوتی برای محصولات ما بوده است. ببینید، ما در حوزه صنعت خودرو همیشه این ضعف را داشتیم که همواره کپی‌کار بودیم نه طراح. الان مجموعه ما در بحث طراحی مواد مشغول همکاری با چند شرکت خودروسازی است.

-غیر از صنعت خودروسازی چه محصولاتی دارید که نمود آن‌ها در زندگی مردم دیده شود؟

در صنعت لوله در تولید مواد اولیه برای ترکیبات لوله‌های انتقال آب و فاضلاب و صنعت بسته‌بندی فعال هستیم. اما یکی از محصولاتی که به‌زودی وارد بازار می‌کنیم، نسل جدیدی از پلیمرهای زیست تخریب‌پذیر است که جذب محیط زیست می‌شوند. این پلیمر‌ها در همه ظروف یک بار مصرف و پلاستیک آشغال‌ها و مواردی از این دست کاربرد دارد. چیزهایی که معمولا در محیط زیست‌‌ رها شده و باعث آلودگی می‌شوند، با این پلیمر‌ها می‌تواند جذب محیط شده و به چرخه طبیعی برگردند. برای این پروژه پنج سال کار تحقیقاتی شده و به‌زودی تولید انبوه آن آغاز می‌شود.

-مشابه داخلی هم دارید، یا فعلا یکه‌تازید؟

ببینید، حوزه آمیزه‌سازی حوزه عمومی و وسیعی است. می‌توانید ترکیبات ساده یا خیلی پیشرفته تولید کنید. به همین دلیل در این مسیر ممکن است طیف وسیعی از شرکت‌ها قرار بگیرند. در این بین شرکت‌هایی که یک ترکیب ساده را می‌گیرند یا فرمولاسیونی را از جایی می‌خرند و به مرحله تولید می‌رسانند، کم نیستند. اما شرکتی که خودش بیاید در توسعه فرمولاسیون تحقیقات پایه انجام دهد و این‌ها را تبدیل به کالای نیمه‌صنعتی و تولید انبوه کند، من حداقل سراغ ندارم. بله ما شرکت‌های خیلی خوبی داریم که تیم مهندسی قوی‌ای دارند، ولی اگر بروید سراغشان، چیزی که نشان دهد تولیداتشان رگه‌هایی از کار تحقیقاتی و رصد نوآوری دنیا دارد، نیست، یا لااقل من خیلی نمی‌شناسم. از سوی دیگر در حوزه صنعتی با وجود رقبای قدیمی سعی کردیم در حوزه تولید محصولات پیشرفته، بهترین باشیم. گاهی هم اولین بودیم و باقی شرکت‌ها به دنبال ما آمدند. البته در چند سال اخیر شرکت‌های خوبی در این حوزه وارد شدند که هم ما را به چالش کشیدند و هم کمک کردند سرعت رشدمان بالا‌تر رود.

-فکر می‌کنید نقطه قوت کارتان چه بوده که سبب شده در حضور شرکت‌های قدرتمند قدیمی داخلی و خارجی که بازار را در دست داشتند، نقش لیدر بازار را ایفا کنید؟

شرکت ما از دل دانشگاه شکل گرفته و این مدل این اعتماد به نفس را به خیلی از اساتید و فارغ‌التحصیلان می‌دهد که این‌طور هم می‌شود کار کرد. نکته اصلی ارتباط پیوسته بین تحقیقات دانشگاهی و فعالیت صنعتی است. خیلی مواقع این ارتباط قطع می‌شود. در دانشگاه پروژه‌هایی تعریف می‌شود که جایگاه صنعتی ندارد و برعکس در صنعت فعالیت‌هایی انجام می‌دهند که هیچ نگاهی به تحقیقات علمی ندارد. صنایع بیشتر به فکر این هستند که کپی کنند، یا بروند لایسنس از خارج بخرند. حوصله سرمایه‌گذاری و تحقیقات پایه ندارند. ما فضای این ارتباط پیوسته را ایجاد کردیم. در حال حاضر هر محصولی که تولید می‌شود، در پس‌زمینه‌اش تحقیقات دانشگاهی بوده و برعکس تمام پروژه‌هایی که تعریف می‌شود، همه براساس نیازی از صنعت و جامعه است.

-با توجه به این‌که یک شرکت باسابقه هستید، در مورد استارت‌آپ‌ها و فرایندهایی که به شکل‌گیری کسب‌وکارهای با ایده نو کمک می‌کنند، چه نظری دارید؟

آن چیزی که من از سبک کار دنیا می‌دانم، این است که گروه‌هایی به‌عنوان شتاب‌دهنده هستند که ایده‌های نو را می‌گیرند، حمایت کرده و روی آن سرمایه‌گذاری می‌کنند تا به‌سرعت تبدیل به محصول شود. خب این‌ها در چند بخش می‌توانند کمک کنند. مثل‌‌ همان سرمایه‌گذاری مالی یا فروش و بازاریابی. چون ممکن است کسی که ایده خوبی دارد، لزوما فروشنده خوبی هم نباشد. این یک مدل جهانی است. مثل اتفاقاتی که در سیلیکون ولی می‌افتد. الان در ایران هم چنین شرکت‌هایی هست، ولی ما در مراحل ابتدایی هستیم و هنوز به آن عادت نکرده‌ایم. بخش مهمی از تحقیق و توسعه، به وجود آمدن فرهنگ است. یعنی این‌که این مدل‌ها جزئی از باورهای جامعه علمی و صنعتی قرار بگیرند و پذیرفته شوند و بتوانند با یک مدل صحیح ارزش‌گذاری کنند و به تعامل برسند. بعضی مواقع  می‌بینم خیلی از ایده‌های خوب به‌خاطر این‌که به تعامل درستی بین سرمایه‌گذار، مجموعه شتاب‌دهنده و صاحب ایده نمی‌رسند، شکست می‌خورند. این یک بخشش فرهنگی است و یک بخشش هم برمی­گردد به این‌که شتاب‌دهنده‌ها چقدر حرفه‌ای باشند، چقدر ارزش‌یابی‌هایشان دقیق باشد، چقدر ایده‌های خوب را تشخیص بدهند و نحوه حمایتشان به چه شکل باشد.

-یک‌سری اتفاقات که در این روند می‌افتد، ناگزیر است. مثلا این‌که ممکن است سرمایه‌گذار و صاحب ایده به توافق برسند. ولی به مرور زمان توسعه شرکت نیاز به افزایش سرمایه داشته باشد و صاحب ایده به دلیل کم شدن ارزش سهامش روزبه‌روز کم‌رنگ‌تر شود که دل‌سردکننده است. کشورهای پیشرفته چطور از این آسیب جلوگیری کرده‌اند؟

نکته بسیار مهمی است و در دنیا برای حل آن مدل‌های مختلفی پیش‌بینی کرده‌اند. خب ممکن است شما ایده خیلی خوبی داشته باشید، ولی توان مالی‌تان کم باشد. اولین مسئله ارزش‌گذاری روی ایده و سهم ایده و سهم سرمایه‌گذار است. الان یک مدل تحت عنوان TRL هست که می‌آیند از ایده اولیه تا مرحله‌ای که صنعتی شده، در هر مرحله یک امتیاز می‌دهند و ارزش‌گذاری می‌کنند. این نشان می‌دهد ایده چقدر آماده ورود به بازار است؟ نکته بعد این‌که بالاخره کسی که سهامش ۵۱ درصد باشد، یعنی اکثریت را دارد و به این خاطر که افزایش آورده، سهم ایده‌پرداز را کوچک و کوچک‌تر نکند، چند ایده می‌دهند. یکی این‌که می‌شود برای کسانی که صاحب ایده هستند، سهام ویژه در نظر گرفت. فرض کنید به‌عنوان صاحب ایده ۵ یا ۱۰ درصد سهام ویژه دارید که در صورت افزایش سرمایه نیز تغییر نمی‌کند. یکی هم این است که می‌توانند امتیاز ویژه برای تصمیم‌ها بگذارند. مثلا مشخص شود مدیر در مورد انحلال، ساختار شرکت یا افزایش سرمایه، حق وتو یا رأی ویژه دارد یا در این زمینه‌ها رأیش برابر است با اکثریت سهام‌داران. همه این‌ها به لحاظ قانونی قابل حل است و در دنیا دارد اتفاق می‌افتد. از سوی دیگر هم شتاب‌دهنده‌ها و سرمایه‌گذاران نگران هستند. ممکن است بیایند یک شرکت را بخرند و نگران این باشند که افراد شرکت را ترک کنند. این هم در دنیا چاره دارد. یا اعضای قدیمی را سهام‌دار شرکت جدید می‌کنند، یا آن مبلغ خرید را در طول زمان می‌دهند و مثلا می‌گویند در طول چهار سال که در مجموعه باشید، هر سال یک بخشی از مبلغ پرداخت می‌شود. کلا دو طرف باید منتفع شوند، وگرنه پایدار نخواهد بود. یکی از مشکلات این است که ما با این مدل‌ها و روش‌های قانونی که منافع طرفین را تضمین کند، آشنا نیستیم. این‌جا بحث‌های آموزش خیلی مهم است که از طریق مراکز رشد یا پارک‌های علم و فناوری لازم است پی‌گیری شود.

منبع: مجله سرآمد

کلمات کلیدی
//isti.ir/ZKQ9