اقتصاد دانش‌بنیان، میوه اقتصاد مقاومتی

ضرورت تغيير پارادايم اقتصادي

اقتصاد دانش‌بنیان، میوه اقتصاد مقاومتی

معجزه‌اي در کار نيست. علم با تدبير، جهاني تازه مي‌سازد. رويايي را واقعي مي‌کند. آرزويي را برآورده مي‌کند. ساختن دنياي نو، معجزه نمي‌خواهد؛ دانش و نوآوري مي‌خواهد، توأم با انديشه فردا.

اقتصاد بر پايه فرهنگ و علم و فناوري روزگارمان را بسامان مي‌کند، گردش زمانه را هموار مي‌سازد. اقتصاد شيريني و قندي است که به‌تنهايي بيمار مي‌کند و با ديگر چيزها حلاوت و خوشکامي مي‌آورد.

اکنون که سرزمينمان تن به زيبايي بهار سپرده است و سال اقتصاد مقاومتي، توليد و اشتغال را آغاز کرديم، آرزوهاي نيک و نو بر سر زبان‌ها شکوفه داده است و هر يک از ما تصويرهاي خوب و رنگارنگ را در آينده اطرافمان و سراسر ميهنمان، اميدوارانه تجسم مي‌کنيم. در سال‌هاي گذشته، با تلاش‌هاي فراوان، علم و فناوري بر ريل پيشرفت نشست و سرعت گرفت. ابتدا تکميل چرخه تجاري‌سازي فناوري و توليد ثروت از علم يک توصيه راهبردي بود و شمايل آينده‌اش در دوردست. آن‌گاه تبديل به يک برنامه منظم و منسجم شد. «اقدام و عمل» به کار آمد و اراده‌ها متبلور شد. اهميت اقتصاد دانش‌بنيان در پيشگاه اهل نظر عيان شد و نمايان.

ظهور بيش از سه هزار شرکت دانش‌بنيان و در نوبت بودن بيش از شش هزار متقاضي براي دانش‌بنيان شدن، بزرگراهي را در زمين زيست‌بوم کارآفريني کشور ساخته است که ميزان سرعت آن در حال شتاب است.

تدبير رهبر فرزانه انقلاب اينک به بار نشسته است: «اين نهضت شروع شده. ببينيد، بنده با فهم اين مسئله، يعني با اين فهم از مسئله کشور که کشور احتياج دارد به يک چنين ساز و کاري و به يک چنين حرکتي، از پانزده سال پيش يا اندکي بيشتر مسئله نهضت علمي و نهضت نرم‌افزاري و حرکت عظيم علمي را مطرح کردم و خب دانشمندان، جوان‌ها، اساتيد، دانشگاه‌ها، بسياري از بخش‌هاي دولت‌هاي مختلفي که سر کار آمدند، استقبال کردند و پيش رفت، اما اين حرکت يک حرکت روي جاده آسفالته نيست، حرکت در اتوبان نيست. اين حرکت حرکتي است داراي مانع. اين موانع را بايستي شناخت، اين موانع را بايد علاج کرد.» (بيانات، 28 مهر 1395)

موانع يک به يک در حال برداشته شدن است و سرعتگير نيز در معرض ناپيدايي. جامعه علم و فناوري در پاسخ به دغدغه‌هاي چندين ساله عمود خيمه نظام، آستين‌ها را بالا زد و در ميدان عمل دست به کار شد و امروز در سالي تازه، اميدهاي تازه گل داده‌اند.

قله‌هاي علم و فناوري نشاني از بيرق مقدس ايران اسلامي در خود دارد. کسب رتبه‌هاي تک‌رقمي، يکي پس از ديگري از راه رسيده است. اين‌ها شعار نيست. معجزه‌اي هم در کار نبوده است. همت، ايمان، خلاقيت و «ما مي‌توانيم»، کارها را جلو برده است. در منطقه قد و قواره ما بلند و سينه‌مان ستبر و سرمان بالاست. در دنيا هم، همه روي ما حساب باز کردند و به‌سادگي از کنارمان نمي‌گذرند، اما اکنون موضوع پتنت و تبديل ايده‌هاي نابمان به محصول و رونق گرفتن کار و بار و توجه به بازار شرکت‌هاي دانش‌بنيانمان، راه‌هاي فراخ‌تر و دلگشاتري را پيش روي‌مان مي‌تواند بگشايد.

کمي پيش‌تر، يکي از دغدغه‌هاي جدي اهالي علم و فناوري و فرهنگ در کشورمان اين بود که عملياتي شدن اقتصاد دانش‌بنيان و کسب و کار فناورانه ممکن است تبديل به شعار و موضوعي تجملاتي شود. اما آمار و اسناد پايگاهاي استنادي بين‌المللي با اقتدار مي‌گويند که ما از آن مرحله به سلامتي گذر کرده‌ايم و گام‌هايمان نيز محکم‌تر شده است.

خوشبختانه در کنار رشد شرکت‌هاي دانش‌بنيان، اقدام و تلاش معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري به عنوان طلايه‌دار پيگيري زيست‌بوم فناوري و نوآوري، در زمينه فرهنگ‌سازي و ترويج اين زيست‌بوم، چشمگير و قابل دفاع بوده است. رشد و پيشرفت را در اين عرصه مي‌توان ديد. شيريني و دلنشيني کار هم آن‌جاست که اين نگاه در دانشگاه‌ها و مراکز علمي و پژوهشي جايگاه و پايگاه مسلمي را يافته است و حذف‌شدني نيست.

اقتصاد دانش‌بنيان، اقتصاد جوانان خلاق، نخبه و اميدواري است که هيچ مانعي را در مسير رشد و پيشرفت بر‌نمي‌تابند. آينده روشن براي آنان است. اقتصاد دانش‌بنيان پيش روي اين جوانان، سيستم و فرايندي را ايجاد کرده است که هيچ رفت و آمدي و هيچ تغيير و تحولي، سرعتگير و ترمز برايشان نخواهد بود. برترين‌ها بالاتر مي‌روند و خلاق‌ترها محصول ايده‌هاي‌شان را راهي بازار مي‌کنند.

اما نکته مهم ديگر، اهميت اقتصاد دانش‌بنيان در پيشبرد برنامه حياتي اقتصاد مقاومتي است. قبلا در اين‌باره سخن گفته‌ايم که اقتصاد مقاومتي يک انتخاب نيست، بلکه يک ضرورت است. همه آن‌ها که آشنا با مباحث اقتصادي - سياسي هستند، تاييد مي‌کنند که در اين موقعيت خطير، آن چيزي که مي‌تواند بنيه‌هاي اقتصادي کشور را استحکام ببخشد و به ما در پيمودن راه آينده قدرت بدهد، تغيير پارادايم اقتصادي است. ما بايد از اقتصاد مبتني بر خام‌فروشي و مصرف عايدي آن فاصله بگيريم و به اقتصاد مقاومتي؛ توليد و اشتغال رو بياوريم. اتفاقا اقتصاد دانش‌بنيان هم در همين پارادايم مقاومتي مي‌تواند معناي منحصر به فرد پيدا کند.

خوشبختانه براي اقتصاد مقاومتي کارهاي مبنايي مفيدي صورت گرفته و مقدمات بسياري فراهم آمده. اما آن چيزي که باعث شده توفيق قرين راهمان نشود، بيش از آن‌که بحث اقتصادي يا عزم سياسي باشد، بحث فرهنگي است. فرهنگ‌سازي اقتصاد دانش‌بنيان، خود يک امر دانش‌بنيان است و توأم با خلاقيت و نشاط علمي و هنري است. اين حرف را مي‌توان در مورد اقتصاد مقاومتي هم گفت و ضرورت آن را يادآوري کرد.

در واقع فرهنگ‌سازي زماني موفق خواهد بود که اولا جامعه را آنچنان که شايسته است بشناسيم و با سلايق و اميالش آشنا باشيم، بعد بايد به ابزار و ادوات مدرن فرهنگ‌سازي و ترويج واقف شويم و رقباي خود را در اين عرصه بشناسيم. کافي است با ادبيات مناسب و امروزي حرف‌هاي اساسي را به ميان مردم ببريم و آن‌ها را نسبت به چيزي که هستند و چيزي که مي‌توانند باشند، آگاه کنيم. تجربه موفق فرهنگ‌سازي دانش‌بنيان را مي‌شود عملياتي کرد و بر موفقيتش اميد بست.

سال نو و آغازش را به خوانندگان فرهيخته ماهنامه «دانش‌بنيان» و همه اهالي و دست‌اندرکاران علم و فناوري خجسته باد مي‌گويم و آرزويي بهتر از اين ندارم که به ياري باري‌تعالي، سرزمين عزيزمان به زودي زود، آب گواراي زيست‌بوم فناوري و نوآوري را بنوشد. انشاءالله.

پرويز کرمي؛ دبیر ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانش بنیان


کلمات کلیدی
//isti.ir/ZMZd