گفتوگو با زهرا رنجبر، رئیس هیئت مدیره شرکت راد سیس پوشش
محصولات ما توليد مشترک ما و مشتريان ماست؛
در حالت عادي شرکتها چندان راغب نيستند محصولات شرکتهاي معتبر بينالمللي را کنار بگذارند و از محصولات داخلي استفاده کنند، ولي شرايط تحريم باعث شد که خيلي از محصولات امکان واردات نداشته باشند، يا وارداتشان از راههاي غيرمعمول صورت ميگرفت..
سالها تحصيل و تحقيق پشتوانه کار شرکت رادسيس پوشش است؛ شرکتي که دکتر سعيد رستگار مديرعامل آن است و دکتر زهرا رنجبر، همسر او، رياست هيئت مديره را برعهده دارد. زهرا رنجبر معتقد است هرچند در طول اين سالها نتوانستند از مزايايي که عموما به شرکتهاي دانشبنيان تعلق ميگيرد، بهرهمند شوند و با مشکلات زيادي در اين مسير دستوپنجه نرم کردهاند، اما يک جاهايي هم خوششانس بودهاند. اگر اين خوششانسي نبود، ممکن بود امروز شرکت دانشبنيان رادسيس پوشش وجود نداشته باشد. گفتوگوي ما با دکتر زهرا رنجبر درباره همين مشکلات و خوششانسيهاست.
لطفا با معرفي شرکت رادسيس پوشش شروع کنيد.
شرکت رادسيس پوشش که سال 89 ثبت شده، در زمينه توليد پوششهايي که با تکنولوژي فناوري نوين UV يا پرتوهاي فرابنفش خشک ميشوند، فعاليت ميکند. اگر بخواهم بيشتر توضيح بدهم، بايد بگويم کار ما به صنايع مختلفي مربوط ميشود، اما نقطه اشترک همه آنها اين است که فرايند پخت با تکنولوژي UV انجام ميشود. پس از دهه 60 در دنيا بحثهاي زيستمحيطي بسيار مطرح بود و قرار بر اين شد که صنايع به سمت توليد محصولاتي بروند که مشکلي براي محيط زيست ايجاد نکنند. در صنعت رنگ و پوشش عمده پوششها بر مبناي حلالهاي آلي بودند که اين حلالها عموما پايه نفتي دارند. بنابراين هم از نظر استفاده از منبعي تجديدناپذير مشکلساز بودند و هم براي اينکه قابليت اعمال و استفاده پيدا کنند، وارد محيط زيست ميشدند. به اين صورت که تبخير يا در حين فرايند از سيستم خارج ميشدند. به همين دليل بحث ترکيب فرار آلاينده مطرح شد و دولتها وضع قوانيني را شروع کردند که مقدار اين حلالهاي آلي را به حداقل برسانند تا مشکلي براي محيط زيست پيش نيايد. طي دورههاي مختلف، تکنولوژيهاي متفاوتي پيشنهاد شد. اما درنهايت سه تکنولوژي اساسي بهعنوان جايگزين انتخاب شدند که يکي از آنها، سيستم تابش پز بود. سيستمهاي پودري و آب پايه هم سيستمهاي ديگري بودند که وارد عرصه بازار شدند. البته طبيعي است که فرايندي که در دنيا طي شده، در ايران طي نشده باشد، اما محصولاتي که در حوزه UV استفاده ميشود، عمدتا در صنعت چاپ و کاغذ است. ولي ما اين تکنولوژي را توسعه داديم تا براي محصولات متنوع در صنايع مختلف کاربرد داشته باشد. در حال حاضر در شرکت رادسيس پوشش در صنعت خودرو، چاپ و بستهبندي، ساختمان، الکترونيک و کامپيوتر، سنگ، شيشه و کاغذ از اين تکنولوژي استفاده ميکنيم.
يک مقدار درباره تکنولوژي UV توضيح ميدهيد؟
درواقع در اين تکنولوژي از ترکيبات با جرم مولکولي کمتر استفاده ميشود. بنابراين نيازي نيست از حلالهاي آلي که پايه نفتي دارند، براي رقيق کردن استفاده شود. جرم مولکولي پايين است و در اثر برخورد به پرتوهاي نور خورشيد فرايند پليمري شدن يا تشکيل فيلم روي سطح اتفاق ميافتد. اين اتفاق در کسري از ثانيه و بعضا در مواردي در حد چند دقيقه زمان نياز دارد تا فيلم روي سطح تشکيل شود و از خواص قابل قبولي برخوردار باشد. در همه جا هم کاربرد دارد؛ از اين ميز چوبي گرفته تا موبايل شما و روي شيشه، ديوار و...
هسته اوليه شرکت چطور ايجاد شد؟
آقاي دکتر رستگار، مديرعامل شرکت و همسر من تا پيش از سال 86 با شرکت دوپونت اتريش همکاري ميکرد. اما بعد از اعمال تحريمها اين شرکت جزو اولين شرکتهايي بود که رابطهاش را با ايران قطع کرد. از همان سال، يعني سه سال پيش از تاسيس شرکت، دکتر رستگار در آزمايشگاه شروع به کار و اجراي يکسري از ايدهها کرد تا بتوانيم آنها را به محصول تبديل کنيم. کارهاي آزمايشگاهي سه سال طول کشيد و نمونههايي که تاييديه آزمايشگاهي داشتند، به صنايع مختلف ارائه شد تا بتواند تاييديههاي صنعتي بگيرد. به اين ترتيب از سال 89 تا 90 کمکم محصولات مختلف را وارد بازار کرديم و در حال حاضر 70 محصول تاييدشده داريم.
شما يک بازه سه ساله براي تحقيق داشتيد. سرمايه را از کجا آورديد؟
سرمايه شخصي بود. يک آپارتمان داشتيم که فروختيم و خرج کار کرديم و توانستيم تا حدي مواد اوليه را تامين کنيم. البته آقاي دکتر رستگار بيشتر روي کار شرکت و به دست آوردن فرمولها متمرکز بود. من هم شاغل بودم. بهعلاوه توانستيم حمايت شرکتهاي بينالمللي را هم داشته باشيم تا محصول قابل قبولي ارائه دهيم.
اين کمک شرکتهاي بينالمللي به چه صورت بود؟
بيشتر در زمينه آزمونها و تستهايي بود که بايد انجام ميشد.
نگران از دست دادن سرمايهتان نبوديد؟
نه. راستش آنقدر عزممان براي انجام اين کار راسخ بود که هيچ شکي نداشتيم و مطمئن بوديم اين کار جواب ميدهد. از ابتدا معتقد بوديم اگر کسي تخصص کاري را داشته باشد و وقت و انرژي لازم برايش صرف کند، قطعا به نتيجه ميرسد. هر چند ممکن است اين اتفاق با تاخير همراه باشد. البته شرايط تحريم هم براي ما فرصت ايجاد کرده بود. چون ورود به خيلي از عرصهها خيلي آسان نيست.
چون امکان واردات اين محصولات نبود؟
بله. در حالت عادي شرکتها چندان راغب نيستند محصولات شرکتهاي معتبر بينالمللي را کنار بگذارند و از محصولات داخلي استفاده کنند، ولي شرايط تحريم باعث شد که خيلي از محصولات امکان واردات نداشته باشند، يا وارداتشان از راههاي غيرمعمول صورت ميگرفت. از طرفي مشکلي که اين محصولات UV دارند، اين است که عمر انبارداريشان محدود است و شرايط خاص برايشان وجود دارد. اگر فرايند طولاني باشد، از زماني که محصول توليد ميشود تا زماني که به دست مصرفکننده برسد، تاريخ انقضاي محصولات ميگذرند و از درجه اعتبار ساقط ميشوند و نتايج قابل قبول ارائه نميدهند. البته مشتريها هم با ما همکاري کردند.
اين همکاري به چه شکل بود؟
شعار شرکت ما اين است: محصولات ما توليد مشترک ما و مشتريان ماست. در طول زمان کار، بعضي از شرکتها واقعا صبوري ميکردند. شرکتي بوده که برايش حدود 800، 900 نمونه آزمايشگاهي توليد کرديم و از اين تعداد بيش از 100 تا از اينها در خط توليد رفته و تست شده است. يعني مشتري ما اين اعتماد را کرده و اين فرصت را داده که بتوانيم محصول قابل قبولي ارائه کنيم. در حال حاضر محصولات ما ميتواند با بهترين محصولات دنيا رقابت کند. تا امروز اغلب به اين شکل کار کرديم که مصرفکننده به يک محصول نياز داشته و مشخصات آن را در اختيار ما قرار داده است. بر اين اساس نمونههاي آزمايشگاهي ساخته و در اختيارشان قرار دادهايم. اول در آزمايشگاه امتحان شده و بعد به صورت نيمهصنعتي در خط توليدشان، آنها را اجرا کرديم. در حال حاضر همان روند ادامه دارد. امسال بهتازگي بحث تبليغات را شروع کرديم، ولي تا سال 94 عموما براساس نيازهاي مشتري حرکت کردهايم.
تحصيلات شما مرتبط با همين کار است؟
بله. هم من و هم دکتر رستگار از ليسانس تا دکترا را در دانشگاه اميرکبير بوديم و تخصصمان را در زمينه رنگ گرفتيم. من اولين فارغالتحصيل دکتراي رنگ در کشور هستم.
کار ثابتتان را رها کرديد؟
نه، من از بدو تاسيس در موسسه پژوهشي علوم و فناوري رنگ کار ميکنم. آقاي دکتر رستگار بيشترين تمرکز را روي فعاليتهاي مرتبط با شرکت داشت. من در اين موسسه از اول مشغول به کار بودم، اما تمام مطالعات و کارهايي را که لازم بوده، انجام دادم. من عضو هيئت علمي هستم و بسيار تلاش کردم تا کارهاي شرکت را از کارهاي موسسه پژوهشي جدا کنم.
سخت نيست؟ چون به نظر ميرسد هر دو کار تماموقت باشند.
چرا، هر دو شغل تماموقت است، ولي ما محقق هستيم و کار محقق تماموقت به معناي واقعي آن است. يعني در تمام اين مدت علاوه بر هشت ساعتي که اينجا هستم، هشت ساعت را هم در آزمايشگاه خودمان مشغول به کار بودم. آقاي دکتر هم به همين صورت. او سال 86 جذب دانشگاه اميرکبير شد و همانجا تدريس ميکرد. اما امسال از دانشگاه استعفا داد تا بتواند وقت بيشتري براي شرکت بگذارد. علتش هم اين است که با وجود همه بحثهاي حمايتي که مطرح ميشود، زيرساختهاي لازم براي فعاليت همزمان هنوز در دانشگاههاي ما نيست. البته خيلي سعي ميکنند حمايت کنند، ولي هنوز اجرايي نشده است. به همين دليل دکتر رستگار فقط يک روز در هفته به صورت حقالتدريس در دانشگاه درس ميدهد.
درست است که تحريمها براي شما فضاي مناسب ايجاد کرد، ولي قاعدتا اين نميتواند تمام علت اعتماد بازار باشد. درست است؟
جلب اعتماد شرکتها خيلي سخت بود. هنوز هم هست. بعضي از شرکتها کماکان ما را نپذيرفتهاند، اما همه جا همه مدل آدم پيدا ميشود. شايد ما جزو خوششانسها بوديم که توانستيم با افراد علاقهمند کار کنيم. شانس ديگري که آورديم، اين است که بيشتر مشتريهايمان شرکتهاي خصوصي هستند نه دولتي.
کار کردن با شرکت دولتي سختتر است؟
بله، به نظرم. بحثهاي حاشيهاي در شرکتهاي دولتي بيش از خصوصيها مطرح است. در شرکتهاي خصوصي سود و زيان را ميزان کيفيت تعيين ميکند و همين مشخص ميکند که آيا شما ميتوانيد وارد بازار شويد؟ در اين فرايند اگر بتوانيد محصولي با کيفيت و قيمت قابل قبول ارائه کنيد و طرف حسابتان هم افراد منطقي باشند که عموما اينطور است، محصول شما را ميپذيرند. البته در اين ميان باز هم همه افراد عرق ملي ندارند. ولي وقتي شرکت براي خودتان است، اين مزيت را داريد که ميتوانيد با کسي که ميخواهيد، کار کنيد. شما هم در اين بين کساني را انتخاب ميکنيد که با آنها نقاط مشترک زيادي داريد و راحتتر ميتوانيد کار کنيد. ما جزو شرکتهاي خوششانسي بوديم که بسياري از مشتريهايمان در مسير همراهيمان کردند و همين سبب شده که امروز بتوانيم محصولات تاييدشده ارائه کنيم. حتي به بحث صادرات در سال آينده و برنامهريزيهايي که بايد براي آن صورت بگيرد و شرکت در نمايشگاههاي بينالمللي و ارائه محصولاتمان هم فکر کردهايم.
پس با اين شرايط نبايد نگران دوران پسابرجام باشيد.
نهچندان. حوزه کاري ما بسيار تخصصي است و دانش در آن سهم بالايي دارد. البته شرکت رادسيس پوشش شعار ديگري هم دارد که در سايت به زبان انگليسي گذاشتهايم؛ اينکه دانش پوياست. بر اساس اين شعار هر روز روي محصولات تاييدشدهمان کار ميکنيم تا بتوانيم آنها را ارتقا دهيم و در عين حال قيمت را پايين بياوريم. در اصل براي زنده نگه داشتن شرکت لازم است تيم R&D داشته باشيد و دائما در حال تحقيق و توسعه باشيد. هر لحظه سکون ميتواند به اين منجر شود که شما يک گام خيلي بزرگ عقب بمانيد. بنابراين اگر محصولي تاييد شد، کنار گذاشته نميشود، چون شما بايد دائم در حال رقابت باشيد. بههرحال در دوران پسابرجام احتمالا با هجوم شرکتهاي معتبر بينالمللي روبهرو هستيم، ولي سعي ميکنيم به همه اين نقاط فکر کنيم و خودمان را براي بقا در اين شرايط تازه مجهز کنيم.
بيشتر شرکتهاي دانشبنيان در زمينه جذب و نگهداشت نيروي انساني متخصص خود دچار مشکل هستند. شما چنين معضلي نداريد؟ چطور آن را حل کردهايد؟
در کار ما بحث امنيت فرمولاسيونها بسيار مهم است. دانستن فرمولاسيون يک محصول مثل اين ميماند که براي حل مسائل رياضي، حلالمسائل داشته باشيد. در ابتدا با توجه به اينکه خودمان تخصص کار را داشتيم، استارت کار با فعاليت خودمان شکل گرفت و با اين معضل مواجه نبوديم. اما هر چه حجم فعاليتهاي شرکت افزايش مييابد، مسئله نياز به نيروي انساني خاص پررنگتر ميشود. با توجه به اينکه به واسطه شغلمان با تحصيلکردههاي جوان در دانشگاه و پژوهشگاه در ارتباط هستيم، ميتوانيم افراد برگزيدهاي را جذب کنيم که به نظر ميرسد توانايي لازم را دارند. در حال حاضر کساني هستند که با ما کار ميکنند، ولي برنامه رفتن از کشور دارند. مجبوريم که براي آنها به فکر جايگزين باشيم.
اين به شما ضربه نميزند؟
نهچندان. چون اصل کار روي اين موضوع نميچرخد، بلکه مسائل تکنيکي بيشتر مطرح است. مهم اين است که افرادي که انتخاب ميشوند، ويژگيهاي خاصي داشته باشند، وگرنه اگر از قبل بدانيم که فلان نيرو را تا اين تاريخ از دست ميدهيم، ميتوانيم جايگزين کنيم. در اين مورد خيلي به اين مسئله برنخورديم و مشکلي ايجاد نکرده است. اما درمجموع مهم است که اين افراد اخلاق کاري داشته باشند و از هوش قابل قبول برخوردار بوده و سختکوش باشند. جمع کردن اين پارامترها در يک نفر بهخصوص در دنياي امروز کار راحتي نيست. چون همه دنبال کار خيلي راحت با پول خوب هستند. در حوزه کاري ما فرصت شغلي نسبتا زياد است، ولي کمتر کسي به خودش اين زحمت را ميدهد که سراغ کار در کارخانهها برود. در کار ما صبوري، پشتکار و پيگيري خيلي مهم است. البته چون هنوز با تعداد کمي کار ميکنيم، اين مسئله برايمان چالشبرانگيز نشده است.
از روزي که تصميم به تاسيس شرکت گرفتهايد، با چه چالشهايي مواجه بودهايد؟
ما مرحله به مرحله کار را جلو برديم، اما خيلي سخت بود. شايد ايراد کار از ما بود که نه مديريت خوانده بوديم و نه راهکارهايي را که براي گرفتن تسهيلات مورد نياز است، بلد بوديم. به همين دليل تا سال 93 نتوانستيم هيچ تسهيلاتي بگيريم، درحاليکه عينيت بخشيدن علم به ثروت واقعا در شرکت ما اتفاق افتاده است. چون اگر بخواهيد هر کدام از اين فرمولاسيونها را بخريد و تحت ليسانس خودتان دربياوريد، بايد مبالغ هنگفتي خرج کنيد. از طرفي نميدانم چطور مسئولان ميتوانند اين را تشخيص بدهند؟ چون فکر ميکنم ما يکي از شرکتهايي بوديم که ميشد از ابتدا مورد حمايت قرار بگيريم، ولي خيلي بهسختي و با چالش اين فرايند اتفاق افتاد. تا امروز هم نتوانستهايم حمايت قابل توجهي جلب کنيم. فقط 50 ميليون از يک وام 100 ميليوني به دستمان رسيده که در مقابل حجم کار و حمايتي که بايد صورت بگيرد، بسيار ناچيز است. جز اين باز هم امسال يک وام ليزينگي گرفتيم که حدود 200 ميليون است. کلا کارمان خيلي سخت بود. حتي جواز تاسيس را هم با پيگيري خيلي زياد بهسختي گرفتيم.
پس بوروکراسي هم برايتان خيلي آزاردهنده بود.
بوروکراسي که اصلا مسير کارمان را بسته بود. جواز تاسيس ما پنج سال در وزارت صنايع مانده بود و تازه امسال توانستيم آن را اخذ کنيم. ممنوعيت استقرار واحدهايي که در حوزه شيميايي هستند، در شعاع 120 کيلومتري تهران وجود داشت، ولي امسال باز با پيگيريهاي مجدانه اين اتفاق افتاد. البته ناگفته نماند از وقتي که آقاي دکتر ستاري آمده، تغييرات خيلي شگرف بوده است. صحبتهاي او، اعتقاداتي که دارد و اقدامات کلاني که انجام ميدهد، ارزشمند و قابل تقدير است. ولي من فکر ميکنم تا اجرايي شدن خيلي راه داريم. چون مسير پرچالشي است.
رئيس هيئت مديره هستيد و مدتهاست در اين واحد پژوهشي کار ميکنيد. هيچوقت در اين سالها تبعيض جنسيتي احساس کردهايد؟
نه. من هيچوقت چنين چيزي را احساس نکردم. البته شايد به اين دليل است که افرادي مثل من کمتر ويژگيها و رفتارهاي زنانه دارند. وقتي پشتکار داريد و بهسختي تلاش ميکنيد، باورتان ميکنند. شايد سختتر به اين باور برسند، ولي درنهايت زمان خيلي از مشکلات را حل ميکند.
فکر ميکنيد معاونت علمي و فناوري براي شرکتهايي مثل شما چه کاري ميتواند انجام دهد؟
معاونت علمي و فناوري ايدههاي خيلي خوبي دارد. واقعا اميدوارم اين ايدهها اجرايي شود، که اگر اين اتفاق بيفتد، به هدفي که در اقتصاد مقاومتي داريم، يعني اقتصاد غيرنفتي، ميرسيم.
ارسال به دوستان