جيمز دايسون در صنعت کمنظير است. او همان مخترع خستگيناپذيري است که براي ساخت يک نمونه موفق و کاربردي از جاروبرقي بدون کيسه بيش از 5000 بار تلاش کرد، اما حتي وقتي کارش درست از آب درآمد هم نتوانست محصولش را به هيچ توليدکننده و توزيعکنندهاي در اروپا بفروشد و ناچار سر از بازار ژاپن درآورد تا بالاخره توانست از ايدهاش پول درآورد. در ادامه دليل موفقيت اين مخترع انگليسي را ميخوانيد.
از کیسه خداحافظی کنید
ايده ساخت جاروبرقيهاي بدون کيسه در سال 1970 به ذهن دايسون رسيد. او و تيمش مجبور شدند 5126 نسخه جارو طراحي کنند تا بالاخره موفق به طراحي نمونه کامل محصول شوند که در دنيا تحت عنوان bagless vacuum cleaner شناخته ميشود. در آن زمان هيچ سرمايهگذاري در انگليس حاضر به حمايت از محصول دايسون نشد و او مجبور شد از طريق کاتالوگ محصولش را در ژاپن به فروش بگذارد و از اين طريق 2000 دلار درآمد کسب کند. همين ناکامي باعث شد که او به فکر تاسيس شرکت توليدي خودش بيفتد. اين شرکت در سال 1993 افتتاح شد و شامل يک کارخانه و يک مرکز تحقيقاتي بود. دايسون 10 سال از طريق تبليغات تلويزيوني تلاش کرد تا شعار «از کيسهها خداحافظي کنيد» را ميان مردم جا بيندازد. سرمايه دايسون در حال حاضر بيش از پنج ميليارد دلار است.
سه عامل اصلی موفقیت دایسون
دايسون يکي از پرانرژيترين و باپشتکارترين مخترعان جهان است که نهتنها موفقيتش را يک شبه به دست نياورده، بلکه در اين مسير سختيهاي فراواني را متحمل شده است. او براي موفق شدن سه عامل اصلي داشت:
از قضاوت دیگران نترسد
پنج سال فرضيه ميساختم و آزمايش ميکردم، اما به هيچ نتيجهاي نميرسيدم. همسرم با تدريس هنر خانواده را اداره ميکرد. همسرم فوقالعاده است، اما ديگران فکر ميکردند که من ديوانهام.
ارزش شکست خوردن را درک کرد
کليد موفقيت شکست است. موفقيت از 99 درصد شکست خوردن به وجود ميآيد. شکست خوردن جالب است و بايد از آن لذت برد. هيچگاه از پيروزي درسي نميآموزيد، اما شکست درسهاي بسياري را به شما خواهد آموخت. وقتي جاروبرقي بدون کيسه را اختراع کردم، با يک ايده ساده شروع کردم. من به جايگاهي رسيدم که هرگز تصورش را هم نميکردم، چراکه ياد گرفتم چه چيزي بهدرستي به کارم ميآيد و چه چيزي درست کار نميکند.
ضعفهایش را شناخت
از اينکه مديرعامل باشم، لذت نميبرم، اما زماني که به مرحله عمل ميرسد، مديريت به شغلي فوقالعاده و بسيار بزرگ براي من تبديل ميشود. هرگز يک تاجر واقعي نبودهام. هميشه ميخواستم کارم را در زمينه طراحي و مهندسي ادامه دهم. اين کاري است که عاشق انجام دادنش هستم.
منبع: نشریه سرامد
ارسال به دوستان