بررسی طرح کلان ابررایانش ملی در گفت و گو با دکتر محمود اشرفی زاده
داستان به سالها 87 و 88 برميگردد؛ زماني که تصميم به طراحي و اجراي طرحهاي کلان ملي گرفته ميشود. طرحهايي که به گفته دکتر محمود شيخ زين الدين در ابتدا کاملا متکي به دولت بودند، اما اين روزها طرحها به سمتي ميروند که تکيه کمتري به دولت داشته باشند و بيشتر نيازهاي خود را در بخش خصوصي مرتفع کنند. علتش هم يکي دخالت کمتر دولت در اموري است که بخش خصوصي توانايي انجام آن را دارد - مسئلهاي که سالهاست مورد تاکيد دولتمردان است - و ديگري محدوديت اعتبارات دولتي است که ميتواند به طرحها لطمه بزند؛ محدوديتي که در بخش خصوصي کمتر شاهد آن هستيم.
يکي از طرحهاي کلاني که در همان سالهاي ابتدايي استارت آن زده شد، طرح راه اندازي مراکز ابررايانش ملي بود. در آن زمان رسانه ها از اين طرح با عنوان خيزش بزرگ کشور در حوزه فناوري اطلاعات ياد کردند. در واقع قرار بر آن بود که چند مرکز که توانايي راهاندازي چنين سيستمي را دارند، اعلام آمادگي کنند تا پس از بررسي صلاحيت آنها، کار واگذار شود. ابررايانه ها سيستمهايي هستند که ميتوانند محاسبات پيچيده و سنگيني را که رايانه هاي عادي قادر به انجام آن نيستند، بر عهده گيرند؛ چيزي که هم به کار برخي صنايع پيشرفته ميآيد و هم به کار پژوهشگران.
دکتر محمود اشرفيزاده، مجري طرح ابررايانش ملي در دانشگاه صنعتي اصفهان و عضو هيئت علمي دانشکده مهندسي مکانيک، درباره روزهاي آغاز به کار اين طرح، چنين توضيح ميدهد: «در سال 87 - 88 فراخواني از طرف بنياد ملي نخبگان به نمايندگي معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري آمد که از دانشگاه هاي مختلف خواسته بودند براي ساخت ابررايانه هاي کوچک، متوسط و بزرگ پيشنهاد بدهند. من 17، 18 سال است که در اين زمينه کار ميکنم و خودمان هم قبلا پيشنهاد اين کار را داده بوديم. در اين فراخوان نيز شرکت کرديم و در دو مقياس متوسط و بزرگ پيشنهاد داديم. طرحها يک سال مورد داوري قرار گرفت و نهايتا به اين جمعبندي رسيدند که به دو دانشگاه هر کدام 5/2 ميليارد تومان براي طراحي، ساخت و نصب و راه اندازي سيستمهايي با توان محاسباتي متوسط بدهند و به نه دانشگاه ديگر نيز به هر کدام 200 ميليون تومان براي راه اندازي ابررايانه هاي کوچک بدهند. به فيزيک نظري هم يک ميليارد تومان براي راه اندازي شبکه تورين يا گريد ملي پرداختند.»
او معتقد است که هر چند مرکز ابررايانش ملي و شيخ بهايي که مسئوليت طراحي سيستمهاي متوسط را برعهده داشتند، همزمان در سال 89 و از طريق ويدئو کنفرانس افتتاح شدند، اما مرکز شيخ بهايي از همان ابتداي امر آمادهتر بود. اشرفيزاده ميگويد: «از فرداي افتتاحيه سرويسدهي را آغاز کرديم. ساختار اين ابررايانه مانند سوپرکامپيوترهاي بزرگ دنياست، اما در يک مقياس کوچکتر. در اصل ساختار و طراحي سامانه ابررايانه ما مشابه ابررايانه هاي بزرگ دنيا بود. تجهيزاتي که ما در سال 89 استفاده کرديم، کاملا بهروز بودند. اواخر بهمن 89 اين طرح افتتاح شد و ما اين افتخار را داشتيم که به تمام اهداف تعريف شده دست پيدا کنيم.»
به گفته اشرفيزاده، آنطور که در ابلاغيه طرح ابررايانش ملي آمده بود، قرار بود که طرح يک دوره ارزيابي داشته باشد و بعد هم براي ارتقا پشتيباني شود، اما او ميگويد: «مشکل آنجا بود که اين مرحله ارزيابي و بعد هم ارتقا، مغفول ماندند. البته ما در همان سالها درخواست ارزيابي از عملکرد سامانه خودمان را کرديم. اتفاقا در همان سال اول تاسيس هم تيمي از دانشگاه تربيت مدرس مامور شد که براي اجراي محاسبات سنگين به مرکز ما بيايد. تستشان هم با موفقيت انجام شد و نتايج محاسباتشان در يک مجله معتبر بين المللي به چاپ رسيد و از مرکز ما هم قدرداني کرده بودند. در چند مورد ارزيابي ديگر هم عملکرد خوب و قابل قبولي داشتيم و از همان زمان سيستم سرويس دهي مان کامل بود، ولي به دليل اينکه پيش بيني ها روي طرح در آن زمان به درستي انجام نشده بود، حمايتهاي بعدي نيز انجام نشد.»
او طرح کلان ابررايانش ملي را طرحي با اهداف خوب ميداند و ميگويد: «در مجموع طرح ابررايانش ملي طرح بسيار خوبي بود و در مرکز ما هم به صورت کامل اجرايي شد و عملا کشور ما به دانش فني لازم براي طراحي، مونتاژ، نصب و راهاندازي و همچنين بهره برداري از اين سامانه هاي پيشرفته دست پيدا کرد. خوشبختانه ما در اين طرح کلان از بخشهايي بوديم که توانستيم صد درصد اهداف را محقق کنيم. عمده کاربران ما دانشگاهيان، محققان و اساتيد هستند و درصدي از کاربران نيز فعاليتهاي صنعتي دارند که تعدادشان نسبت به دانشگاهيان کمتر است. مشکل ما هم در همان ابتداي کار اين بود که کاربران ما اکثرا افرادي بودند که تحقيقات پيشرفته انجام ميدادند و بودجه تحقيقيشان اينقدر کم است که گاهي به کار تحقيقي خودشان نميرسد، چه برسد به اينکه بتوانند براي استفاده از ابررايانه پولي پرداخت کنند. يکي از ضعفهاي اين طرح کلان که در ابتداي امر به آن توجه نشده بود، راهکار پايدار براي تامين هزينه هاي جاري و نگهداري از اين سيستم بود. در ابتداي طرح، اعتباري براي راهاندازي اختصاص داده شد و سپس از مراکز خواستند که اين مجموعه ها را به صورت خودگردان اداره کنند، ولي مرکز ابررايانه در هيچ کجاي دنيا به به صورت مراکز اقتصادي و درآمدزا در نظر گرفته نميشوند، بلکه ارزش وجودي اين مراکز در خدماتي است که به جوامع علمي و صنعتي ارائه ميدهند. در مراکز ابررايانش، محاسبات پيشرفته و سطح بالا انجام ميشود و دستاوردهايشان علمي هستند و نه کالاهاي تجاري. در واقع اگر دستاوردهاي علمي تجاري سازي شوند، آنگاه بايستي انتظار درآمدزايي داشت، ولي در مراکز ابررايانش ملي فقط قسمت اول کار که انجام محاسبات است انجام ميشود. اينها را البته به وزارت علوم و معاونت علمي نيز منعکس کرديم.»
اشرفيزاده يکي از مشکلاتي که نبود اعتبارات برايشان براي ايجاد کرده، از دست دادن نيروها معرفي ميکند و ادامه ميدهد: «براي سرويسدهي و اداره اين مراکز، ما بايد نيروهايي جذب کنيم که چون آموزشهاي لازم براي اين افراد در کتب دانشگاهي نيست، لازم است به آنها آموزش دهيم و آنها تجربه پيدا کنند، اما به دليل کمبود بودجه معمولا نميتوانيم حمايتهاي مادي و معنوي لازم را از اين افراد آموزشديده به عمل آوريم و آنها با آموزشهايي که از ما گرفتهاند، مراکز را رها کرده و بعضا به کشورهاي ديگر مهاجرت ميکنند، چه اينکه داراي تخصص بسيار ارزشمندي هستند. به همين دليل جذب و حفظ نيروهاي متخصص و مجرب يکي از چالشهاي ماست.»
او براي حل مشکلاتش تعاملهايي نيز با سازمانهاي مربوطه داشته، اما جواب مشخصي نگرفته است. اشرفيزاده درباره اين تعاملات ميگويد: «البته در دو، سه سال اخير با وزارت علوم تعاملهايي داشتيم و قرار شد در يک دوره آموزشي به همه دانشگاه ها سرويس ارائه دهيم و وزارتخانه هم خدمات ما را ارزيابي کند و متعاقبا حمايتهاي لازم را به عمل آورد. ما هم اين کار را کرديم و گزارشش را هم ارسال کرديم، اما متاسفانه هيچ پاسخي داده نشده است. قرار ديگري که داشتيم اين بود که از طرف معاونت به ما گفتند اگر ظرفيت سيستم به صد درصد برسد، براي ارتقا ميتوانند ما را کمک کنند که فاز دو طرح است. برمبناي همين گفته، ما سرويس دانشگاهي را قطع کرديم و سرويسدهي به صنايعي که خود معاونت به ما معرفي کرده بود، انجام شد؛ ولي همچنان فاز دوم طرح انجام نشده است.» نگراني اشرفيزاده از اين است که هزينه هاي اوليه بي ثمر بماند. او اينچنين بيان ميکند: «عليرغم تلاش شبانه روزي و جهادي پرسنل ما، متاسفانه نگران هستيم که ادامه فعاليت اين طرح با چالشهاي جدي مواجه شود. مراکز ابررايانش نياز به استمرار عملياتي دارند که با پيشرفت و توسعه تکنولوژيهاي روز دنيا به جلو حرکت و امکانات سخت افزاري خود را مرتبا به روزرساني کنند. اگر اين کار را نکنيم، تاثير سرمايه گذاري اوليه با گذشت زمان محو ميشود و ما هم نيروهاي متخصص و مجرب خود را از دست خواهيم داد.»
اشرفي زاده اميدوار است که با وارد شدن اين طرح به فاز دوم و ارتقاي سيستمها، آينده اين طرح کلان ملي روشن بماند.
منبع: مجله دانش بنیان
ارسال به دوستان