آنچه باید درباره فناوریهای نرم بدانید
سيستمهاي دانشي کاربردي و نشئتگرفته از علوم انساني - اجتماعي که الزاما برونداد ملموس و مادي ندارند، اما از حيث قابليت ايجاد تغيير و تحول در رفتار بشر و خلق ثروت ميتوانند از اثرگذاري قابل توجهي برخوردار باشند، فناوريهاي نرم ناميده ميشوند.
فناوري نرم بايد واجد دو ويژگي عمومي باشد:
1- فناوري نرم بايد شامل يك سامانه دانشي كاربردي از ابزارها، رويهها و مقررات براي حل مسائل باشد.
2- فناوري نرم بايد موجب خدماترساني در راستاي تغيير اجتماعي و گسترش اقتصادي باشد.
به اختصار ميتوان گفت فناوري نرم، فناوري انديشمندانه خلاقيت و نوآوري است كه در انديشه، ايدئولوژي، احساس، ارزشها، ديدگاههاي جهاني، رفتارهاي فردي و سازماني و تمامي جنبههاي غيرمادي جامعه بشري تمركز يافته است.
فناوري نرم مفهوم جديدي نيست. هزاران سال است که انسان در حال ايجاد و توسعه فناوري نرم و بهرهبرداري از آن بوده است. اما به دليل تاثيرات عظيم صنعتي شدن و دستاوردهاي چشمگير علوم و فناوري طبيعي، فناوري نرم تحت پوشش فناوري سخت قرار داشته و بهعنوان گونهاي از فناوري، بهندرت به طور آگاهانه توسعه يافته است.
اخيرا رفتار بسياري از مردم به عنوان مصرفکنندگان با تاکيدي تازه بر مصرف روحي مطرح شده است. براي رفع اين نياز، آرايه عظيمي از دانش و منابع فرهنگي در قالب محصولات فرهنگي تدوين و به بازار مصرف ارائه شده است. موضوعاتي که فناوريهاي نرم از طريق ترکيب دانش تکنيکهاي علوم طبيعي و علوم فرهنگي - اجتماعي به آنها ميپردازد، عبارتست از:
- شرايط ظهور و اهميت فناوريهاي نرم
- حرکت به سمت جامعه دانشي
- اهميت روزافزون توليد فکر و تحقيق و توسعه
- يافتن راهحلها براي بهبود سازگاري محيطزيست و نظام اجتماعي
- پشتيباني از خشنودي فکري و آرامش خيال
- نرم کردن بسياري از سختافزارها و فعاليتهاي سختافزاري
- انساني نمودن هر چه بيشتر سختافزار
انسان در نگاه فناوري نرم
در فناوري نرم، بدن انسان به عنوان يک کليت زنده با شعور، احساس، افکار و ارزشها تلقي ميشود. از طرفي فناوري سخت بر اين عوامل انساني نيز تاکيد ميکند، اما خيلي دلواپس ظرفيت و واکنش انسان به سمت «خارج» و «ماده» است، در حاليکه فناوري نرم بيشتر به فعاليتهاي روانشناختي بشر مانند درک، احساس، حالت، فکر، الگوهاي فکري، ارزشها، سنتها، عادت، شخصيت و توانمندي کنترل فعاليتهاي روانشناختي توجه دارد. بنابراين پارامترهاي اصلي فناوري نرم عوامل گوناگون روانشناختي، اجتماعي و فرهنگي هستند.
فناوري نرم و نوآوري
نوآوري در فناوري نرم غالبا با تغييرات در شيوه زندگي، ارزشها، سطح تقاضاها و الگوهاي فکري مردم آغاز ميشود. قوانين، مقررات، سيستمها و نظامها، نوآوري در فناوري نرم را محدود ميسازند، در حاليکه نوآوري در فناوري سخت چنين نيست. نوآوري در فناوري نرم مستلزم تخريب فعال قوانين و مقررات قديمي است.
همچنين فناوري نرم در مقايسه با فناوري سخت داراي برخي مشخصههاي انحصاري به شرح ذيل است:
1- فناوري نرم رابطه عميقتر و نزديكتري با انسان و فرهنگ دارد و رفتار، كنش، واكنش و برهمكنشهاي انسان را به مثابه موضوع عملياتي خود مورد توجه قرار ميدهد.
2- عوامل انساني و محيط اجتماعي عوامل اساسي شكلگيري، ارائه، قالبريزي و نوآوري فناوري نرم هستند. بر همين اساس، فناوري نرم از افكار، ديدگاهها و فرديت بشر قوام ميگيرد و مسير فناوريهاي سخت را كنترل ميكند.
3- فناوري نرم در عوالم روحي و معنوي ريشه دارد و سامانه كنشي هماهنگ دروني و سامانه رفتاري را مورد توجه قرار ميدهد.
4- فناوري نرم خنثي نيست و رويكردي دو گرايشي دارد. گرايشهاي دوگانه فناوري نرم از عملكردهاي دوگانه محور آن سرچشمه ميگيرد كه در آن نيروهاي بهرهور و روابط توليدي را به طور همزمان آشكار ميسازد.
5- فناوري نرم در برابر چارچوبهاي رايج و استانداردسازي مقاومت ميكند. ساختار فناوري نرم و تشكيل آن اجزايي مانند عوامل روانشناختي، اجتماعي و فرهنگي موانع جدي در مسير استانداردسازي آن هستند. به عبارت روشنتر، فناوري نرم داراي جنبههاي آشكار و ضمني است.
6- فناوري نرم داراي مرزهاي مبهم و نامشخص است و از آنجا كه با عوامل انساني ارتباط تنگاتنگ دارد، مرزهاي ميان علم و فناوري با پيچيدگي و ابهام فراوان روبهرو است.
7- برخي از فناوريهاي نرم به محصولات و خدمات تبديل نميشوند، بلكه مانند برخي از فناوريهاي سخت اساس و پايه صنايع را شكل بخشي و براي تامين خدمات و محصولات ديگر به كار گرفته ميشوند.
8- نوآوري در فناوريهاي نرم با تغيير در شيوه نگرش، زندگي، ارزشها، سطح تقاضا و الگوهاي فكري تازه ايجاد ميشود.
9- فناوريهاي نرم ناچار هستند در عمل با يكديگر تركيب يا يكپارچه شوند، زيرا اجرا و موفقيت فناوري نرم نيازمند رويكردي جامع و تماميتنگر به كاربرد آن است.
10- رابطه ميان فناوري نرم و قوانين بسيار تنگاتنگ است. اين فناوري در سرشت خود با قوانين و مقررات عجين شده است. فناوري نرم پايه و درونمايه نوآوري در قوانين، مقررات، سامانهها، نظامها و سياستهاي مربوطه را شكل ميدهد.
ضرورت تحقيقات در زمينه فناوريهاي نرم
تحقيق در زمينه فناوريهاي نرم به چند دليل داراي اهميت روزافزون است. دلايل آن عبارتند از: اهميت روزافزون علوم و فناوريهاي نرم در جهت حمايت از فعاليتهاي فکري انسانها، بالارفتن اهميت علوم و فناوريهايي که به پديدههاي اجتماعي ميپردازند و علوم و فناوريهايي که قادر به مشارکت در ايجاد جامعهاي هستند که مردم بتوانند بهراحتي و با آرامش خيال در آن زندگي کنند و در نهايت اهميت روزافزون علوم و فناوري براي کاربرد درست سختافزار.
قدرت فناوريهاي نرم
با توجه به گستره وسيع كاربرد فناوريهاي نرم و محوريت انسان و جنبههاي گوناگون وجود او در اين كاربردهاي اثربخش و تعيينكننده، عرصه دفاع نيز بهشدت در حوزه اثر اين فناوريها قرار ميگيرد. نگاهي به چگونگي پيدايش و اجراي اقدامهاي نظامي اخير در عرصه جهاني، به ويژه نبرد امريكا در عراق، اين واقعيت را آشكار ميسازد كه فناوريهاي سختي كه در اين نبردها به كار گرفته شدهاند، با تكيه بر آمادهسازيهاي روحي - رواني و بسترسازي فناوريهاي نرم اثربخشي خود را به اثبات رساندهاند.
فناوريهاي نرم، زيرساخت و بستر كاربست فناوريهاي سخت هستند و جزو فنون مديريتي و سامانههاي اثرگذار بر انديشه و روان انسانها و جوامع به حساب ميآيند، به همين خاطر در مقوله دفاع جايگاه ارزشمندي دارند. در عرصه فرماندهي و كنترل عمليات، فناوريهاي نرمي مانند C4I به كمك فرماندهان نظامي شتافتهاند. بدون ترديد، اين دسته از فناوريها اثربخشي و اهميت فراواني در مقام مقايسه با فناوريهاي سخت دارند. درحوزه انتقال فناوريهاي دفاعي نيز، سامانههاي مديريتي و دانشي در قالب فناوريهاي نرم نقش برجستهتري را بر عهده دارند، به گونهاي كه بدون كاربست آنها انتقال فناوري يك محصول به شيوهاي مناسب صورت نميگيرد. در عرصه هوشمندسازي ابزارها، ادوات، تجهيزات، سامانههاي دفاعي، نرمافزارهاي رايانهاي به مينياتوريسازي و هوشمندسازي سختافزارهاي تسليحاتي پرداختهاند. شبيهسازي واقعيتهاي بيروني (واقعيت مجازي) براي هدفهاي آموزشي و كاهش خطرپذيري، استفاده از هوش مصنوعي در پردازش سريع اطلاعات و تصميمگيريهاي شتابان، جنگهاي اطلاعاتي به كمك نرمافزارهاي آفندي و ويروسسازي يا نرمافزارهاي پدافندي ضد ويروس و ديواره آتش از جمله كاربردهاي فناوري نرم در حوزه دفاع هستند. پيدايش اين شرايط تازه در عرصه ميدان نبرد، حكايت از واقعيتي آشكار و ملموس دارد:
فضا و صحنه جنگ و دفاع آينده، سامانهها و ابزارهاي نبرد از شكلگيري انقلابي تازه حكايت ميكنند. فناوري اطلاعات و ديگر فناوريهاي نرم، زمان و هزينه توليدات دفاعي را به شكل چشمگيري كاهش ميدهند و كيفيت انعطافپذيري آنها را افزايش خواهند داد. در چنين فضايي، فرماندهي و كنترل ميدان نبرد بهشدت وابسته به مديريت اطلاعات و دانشها و فناوريهاي پيراموني آن است. ترسيم دورنمايي اين چنين متفاوت از عرصه دفاع و ميدانهاي آينده نبرد در مفهوم تازهاي موسوم به «قدرت نرم» تجلي مييابد. در حقيقت مراد از قدرت نرم استفاده بهينه از فناوريهاي نرم در عرصه قدرت و نبرد است، به گونهاي كه در سايه اثربخشي اين فناوريهاي نرم توازن قوا را به سود خود و عليه دشمنان بر هم زنيم و به كيفيتي دست يابيم كه موازنه قوا بر مبناي «قدرت نرم» به شيوهاي دلخواه فراهم آيد.
توليد و كاربرد فناوريهاي نرم ميبايستي در تمامي سطوح راهبردي، تاكتيكي و عملياتي به كار گرفته شود. اين ديدگاه براساس يك باور و درك پيشدستانه شكل گرفته كه معتقد است جنگهاي آينده سرشتي نرمافزارمحور دارند و اقسام فناوريهاي نرم در اين مسير نقشي اساسي و بيبديل بر عهده خواهند داشت.
بدون هيچ ترديدي بايد اذعان كرد كه فناوريهاي سخت با وجود جهشهاي شتابان و اوجگيري بدون كاربست نرم فناوريها بيهوده و ناركارآمد هستند. اين گفته در خصوص قدرت سخت و قدرت نرم نيز مصداق دارد. نگاهي شتابزده به رشد شگفتانگيز فناوريها و قدرت سخت به ما ميآموزد كه گسترش همهجانبه بخش سخت قدرت و فناوري مديون و مرهون فناوري و قدرت نرم است.
نگاهي به فناوري هاي نرم در ساير کشورها
چين؛ گرچه چين به اهميت تحقيق در اين حوزه در زمان اخير واقف شده (مثلا مرکز تحقيقات اخلاق کاربردي آکادمي علوم اجتماعي چين تشکيل شده است) اما هنوز خلأ بزرگي در تحقيقات فناوري نرم، به ويژه در حوزه توافقات نهادي وجود دارد. در قوانين سيستماتيک (نظاميافته)، مقررات و ديگر نهادهاي متمرکز بر تحقيق، توسعه، کاربرد و صنعتيسازي فناوري ژن و استفاده و حفاظت از منابع ژنتيک کمبود وجود دارد. به علت اينکه اين کشور در قانونگذاري جهت حفاظت از منابع ژنتيکي متوقف مانده است، چين در حفاظت قسمتي از نقشه ژن جمعيت خودش شکست خورد.
امريکا؛ در ايالات متحده، بروز پديدههاي متعدد، محيط نهادي مناسب را براي ثمردهي انقلاب صنعتي دوم ايجاد کرد. اين پديدهها شامل نوآوري عظيم سيستم مالکيت معنوي، توسعه سريع سيستم نهاد تحقيقات، مفهومسازي، تئوريسازي و گسترش فناوري مديريت علمي، ايجاد فنون توليد دستهاي، عموميسازي بازار سرمايه، توسعه شرکتهاي انحصاري و حمايت از قوانين ضد کارتل ايجاد شده طي اولين دوره شکوفايي الحاق شرکتها و سيستم مهاجرت باز بود. تمام اين موارد، محيط را براي ظهور انقلاب صنعتي دوم آماده کرد.
مراجع:
- http://www. ayaronline.ir
- http://www.iranasef.org
منبع: مجله دانش بنیان
ارسال به دوستان