گسترش پيوند بازار سرمايه و اقتصاد دانش ‌بنيان

ورود جسورانه بورس برای سرمایه گذاری


در ميان نهادهاي اقتصادي و فعال در اقتصاد کشور بيشک بازار سرمايه بزرگترين گامها را به منظور توسعه اقتصاد دانش ‌بنيان برداشته است. بازار سرمايه ايران به همراه نهادها و بازيگرانش همچون بورس تهران، فرابورس تهران، بورس کالا و... صنعت کارگزاري، تامين سرمايه‌ ها و سرمايهگذاران آن علاوه بر تلاش در تهيه بستر اين توسعه، قدمهاي بزرگي را در جهت توسعه در اين راه برداشتهاند. از بازار ايده فرابورس تا تشکيل صندوقهاي سرمايهگذاري جسورانه در کارگزاريها و تامين سرمايه‌ ها گرفته، همگي نشانه شکل گرفتن اين ارتباط دوسويه ميان بازار سرمايه و اقتصاد دانش ‌بنيان است. اما چه چيزي باعث شکلگيري اين پيوند ميان اين دو حوزه شده است؛ پيوندي که روز به روز در حال گسترش است.

اقتصاد مقاومتي
از سويي ديگر مفهومي در ادبيات سياسي و اقتصادي ايران شکل گرفته و در حال توسعه است؛ اقتصاد مقاومتي مفهومي که بيشتر به درونزايي به معني استفاده از دانش فناوري و تکنولوژي تاکيد دارد و بقا و پويايي يک اقتصاد مبتني بر علم را متذکر ميشود. اقتصاد مقاومتي مانند هر سازوکار اقتصادي ديگر بايد در پي «خلق ارزش» باشد. شرکتهاي دانش ‌بنيان اتفاقا شرکتهايي هستند که با کمترين هزينه ارزشي پايدار خلق ميکنند. اما اين ارزش حاصل از توليد کالا، ارائه خدمات و... با يک خلا روبهرو است؛ اگر اين کالاها و خدمات با خلق ارزش و تعيين ارزش نداشته باشند، در نهايت مورد داد و ستد قرار نميگيرند و وارد چرخه اقتصاد مقاومتي نميشوند. ارزشگذاري به نحوي شيوه توزيع منافع ميان ذينفعان را نيز تعيين ميکند. ارزشگذاري مشابه تعيين قيمت است؛ فعلي که سالهاي سال در تمامي بورسهاي دنيا رخ ميدهد. شاپور محمدي ميگويد: «در تمام دنيا تابلوهاي بورس اصليترين روش براي ارزشگذاري هستند و بورس پيوند مناسبي بين علم و ثروت است و ارزشهاي واقعي در بازار سرمايه معامله ميشود.»

تامين سرمايه
بخش ديگري از ضرورت شرکتهاي دانش ‌بنيان تامين سرمايه است. در سالهاي اخير شاهد اين بودهايم که نظام اقتصادي ايران بيشتر بانکمحور است و بخش بزرگي از منابع مالي و نقدينگي در بانکها فريز شده است. بدين معني که بانکها نتوانستهاند متناسب با منابع مالي خود نقشي در توليد و تامين مالي پروژه‌ ها ايفا کنند. بانکهاي ايراني با مشکلات عديدهاي روبهرو هستند و با آن دست و پنجه نرم ميکنند. فرايند تامين سرمايه از طريق بانکها بهشدت پرهزينه و زمانبر است. فرزاد محسنپور، کارشناس بازار سرمايه، ميگويد: «بانکها چابکي لازم را براي تامين سرمايه شرکتهاي دانش ‌بنيان را ندارند. يک اصل ضروري براي شرکتهاي دانش ‌بنيان زمان است. زمان يکي از مهمترين مزيتهاي رقابتي شرکتهاي دانش ‌بنيان به حساب ميآيد.» از سوي ديگر شرکتهاي دانش ‌بنيان مانند ديگر بنگاه‌ هاي اقتصادي در پي توليد محصول با کمترين هزينه هستند با اين تفاوت که ريسک ذاتي شرکتهاي دانش ‌بنيان بالاست و براي آنها کاهش ريسک مالي به يک عنصر اساسي بدل ميشود. محسنپور در اين خصوص ميگويد: «هزينه تامين مالي به دليل فرايندها و مشکلات مالي آنها هر روز بيشتر از ديروز ميشود؛ بانکهاي ايراني نتوانستهاند خود را با تحولات فناوري تطبيق دهند. در نتيجه شرکتهاي دانش ‌بنيان به دنبال مسيرهاي ديگري براي جذب سرمايه ميگردند. مسيرهايي که اولا کمهزينه باشند و همچنين ريسکهاي مبتلابه اين شيوه از کسبوکار را فهم کرده باشند.»
به طور طبيعي بازار مسير ديگري است که مشکلات پيش روي بانکها را ندارد و تامين سرمايه از طريق آن آسانتر است. به نظر ميرسد پيوند بازار سرمايه و کسبوکارهاي دانش ‌بنيان پيوندي است که براي اين دو بازار ارزشآفرين است. بازار سرمايه در ايران برخلاف بسياري از کشورهاي توسعهيافته نتوانسته نقش موثري را در اقتصاد ايفا کند؛ ورود کسبوکارهاي دانش ‌بنيان به اين بازار، از سويي ميتواند عمق اين بازار را گسترش دهد و از سويي ديگر نقشآفريني بازار سرمايه را در اقتصاد پررنگتر کند. شرکتهاي دانش ‌بنيان نيز ميتوانند از اين مسير به اهداف خود دست يابند. شاپور محمدي، رئيس سازمان بورس، ميگويد: «اگر بتوانيم تامين مالي مناسبي براي محققان جوان در بازار سرمايه داشته باشيم، کمک شاياني به اقتصاد کشور کردهايم. البته ارزش واقعي بسياري از اين کالاهاي دانش ‌بنيان قابل قيمتگذاري نيست، اما اينکه ايدهاي خريداري و تامين مالي شود فرصت مناسبي براي بازار سرمايه و شرکتهاي دانش ‌بنيان است.»
البته همانطور که توسعه کسبوکار دانش ‌بنيان در کشور نهالي رو به رشد است و با پيچيدگيهايي همراه است، سرمايهگذاري در اين حوزه نيز پيشنيازهايي دارد. فرهنگسازي براي سرمايهگذاري در اين حوزه‌ ها و افزايش دانش عمومي از اين موارد هستند. به طور کلي شيوه سرمايهگذاري در حوزه دانش ‌بنيانها با سرمايهگذاري در ديگر بخشهاي اقتصادي متفاوت است. محسنپور در اين خصوص ميگويد: «شيوه‌ هاي متفاوتي براي سرمايهگذاري در حوزه کسبوکار دانش ‌بنيان براي سرمايهگذاران وجود دارد؛ از خريد سهام شرکتهاي دانش ‌بنياني که شکل گرفتهاند و وارد بورس شدهاند، تا سرمايهگذاري در صندوقهاي جسورانه و ورود به بازار دارايي فکري و... اما در همه آنها بايد به اين نکته توجه داشت که در سرمايهگذاري در اين حوزه بايد به سمت تشکيل يک سبد سهام رفت و همه منابع را صرف سرمايهگذاري در يک بخش نکرد.»

شفافيت
موضوع ديگري که ميتواند پيوند بازار سرمايه و کسبوکارهاي دانش ‌بنيان را تقويت کند، شفافيت است. بازار سرمايه يکي از مهمترين بسترهايي است که موجب شفافيت اقتصادي ميشود. شرکتها موظفند به طور مرتب گزارشهاي مالي و عملکردي خود را منتشر کنند و در اختيار سرمايهگذاران قرار دهند. اين الزامات علاوه بر اينکه سرمايهگذاري را براي سرمايهگذاران تسهيل ميکند، موجب ميشود خود شرکتها نيز در فکر رعايت الگوهاي مديريتي، توسعه فعاليتها و... باشند.
امير هاموني، مديرعامل فرابورس ايران، معتقد است: «پرداخت و شفافيت در ارائه صورتهاي مالي و رعايت حاکميت شرکتي دو مولفه اثرگذار در پذيرش شرکتهاي استارتآپي و دانش ‌بنيان در فرابورس هستند.»
فرابورس يکي از نهادهاي بازار سرمايه در توسعه بازار دانش ‌بنيانها بوده است. صندوقهاي سرمايهگذاري جسورانه و بازار دارايي فکري از اقدامات اين نهاد بوده است. همچنين در حال حاضر 260 شرکت دانش ‌بنيان و استارتآپ از طريق معاونت علمي رياست جمهوري به فرابورس معرفي شدهاند، اما اکثر اين شرکتها صورتهاي مالي حسابرسيشده ندارند و اين شرکتها در شرف تهيه صورتهاي مالي حسابرسيشده هستند.
علي احمدي، کارشناس بازار سرمايه، ميگويد: «در حال حاضر بسياري از استارتآپها صورتهاي مالي حسابرسيشده ندارند و اصول حاکميت شرکتي را مراعات نميکنند؛ اين دو مشکل بايد برطرف شوند تا روند ورود استارتآپها به بازار سرمايه تسهيل شود؛ چراکه سرمايهگذاران انتظار دارند از وضعيت مالي شرکت به صورت دقيق آگاه باشند، از اينرو حتي اگر شرکت زيانده باشد، بايد اين موضوع را به طور شفاف اعلام کنند.»

شکل گرفتن زيرساخت
شرکتهاي دانش ‌بنيان، بهويژه استارتآپها، با مشکلات متفاوتي روبهرو هستند. بخشي از اين مشکلات به مشکلات حقوقي، نحوه قراردادها و... مربوط ميشود. بازار سرمايه توانسته بسياري از اين مشکلات را حل کند.
علي احمدي ميگويد: «بازار سرمايه در حال حاضر زيرساخت مناسبي براي استارتآپها در حوزه حقوق و مقررات دارد. اين در حالي است که پيش از سال 91 ارتباط بين بازار سرمايه و استارتآپها مبهم بود و با راهاندازي بازار دارايي فکري و آغاز به کار تابلوي دانش ‌بنيان بازار SME پيوند بين اين دو شکل گرفت و در حال ادامه است.»
ورود جسورانه بازار سرمايه باعث شد مشکلاتي از اين دست به وسيله خود ذينفعان برطرف شود، به عنوان مثال بخش بزرگي از شکل دادن اين بسترها بر اساس آزمايش و تجربه آغاز شد و شکل مناسب خود را به دست آورد.

منبع: مجله دانش بنیان

کلمات کلیدی
//isti.ir/Z3Eg