گفت و گو با حمید کاشانکی، مدیر اجرایی دفتر الکترومغناطیس مجتمع خدمات فناوری دانشگاه شریف
با الکترومغناطيس ميشود آب و هوا را هم عوض کرد
گفت و گو با حمید کاشانکی، مدیر اجرایی دفتر الکترومغناطیس مجتمع خدمات فناوری دانشگاه شریف
حدود يک سال از شروع کار دفتر الکترومغناطيس مجتمع خدمات فناوري دانشگاه شريف ميگذرد؛ دفتري که با هدف ارائه خدمات فناورانه و بهکارگيري فارغ التحصيلان دانشگاهي در فعاليتهاي دانش بنیان تاسيس شده است. به گفته مهندس کاشانکي، مدير اجرايي اين دفتر، تاکنون طرحهاي متعددي در زمينه هاي محيط زيستي، صنعتي و نظامي در اين دفتر آماده شده که ميتواند تغييرات منحصربهفردي در صنعت کشور ايجاد کند. هرچند بخشي از اين پروژه ها به دليل نبود بودجه و سرمايه گذار هنوز اجرايي نشدهاند. او در اين شماره مجله دانش بنیان از فعاليتهاي اين دفتر و دلايلي که رکود صنايع گريبانگيرشان شده است، ميگويد.
چه شد که اين دفتر در مجتمع خدمات فناوري دانشگاه شريف تاسيس شد؟
خوشبختانه اين مجتمع از زمان تاسيس خود تاکنون خيلي باز عمل کرده است و نيازها را در حوزه صنعت، ساختمان، اپليکيشن و نرمافزار و... ديده است و به طور طبيعي يکي از ميدانهايي که جاي کار داشت، مهندسي برق به ویژه الکترومغناطيس بود. اين حوزه در قدم اول ممکن است خيلي آکادميک جلوه کند. خيليها ممکن است فکر کنند حوزه الکترومغناطيس شامل کار با ميدانهاي الکترونيکي و مغناطيس و آهنربا و... ميشود، اما واقعيت اين است که الکترومغناطيس در حال حاضر جاي خود را در بسياري از صنايع باز کرده است؛ از جمله در زمينه جنگالها (جنگ الکترونيک) و صنايع نظامي تا حوزه صنعت و... به عنوان مثال در حال حاضر يکسري از محصولات ما آنتنهايي هستند که در توليد پهپادها مورد استفاده قرار ميگيرند، از حدود 500 مگاهرتز تا 30 گيگاهرتز يا مثلا بخشي از کار ما توليد آنتنهاي موبايل براي استفاده در صنعت است. البته بيشتر حوزه کاري ما پژوهش و طراحي اين ابزارهاست. نکتهاي که در اين جا وجود دارد و سوالي که ممکن است براي خيليها به وجود بيايد اين است که اساسا جايگاه و تعريف الکترومغناطيس در صنعت کجاست؟ هميشه فاصلهاي بين صنعت و دانشگاه وجود داشته است. اين فاصله بايد بهمرور کم شود تا کاري که يک صنعتگر ميخواهد انجام دهد يا روي آن سرمايه گذاري کند با طيب خاطر انجام شود و پشتوانه علمي خوبي داشته باشد. اين پشتوانه علمي توسط دانشگاه و زير نظر اساتيد هيئت علمي به وجود ميآيد، اما هنوز هم اين عرصه بهخوبي شناخته نشده است و مورد استفاده قرار نميگيرد.
فکر ميکنيد اين مسئله چه علتي دارد؟
تصور کنيد ما محصولي را براي يک اداره يا سازمان يا نهاد دولتي پرزنت ميکنيم. در قدم اول از اينکه ميتوانند صنعت و محصولي داشته باشند که ساخته صنعتگر ايراني است، استقبال ميکنند؛ اما اين ايده قبل از طرح شدن به يک کار پژوهشي نياز دارد و اين کار پژوهشي ممکن است از دو ماه تا 12 ماه طول بکشد. حالا اگر هزينه کل اين پروژه يک ميليارد تومان باشد، در اين بخش ما به چيزي حدود 50 ميليون تومان نياز داريم تا پژوهشهاي اوليه را انجام دهيم، ولي هنوز خيلي از مديران سازمانها و نهادها يا صنعتگران به اين نتيجه نرسيدهاند که اين مبلغ را هزينه کنند؛ در حالي که واقعا لازم است. شايد يکي از دلايل به وجود آمدن اين مشکل، نبود بودجه کافي در دانشگاه هاست. مثالي که من معمولا در توضيح اين مسئله ميزنم نماز خواندن است؛ نماز در ابتدا به وضو نياز دارد و اگر وضو نگرفته نماز بخوانيم، نمازمان درست نيست. در مجتمعي مثل اينجا نيروهايي حضور دارند که همگي از تحصيلات آکادميک خوبي برخوردار هستند، جزو نخبگان اين مملکت هستند که بهراحتي ميتوانند خود را در عرصه صنعت ببينند و به اين ترتيب قطعا جاي پايشان هم در اين کشور محکمتر خواهد شد. به شرط اينکه بتوانند محصولشان را توليد کنند، بازخورد مناسب بگيرند و به صورت تخصصي در اين زمينه فعاليت کنند. در حال حاضر حوزه الکترومغناطيس در بخش نظامي و زيستمحيطي کارايي قابل توجهي دارد.
دقيقا چه کارکردي ميتواند در حوزه محيط زيست يا بهتر است بپرسم حفاظت از محيط زيست داشته باشد؟
ببينيد ما در حال حاضر به کمک دانش الکترومغناطيس ميتوانيم آب و هواي يک منطقه را در يک دوره مثلا 15 ساله عوض کنيم، البته اين امر مستلزم نظر مثبت دولت، سازمان محيط زيست و... است. همانطور که ميدانيد بخش وسيعي از ممکلت ما کويري است. ما ميتوانيم اين طرح را به صورت پايلوت در بخشي از کشور اجرا کنيم و ارزشش را هم دارد. پشتوانه علمي و بيس مطالعاتي و دانش فني هم دارد. بنابراين طرف مقابل ميتواند به يقين برسد که اين کار قابل انجام است يا مثلا ما با استفاده از دانش الکترومغناطيس ميتوانيم تغييراتي در آب و هوا ايجاد کنيم؛ براي مثال هر چند وقت يکبار نسيمي از روي شهر تهران گذر کند يا مثلا در حوزه سلامت و پزشکي ميتوانيم کاري کنيم که امواج راديولوژي جاي خودشان را به امواج مايکروويو بدهند، اين امواج کمضررتر هستند و خيلي چيزهاي ديگر. الکترومغناطيس در صنعت معدن هم ميتواند کاربرد داشته باشد.
چطور؟
براي بررسي لايه هاي مختلف زمين و شناسايي مواد تشکيلدهنده آن. قطعا اين امکان خوبي براي سازمان جغرافياي کشور يا وزارت صنعت و معدن است.
در اغلب موارد ديده ميشود که صاحبان صنايع تمايل زيادي به کار با دانشگاهيان ندارند. يعني مسئله و مشکل دارند، اما ترجيح ميدهند دنبال راهحل خارجي بروند. شما چطور با اين چالش مواجه شديد و چه برنامهاي براي جلب اعتمادشان داشتهايد و داريد؟
با دعوت از صنعتگران مختلف و تبديل زبان آکادميک به زبان صنعت. چيزي که شما اشاره ميکنيد همان شکافي است که ما بين صنعت و دانشگاه احساس ميکنيم و با وجود تلاشهايي که ميکنيم شايد هنوز هم آن حلقه واسطهاي که اين دفتر يا به طور کلي اين مجتمع را به صنعت مربوط کند، وجود ندارد. به عبارتي ما هنوز از نبود يک حلقه واسطه رنج ميبريم؛ حلقهاي که بتواند برنامه های منسجمي براي ارتباط بين صنعت و دانشگاه تشکيل دهد. در حالي که اين تعامل حتي به صورت فيزيکي براي برقراري رابطه درست ميان صنعت و دانشگاه اهميت زيادي دارد. همين که صنعتگر به اينجا بيايد، اين فضا را از نزديک ببيند و لمس کند و يک نفر با کلامي که به ادبيات خود او نزديک باشد، دانش را براي او مجسم کند، قدم موثري در شکلگيري اين رابطه برداشته شده است. ما حتي محصولات، نمونه ها و پروژه هايي مشابه نمونه خارجي به صنعتگران معرفي ميکنيم که بدانند نمونه مشابه وجود دارد، اما اگر اجازه بدهد اين محصول ميتواند ساخت کارخانه خودش باشد.
چقدر موفق بوديد در اين کار؟
به هر حال ما تازه يک سال است که کارمان را در اين دفتر شروع کردهايم، اما ميتوانم بگويم 95 درصد از کساني که اينجا دعوت شدهاند، از کار ما استقبال کردهاند؛ ولي واقعيت اين است که در حال حاضر رکودي که در صنعت وجود دارد براي ما مسئلهساز است. گفته ميشود حدود 95 درصد از صنايع در کشور تعطيل شدهاند و اين روي کار ما هم اثر ميگذارد. مثلا ممکن است محصول مشابه با کيفيت بسيار پايينتر وارد بازار شود و به 5/1 يا 2/1 برابر قيمت هم فروخته شود، اما کسي به راندمان کار آن محصول يا مدتزماني که ميتواند براي ما کار کند، توجهي ندارد. اگر در دوره جديد اين رکود در صنعت رفع شود و چرخ صنايع ما به گردش بيفتد، ميتوانيم جهش خيلي بزرگي داشته باشيم. همانطور که اشاره کردم عمده کساني که با پروژه هاي ما آشنا شدهاند، از آن استقبال کردهاند، اما با توجه به رکودي که در حال حاضر وجود دارد هنوز سرمايه گذاري پيدا نشده است که بخواهد متولي شود.
در حال حاضر در اين دفتر چند نفر مشغول به کار هستند؟
ما يک تيم پژوهشي پنجنفره داريم. يک نفر از دوستان هم روي آنتنهاي پهپاد کار ميکند و بنده و آقاي مهندس نيکنژاد هم در زمينه فني و هم در زمينه مارکتينگ مشغول به فعاليت هستيم. البته تا يکي دو ماه آينده به تعداد نيروهايمان اضافه خواهد شد.
منبع: مجله دانش بنیان
ارسال به دوستان