چرا فناوري‌ها در اجرا با شکست مواجه مي‌شوند؟

نیاز نگاه حمایتگرایانه دولتی در توسعه دانش ژئومکانیک

قيمت نفت که کاهش مييابد، تازه استفاده از تکنولوژيهايي که بتوانند با کاهش مخاطرات، حاشيه سود را افزايش دهند، در دستور کار قرار ميگيرد؛ در حالي که بستر استفاده از آنها در حوزههاي بالادستي نفت فراهم نشده است. نه خبري از دادههايي است که بتواند ميزان موفقيت و عدم موفقيت را محاسبه کند و نه مستنداتي از عملکردهاي پيشين.

کساني که بيش از يک دهه به دنبال جلب حمايت دولتي بودهاند تا دانش ژئومکانيک که امروزه به عنوان يکي از تکنيکهاي کاهش مخاطرات و ضريب عدم قطعيتها در بالادستي نفت محسوب ميشود، به جايگاه خود در بدنه مهندسي شرکت ملي نفت دست يابد؛ عامل بسياري از ناکاميهاي اين رشته را براي بالا بردن بهرهوري توليد نفت با کاهش هزينه و مخاطرات، در فقدان نگاه حمايتگرايانه دولت ميدانند. چرا که صنعت نفت و گاز ايران کاملا دولتي است و فرايندهاي فناورانه ميبايست از مجاري بروکراسي دولتي عبور کند و به اجرا گزارده شود. تجهيزات مورد استفاده درون چاهها براي گردآوري دادهها، تجهيزات بسيار دقيقي هستند که تحت لايسنس شرکتهاي بزرگ بينالمللي قرار دارند. از اينرو چارهاي براي صنعت نفت ايران نميماند جز خريداري تجهيزات با هزينه بسيار بالا يا ايجاد بستري که با انتقال دانش فني لازم، سازندگان داخلي دارنده دانش فني خود به ساخت اين تجهيزات کمر همت بربندند. به گفته کارشناسان تنها در اين صورت است که انتقال دانش فني لازم فناوريهاي نوين ژئومکانيکي که اساسا براي کاهش مخاطرات مورد استفاده قرار ميگيرند، موجب توسعه صنعت بالادستي نفت کشور خواهد شد. هشت سال است که از اولين فاز مطالعاتي شکست هيدروليکي در ايران گذشته، اما هنوز مستنداتي که نشان‌‌دهنده موفقيت توان استفاده از اين تکنيک در ايران باشد، وجود ندارد. تمام تکنولوژيهايي که به ازدياد برداشت و کاهش مخاطرات ميانجامد، تنها در فاز مطالعاتي انجام شدهاند و صنعت نفت ايران، توان اجراي آن را با امکانات کنوني ندارد. با وجود  اين مشکلات، فاز مطالعاتي دانش ژئومکانيک و در راس آن، شکست هيدروليکي در ايران طي هشت سال گذشته در مراکز پژوهشي کشور ادامه داشته است. نتايج اين بررسيها در اولين و دومين کنفرانس ژئومکانيک کشور ارائه شد. ارائه يک شاخص شکافپذيري به منظور انتخاب چاه و لايه کانديدا براي عمليات شکاف هيدروليکي در ميدان نفتي اهواز، تفاوت اثر شکست پروپانتي و اسيدي، مطالعه موردي در سازند سروک ميدان نفتي آزادگان، مدلسازي عددي شکافت هيدروليکي در مخازن هيدروکربوري، مروري بر کارهاي انجامشده و تحقيقات آتي، تعيين فشارهاي مرجع جهت انجام عمليات شكست هيدروليكي با استفاده از مدلسازي ژئومكانيكي مخزن، استفاده از آزمايشهاي درونچاهي براي تعيين پارامترهاي موثر بر طراحي عمليات شکست هيدروليکي، طراحي ژئومکانيکي عمليات شکست هيدروليکي در سنگ مخزن بنگستان، مدلسازي ژئومکانيکي تعبيه پنجره ايمن گل حفاري، مطالعه موردي در يکي از چاههاي ميدان نفتي آزادگان و بسياري از مطالعات ديگر، نمونههايي از تلاشهاي متخصصين رشته ژئومکانيک نفت است که با اندک حمايتي، ميتوانند صنعت نفت ايران را متحول کنند.شايد اين سوال به ذهن متبادر شود که دانشي چون شکست هيدروليکي که خانواده شيل اويلها و شيلگسها از آن متولد شده، نميتواند کارايي در مخازن متعارف ايران داشته باشد، اما سپريشدن نيمه دوم عمر چاههاي نفت ايران اين حقيقت را بازگو ميکند که براي کنترل کاهش فشار و توليد، ناگزير به استفاده از تکنيکهاي مدرن روز جهان از شکست هيدروليکي گرفته تا انواع فرايندهاي ازدياد برداشت هستيم. بنابراين ايجاد بستر همکاريهاي شرکتهاي داخلي و بينالمللي براي انتقال اين دانش فني، بيترديد موثر است و راه را براي خودباوري شرکتهاي دانشبنيان و متخصصين دانش ژئومکانيک کشور خواهد گشود. گفتوگويي با احمد رمضانزاده، استاديار دانشکده مهندسي معدن، نفت و ژئوفيزيک دانشگاه صنعتي شاهرود ترتيب داديم تا از مسير سختي که اين پژوهشگران براي ورود فناوريهاي نو در ايران متحمل ميشوند، آگاهي يابيم. در يک روز گرم پاييزي به اتاق کنفرانسي وارد شدم که استاد، منتظر پاسخگويي به پرسشهايي بود که صنعت نفت ايران انتظارش را ميکشيد.

جهان امروز جهان استفاده از فناوری است؛ اما فناوری در بالادستی ‌چگونه می‌تواند به کاهش مخاطرات و افزایش بهره‌وری بینجامد و نقش دولت در این میان چیست؟

برای توضیح این موضوع که چگونه فناوری نوین می‌تواند به کاهش مخاطرات از اکتشاف تا تولید در صنعت نفت بینجامد و نیز افزایش بهره‌وری را در پی داشته باشد، نخست باید بدانیم که تنها، نگاه حمایت‌گرایانه دولت می‌تواند موجب  توسعه فناوری‌ها و به کاهش مخاطرات، بهینه‌سازی و بهره‌وری منتج شود. چون همانند آنچه که در چند دهه اخیر رخ داده و بازار نفت کمترین قیمت‌ها را تجربه کرده است، وقتی قیمت در بازارهای جهانی نفت رو به کاهش می‌گذارد، درآمدهای حاصل، پاسخگوی هزینه‌های تولید نبوده‌اند. شرکت‌های بین‌المللی بررسی‌های دقیقی را در راستای بهینه‌سازی تولید، برای کاهش مخاطرات و هزینه‌های تولید و در نتیجه افزایش حاشیه سود انجام دادند که متنج به افزایش بهره‌وری فعالیت‌ها شد. ژئومکانیک دانشی است که می‌تواند منجر به این بهره‌وری شود. طی بیش از 20 سال تجربه در کاربردهای مختلف ژئومکانیک در پروژه‌های مختلف عمرانی و قریب به هشت سال فعالیت در حوزه بالادستی نفت، تلاش کرده‌ایم که کاربردهای مختلف ژئومکانیک نفت را بهتر و بیشتر به صنعت نفت کشور معرفی کنیم. برای این منظور با انتشار نشریات علمی و برگزاری کنفرانس‌ها سعی کرده‌ایم که توجهات را به این مسیر جلب کنیم. دانش ژئومکانیک سابقه‌ای حدود 15 تا 20 ساله در جهان دارد. توجه داشته باشید اهمیت توسعه این دانش زمانی عیان می‌شود که قیمت نفت کاهش پیدا کند. این کاهش قیمت که معمولا تعدیل نیروی زیادی را در قسمت‌های مختلف صنعت نفت در پی دارد، موجب جذب نیروی متخصص در بخش ژئومکانیک شرکت‌های بزرگ نفتی دنیا می‌شود، چون در این بازه زمانی، بیش از پیش، نیاز به حضور متخصصینی که بتوانند کاهش مخاطرات را ارزیابی کنند، احساس می‌شود. در حالی که خصوصی‌بودن صنعت نفت در سایر نقاط جهان موجب شده شرکت‌ها خیلی سریع‌تر به سمت بهینه‌سازی و کاهش هزینه‌ها حرکت کنند، دولتی‌بودن صنعت نفت ایران از سرعت و پویایی این فرایند کاسته و حرکت به سمت بهینه‌سازی و کاهش هزینه‌ها را کند کرده است؛ به گونه‌ای که علی‌رغم الزام اسناد بالادستی مبنی بر واگذاری امور به بخش خصوصی، سرعت انتقال از ساختار دولتی با کندی بسیار انجام شده است. برای این منظور، برخی قوانین نیز نیازمند بازنگری هستند. با نگاهی به تاریخچه تغییر قوانین بخش معدن که طی چندین دهه به اجرا گزارده شده است، می‌توان دریافت که نه‌تنها تغییر قوانین، سرعت واگذاری‌ها به بخش خصوصی در بخش معدن را افزایش داده است، بلکه قدرت سیاست‌گذاری برای برنامه‌ریزی و تعیین اولویت‌های صادراتی و مصارف داخلی دولت را نیز بیش از پیش تثبیت کرده و ضمنا موجب پویایی بخش معدن نسبت به سال‌های گذشته شده است. استراتژیک‌ خوانده‌شدن نفت در تاریخ صد ساله اخیر، دولت را ناگزیر می‌کند در تمام سطوح این صنعت درگیر شود. طبیعتا این امر تبعاتی نیز دارد؛ کاهش پویایی صنعت نفت از مهم‌ترین تبعات دولتی‌بودن آن است. به خصوص در به‌کارگیری فناوری‌های نو؛ چرا که این، ذات سیستم دولتی است که کمتر ریسک‌پذیر باشد. این امر، موجب بروز یک اینرسی در روند بهینه‌سازی‌ها از طریق به‌کارگیری فناوری‌های نو می‌شود.

 به نظر، در کاهش مخاطرات بالادستی نفت، بهره‌گیری از دانش ژئومکانیک نقش موثری دارد؛ تکنیک شکست هیدرولیکی نیز برخاسته از این دانش است. چرا این دانش در کشور ما مورد بی‌توجهی قرار گرفته، در حالی که می‌توانست در افزایش فشار مخازن و تولید نفت موثر باشد؟

شکست هیدرولیکی یکی از فناوری‌های تقریبا نوین است که از قلب دانش ژئومکانیک رشد کرده است. بنابراین برای توضیح این فناوری، لازم است توضیحی کوتاه درباره دانش ژئومکانیک ارائه شود. ژئومکانیک دانش و فناوری است که با تمام حوزه‌های فیلدهای مهندسی مرتبط با زمین در ارتباط است. اولین کاربرد این فناوری، حدود 70 سال پیش، از معدن آغاز شده و در بخش سازه‌های مهندسی عمران و اکنون هم در صنعت نفت دنیا نهادینه شده است. با وجود این‌که در کشور ما هم روند تاریخی این دانش به همان ترتیب طی شده است و ژئومکانیک طی این سال‌ها توانسته در بخش معدن و عمران به جایگاه خود دست یابد، اما علی‌رغم تلاش‌های انجام‌شده، هنوز این دانش در صنعت نفت کشور به جایگاه مطلوب خود دست نیافته است و گام‌های اولیه خود را در ساختار شرکت ملی نفت طی می‌کند. بیانیه اختتامیه دو کنفرانس ملی برگزار شده ژئومکانیک نفت، گرچه حاکی از توجه مسئولین به این بخش از صنعت نفت است، اما هنوز از تحرک لازم برخوردار نیست. در بیانیه اختتامیه آمده که چگونه توجه به دانش ژئومکانیک می‌تواند در دست‌یابی به پویایی مطلوب در اقتصاد انرژی راه‌گشا باشد. در این بیانیه به لزوم استخدام نیروهای متخصص ژئومکانیک در ساختار شرکت ملی نفت و نقش کلیدی حضور نیروی متخصص این رشته برای ایجاد و تسهیل روابط قسمت‌های مختلف صنعت نفت اشاره شده است. در این بیانیه همچنین به تاثیر مثبت دانش ژئومکانیک در بخش‌های مختلف صنعت نفت حفاری گرفته تا تولید برای افزایش راندمان و فعالیت‌های فنی مهندسی نفت پرداخت شده است و این‌که چگونه با سازماندهی مطلوب هزینه‌ها می‌توان نتایج مطلوب‌تری حاصل کرد. آنچه در بیانیه آمده است در واقع چکیده‌ای از عملکرد روتین شرکت‌های ملی نفت سایر نقاط جهان است که برای دستیابی به نتایج مطلوب با هزینه کمتر یا متخصصین ژئومکانیک را استخدام می‌کنند یا شرکت‌های فعال در این بخش را به کار می‌گیرند؛ اما در کشور ما برای این‌که ژئومکانیک به جایگاه مطلوب خود دست یابد، باید مسیری طولانی را طی کند.

 هنوز برایمان شکست هیدرولیکی مبهم است. لطفا بیشتر در این باره توضیح بدهید.

شکست هیدرولیکی دانشی است که عمدتا در مخازن نامتعارف کاربرد دارد. در واقع خانواده شیل‌گس‌ها و شیل‌اویل‌ها با این فناوری متولد شده‌اند. این در حالی است که مخازن نفتی ایران از نوع مخازن متعارف هستند با سنگ مخزن عمدتا کربناته یا ماسه‌سنگی. معمولا سازند‌های کربناته به صورت ذاتی شکسته هستند. بر این اساس در مهندسی سنتی نفت باور بر این است که وقتی سنگ مخزن شکافدار است، بستر شکسته دیگر نیازی به استفاده از فرایندهایی چون شکست هیدرولیکی ندارد، چراکه مخزن تولید مطلوب خود را دارد و نیازی به استفاده از این فرایند نیست. همین باور سنتی بوده که در دو دهه اخیر موجب شده حتی اگر زمینه استفاده از این فرایند نیز فراهم بوده، با مقاومت‌های بسیاری روبه‌رو شود.

 با توجه به این‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که مخازن ایران از مخازن متعارف هستند، آیا استفاده از فناوری‌های نوینی چون شکست هیدرولیکی می‌تواند در این مخازن موثر واقع شود و به افزایش تولید بینجامد؟

علی‌رغم باورسنتی و تولید مطلوب از چاه‌های نفت با در نظر داشتن سن چاه‌های نفت که در آستانه ورود به نیمه دوم عمر خود هستند، این نکته قابل توجه است که برای کنترل کاهش فشار و تولید، استفاده از فناوری‌های نوینی چون شکست هیدرولیکی الزامی است. با این همه نوع رفتار مخازن در مقابل تکنیک‌هایی که مورد استفاده قرار می‌گیرد، با هم متفاوت است و لزوما اگر در مخزنی باعث ازدیاد برداشت شود، ممکن است همان تکنیک در مخزن دیگر کارساز نباشد.

 چه عواملی در شکست یا موفقیت استفاده از این فناوری در کاهش مخاطرات و افزایش تولید دخالت دارد؟ آیا رفتار مخازن در مقابل این فناوری‌ها یکسان است؟

شکست هیدرولیکی به دو قسم شکست اسیدی و شکست هیدرولیکی یا پروپانت تقسیم می‌شود که در ایران از نوع شکست اسیدی که نسبت به پروپانت قدیمی‌تر است و میزان ریسک بالایی دارد، استفاده شده است. علت استفاده از این روش را نوع سنگ مخزن کربناته عنوان کرده‌اند که اسید می‌تواند موجب انحلال سنگ مخزن شود. به شکلی ساده‌تر، ورود سیال از مجاری سنگ موجب افزایش فشار می‌شود و ترکی در سنگ مخزن ایجاد می‌کند که البته بلافاصله با کاهش ورود سیال، تنش‌های زمین باعث نزدیک شدن لبه‌های ترک به هم می‌شود. در استفاده از اسید مسئله مهم ایجاد فرصتی است که اسید بتواند انحلالی را درسطح سنگ مخزن به وجود آورد تا مانع به هم چسبیدن کامل لبه‌های ترک در اثر تنش‌های زمین شود. گفتنی است قطعیتی برای ایجاد کانالی که بتواند با ناهمواری ایجاد شده زمینه خروج نفت از مخزن را فراهم کند، وجود ندارد. بر این اساس می‌توان نتیجه گرفت که تنها استفاده از فناوری نمی‌تواند ما را به نتیجه مطلوب برساند و شناسایی زنجیره‌ای از عوامل که منجر به شکست شده‌اند، الزامی است. محتملا یکی از عوامل موثر که استفاده از تکنیک‌های نوین را با شکست مواجه می‌کند، انجام نشدن مطالعات دقیق در انتخاب چاه‌های مناسب به عنوان کاندیدای احتمالی استفاده از این تکنیک است، چراکه نمی‌توان بدون انجام مطالعات دقیق ژئومکانیک انتظار معجزه داشت؛ بدون مطالعه حتی با وجود حضور شرکت‌های مجرب بین‌المللی نیز نمی‌توان به نتیجه مطلوب رسید، چراکه ویژگی‌های سازندها و به ویژه وضعیت تنش‌های زمین، در امر موفقیت یا عدم موفقیت این تکنیک نقش موثری دارد

 گفتید شناسایی زنجیره‌ای از عوامل که منجر به شکست شده‌اند، الزامی است. این زنجیره عوامل چه مسائلی را در برمی‌گیرد؟

برای رسیدن به نتیجه مطلوب وجود اطلاعات دقیق از رفتار مخزن در کنار فرصت کافی برای بررسی این موضوع الزامی است. هر شکستی می‌تواند درسی باشد که در صورت به‌کارگیری آن موفقیت حاصل می‌شود؛ ثبت تجارب مهندسی و به اشتراک گذاشتن آن و تهیه گزارش عملکرد از این‌رو در ادبیات مهندسی جهان مرسوم است که می‌‌تواند دلایل شکست و نقاط ضعف و قوت را بنمایاند و منجر به بهبود عملکردهای آتی در استفاده از تکنیکی شود که پیش‌تر با شکست مواجه شده بود. با وجود اهمیت این موضوع تاکنون گزارشی از دلایل شکست برخی از عملیات شکست هیدرولیکی انجام‌شده در کشور، در هیچ کنفرانس یا نشریه‌ای ارائه نشده است؛ حتی دریغ از یک برگ کاغذ. فقدان مستندات موجب می‌شود که عملکردهای آینده مبتنی بر تجارب اولیه نباشد و موجب شکست ادامه پیدا کند.

در نظر داشته باشید که دانش در بدنه مهندسی و دانشگاهی کشور متخصصین بسیار توانمندی دارد که کمترین فرصتی می‌تواند تخصص آن‌ها را به منصه ظهور بگذارد. تجربه نشان داده است که اعتماد مسئولین به توانمندی‌های داخلی نتایج مثبتی را به دست داده است. بخش عمران کشور با زمینه‌ای که پس از جنگ فراهم شد، رشد کرد. در سال‌های پس از جنگ، حفاری‌های زیرزمینی با استانداردهای بین‌المللی در ابتدا دور از دسترس به نظر می‌‌‌‌رسید، اما تیم‌های ایرانی در کنار تیم‌های بین‌المللی پروژه‌های موفقیت‌آمیزی را اجرا کردند و رشد کردند تا جایی که امروز دیگر مهندسین داخلی در حوزه سدسازی و حفاری‌های زیرزمینی، برای کنترل چک طراحی‌های خود هم نیازمند تایید مهندسین بین‌المللی نیستند، به گونه‌ای که ایران در بخش سدسازی، نیروگاهی و فضاهای زیرزمینی به آن اندازه از دانش فنی دست یافته که به دنبال ایجاد فضای صدور خدمات فنی و مهندسی است. این موضوع حاصل یک فرایند 20 ساله است که دولت‌مردان در حوزه وزارت نیرو به طور خاص با نگاه حمایت‌گرایانه موجب جهشی بزرگ از مرحله نیاز وابستگی به فناوری، موفق به فراهم آوردن امکان صدور آن شدند. در نفت هم طی سال‌های اخیر، فعالیت‌‌های بسیاری انجام شده است؛ در بخش پتروشیمی، پالایش و پخش و نیز فرآورده‌های نفتی (اصطلاحا پایین‌دستی) که نیاز به فرایندهای فنی - مهندسی دارد، موفقیت‌‌های بسیاری حاصل شده، اما بخش بالادستی از اکتشاف تا تولید، که از ضریب عدم قطعیت‌ها و مخاطرات بالایی برخوردار است؛ هنوز به نتایج قابل قبولی دست نیافته است. لذا ایجاد بستری که شرکت‌های داخلی و بین‌المللی به همکاری‌‌های مشترک دست بزنند، بهترین روش انتقال دانش فنی است که می‌تواند سبب کاهش مخاطرات شود. در نظر داشته باشید که واگذاری انجام کار حتی به بهترین شرکت‌‌های بین‌المللی بسته به این‌که با چه رتبه‌بندی کار را انجام می‌دهند، لزوما باعث انتقال فناوری نمی‌شود. بنابراین لازم است دولت با یک نگاه حمایت‌گرانه زمینه این رشد را در بالادستی نفت بیش از پیش فراهم کند. در گذشته امکان انجام هیچ یک از بخش‌های مطالعات ژئومکانیک در کشور فراهم نبود. حتی برای انجام مطالعات آزمایشگاهی سنگ مخزن، ارسال نمونه به آزمایشگاه‌های شرکت‌های بین‌المللی ضروری بود.

 کارهای بزرگ ژئومکانیکی انجام شده در بخش عمران و معدن موجب ساخته شدن تجهیزاتی در کشور شده است؛ آیا می‌توان از این تجهیزات در بالادستی صنعت نفت ایران استفاده کرد؟

در نظر داشته باشید گرچه برخی از تجهزات آزمایشگاهی ژئومکانیکی در بخش عمران و معدن می‌تواند در صنعت نفت نیز مورد استفاده قرار گیرد، اما اندازه‌گیری برخی پارامترها در صنعت نفت  که عمدتا با دما و فشار بالا مواجه است، به دقت‌‌ها و ظرافت‌های خاص خود نیاز دارد. در نتیجه با اعتماد به متخصصان داخلی ژئومکانیک در صنعت نفت که تعدادشان کم هم نیست، می‌توان با ترغیب مراکز تحقیقاتی و مهندسی موجب تولید تجهیزات مورد نیاز صنعت نفت شد. در نظر داشته باشید که این تحرک را دولت نمی‌تواند انجام دهد و می‌بایست با فعال‌سازی مراکز پژوهشی بخش خصوصی انجام شود تا با خرید تجهیزات و فناوری مورد نیاز، فعالیت‌‌های مطالعاتی را رونق بخشند.

اساس فرایندهای مطالعاتی، تولید داده است که یا به روش‌های آزمایشگاهی و مدل‌سازی برآورد و اندازه‌گیری می‌شوند یا از طریق ابزارهای درون‌چاهی محاسبه می‌شوند؛ تجهیزاتی که برای محاسبات درون‌چاهی استفاده می‌شوند، ابزارهای منحصر به فردی هستند که انحصارا متعلق به برخی از شرکت‌های بین‌المللی است؛ حال سوال این است که آیا این ابزارها را می‌توان ساخت؟ بی‌تردید پاسخ مثبت است، اما چه تضامینی وجود دارد که سازنده داخلی دارنده این دانش فنی بتواند کالای تولیدی خود را به صنعت نفت ارائه دهد و مورد استفاده آن قرار گیرد؟

 سازندگان داخلی از نبود یا کمبود بازاری که بتواند تولیدات آن‌ها را خریداری کنند، ابراز نارضایتی می‌کنند. بنابر آنچه شما متذکر شدید نقش دولت برای این بسترسازی باید مهم باشد؛ دولت چگونه می‌تواند این راه را برای سازندگان داخلی دارنده دانش فنی ساخت تجهیزات، هموار کند؟

دولت‌مردان اگر می‌خواهند در این حوزه اقداماتی انجام شود، اولین گام باید در راستای تولید داده باشد. بخشی از این تولید داده معطوف به فعالیت‌ها و تولید تجهیزات آزمایشگاهی است. گرچه هر ساله نمایشگاهی در خصوص تجهیزات آزمایشگاهی ساخت داخل برگزار می‌شود، اما این تجهیزات تمام نیازهای صنعت نفت را تامین نمی‌کنند. بنابراین حوزه ژئومکانیک برای توسعه، نیازمند حمایت ویژه و همراهی مدیریتی است تا فرصتی دست دهد که شرکت‌های فعال این بخش، تجهیزات خود را به‌روز‌رسانی کنند و آن‌ها را به مراکز پژوهشی و دانشگاهی و شرکت‌های خدمات مهندسی ارائه دهند تا زمینه‌ای فراهم شود که این تجهیزات در این مراکز مورد استفاده قرار گیرند. گرچه بخشی از این آزمایش‌ها در داخل کشور انجام شده است، اما فعالیت‌‌های انجام‌شده در این راستا با نیازهایی که ما در صنعت نفت داریم، فاصله زیادی دارد.

اما در موفقیت استفاده از تکنیک‌ها، گردآوری داده‌های درون‌چاهی نیز اهمیت ویژه‌ای دارد؛ برای برآورد این داده‌ها نیاز به ابزارهای ویژه‌ای است. از آن‌جا که داده‌های ژئومکانیک از طریق داده‌های به دست آمده از داخل چاه تخمین زده می‌شوند که نیازمند تکنیک‌های خاصی است و جز با ابزارهای دقیق و نرم‌افزارهای تخصصی و دانش فنی میسر نیست، وجود مولفه‌های فوق می‌تواند اطلاعات را به هم پیوند دهد. بنابراین میزان دقت این اطلاعات در کاربرد موفق ژئومکانیک در عملیات اجرایی، من‌جمله عملیات فرایند حفاری که پروسه‌ای زمان‌‌بر و پرهزینه است، نقش کلیدی دارد. بنابراین هرچه عملکرد اولیه از دقت کافی برخوردار باشد، فعالیت‌های آتی، مدیریت‌شده‌تر خواهد شد و دست‌یابی به نتایج مطلوب در حفاری‌های بعدی که هزینه بالاتری دارد، بیشتر خواهد بود.

در داخل کشور، شرکت‌های دانش‌بنیان زیادی وجود دارند که دانش پایه تولید داده را دارند؛ به فرض برخی از این ابزارها پایه الکترونیکی دارد که دانش پایه تولید آن در داخل کشور موجود است، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که شرکت‌های دانش‌بنیان این ابزارها را تولید کنند و در نهایت مورد استفاده قرار گیرند.

 تامین منابع مالی مهم‌ترین حمایتی است که می‌تواند سازندگان داخلی را تشویق به ساخت تجهیزاتی کند؛ تجهیزاتی که برای گردآوری داده‌های بالادستی نفت ضروری است و با کاهش مخاطرات در این بخش ارتباط تنگانتگ دارد؛ آیا کاهش مخاطرات بالادستی نفت جزو اولویت‌های وزارت نفت نبوده است؟

در زمان آقای دکتر مقدم، معاون سابق مهندسی، پژوهشی و فناوری وزارت نفت، وقتی ضرورت پرداخت به تکنیک‌های ژئومکانیک مطرح شد، ایشان اولویت واحد تحقیقات و فناوری شرکت ملی نفت را تولید 99 قلم کالای مورد نیاز صنعت نفت عنوان کردند. درست است که باید مبحث فناوری از نقطه‌ای شروع شود و پرداختن به تولید کالاهای بخش حفاری که بسیار هزینه‌بر است، می‌تواند نقطه آغازین آن باشد؛ اما مسئله این است که یک توسعه دانش فنی باید در تمام سطوح یک صنعت انجام گیرد و نباید رشد یک بخش مانعی برای رشد بخش دیگر باشد. درست است که بخشی از تکنیک ژئومکانیک مربوط به تولید تجهیزات مورد نیاز این بخش است، اما این کالاها جزو کالاهای «های‌تک» هستند و کالای مصرفی به معنی واقعی نیستند؛ به عنوان مثال مته حفاری تنها یک‌بار در حفاری مورد استفاده قرار می‌گیرد. بنابراین به گونه‌ای باید تولید شود که پاسخ‌گوی نیاز حفاری‌های پیش‌بینی‌شده در کشور باشد؛ اما تجهیزات ژئومکانیک تنها کافی است به تعداد محدودی ساخته شوند تا دهه‌ها مورد استفاده قرار گیرد. با در نظر داشتن این‌که این کالاها های‌تک هستند و از فناوری‌های منحصر به فردی برخوردارند، سوال این است: چه تضمینی وجود دارد کالاهای تولیدشده در داخل مورد استفاده صنعت نفت قرار گیرد؟

گرچه دولت برای این منظور، به صندوق حمایت از پژوهشگران ماموریت داده که برای ساخت این کالاها وامی را در اختیار سازندگان قرار دهد، اما به نظر شخص من این راه‌‌کار درستی نیست، چراکه باز هم سازنده امنیت خاطری از بابت ساخت و فروش کالای خود نخواهد داشت، زیرا اغلب مصرف‌کنندگان نهایی این کالاها که عمدتا مراکز پژوهشی و دانشگاهی هستند، از توان مالی لازم برخوردار نیستند. بنابراین بهتر است به جای این‌که به سازنده وام داده شود، به این مراکز پژوهشی وامی داده شود تا بتوانند تجهیزات مورد نیاز خود را خریداری کنند. این مسئله به لحاظ استراتژیک هم حائز اهمیت است. اگر سازنده داخلی بتواند کالای تولیدی خود را در داخل به فروش برساند، می‌تواند تولیدات بعدی خود را با امنیت خاطر بیشتری تولید کند، که این خود زمینه‌ای برای بازاریابی منطقه‌ای برای صادرات تولیدات سازندگان داخلی خواهد شد. این همان نکته‌ای است که توجه ویژه دولت‌مردان را می‌طلبد. بنابراین در شرایط کنونی، نگاه حمایت‌گرایانه در بخش ژئومکانیک با دارا بودن متخصصینی که به دلیل نبود زمینه‌های اشتغال در داخل کشور جذب شرکت‌های ملی نفت یا مراکز تحقیقاتی سایر نقاط جهان می‌شوند و تجارب خود را در معرض بهره‌برداری می‌گذارند، بیش از پیش احساس می‌شود. تولید داده‌ها و تجهیزات تولید داده و مکانیزم‌های تولید داده در کنار نیاز به یک نگاه حمایت‌گرایانه از سوی دولت که سازندگان داخلی بتوانند تولیدات خود را در معرض فروش بگذارند، از مشکلات اساسی است که ما با آن دست به گریبانیم. زمانی که مقرر می‌شود یک فرایند ژئومکانیکی در میادین کشور انجام شود، معمولا با یک مشکل اساسی که با آن مواجهیم، فقدان یا عدم کفایت داده‌های مورد نیاز است. وقتی داده کافی در دسترس نباشد، حتی با وجود تخصص کافی چه کاری می‌توان انجام داد؟ از این منظر، برای این‌که این دانش فنی در کشور پیاده شود، به داده‌های چاه یا میدان مورد نظر نیاز خواهد بود که ما با فقدان آن روبه‌رو هستیم.

 اگر مشکل گردآوری اطلاعات و مستندسازی آن برطرف شود، صنعت نفت برای استفاده از این دانش با چه موانع دیگری روبه‌رو است؟

بعد از داده‌ها، مبحث توسعه نرم‌‌‌افزارهای تخصصی این رشته مطرح است. معمولا دانش فنی در صنعت بالادستی نفت از طریق نرم‌‌‌افزارهای تخصصی به کار گرفته می‌شود و حتی به فروش می‌رسد. شرکت‌های بزرگ نفتی تجارب کاری خود را به شکل نرم‌افزاری مورد استفاده قرار می‌دهند و گاهی لایسنس آن را به فروش می‌رسانند. در نتیجه شرکت‌هایی چون شرکت ملی نفت ایران برای استفاده از این نرم‌افزارها مجبورند سالانه چند ده هزار یورو صرف خرید این‌ها کند. این در حالی است که این مبالغ می‌تواند صرف سرمایه‌گذاری در توانمند ساختن طراحان داخلی شود؛ در کشور نمونه‌هایی را برخی از شرکت‌های دانش‌بنیان کدنویسی کرده‌اند که مورد پذیرش در کشور نبوده‌اند، در حالی که نرم‌افزار طراحی‌شده به وسیله این شرکت‌ها، دقتی در سطح نرم‌افزارهای بین‌المللی مطرح جهان دارد.

گاهی به نظر می‌رسد که می‌توان با اعزام نیروهای متخصص به خارج از کشور بیشتر زمینه همکاری آن‌ها با شرکت‌های بین‌المللی را فراهم کرد و دانش مورد نیاز را از طریق متخصصین آموزش‌دیده کشورمان وارد کشور کرد؛ چرا در این سال‌ها به خصوص وقتی تحریم بودیم، به این مسئله توجه کافی مبذول نشد؟ آیا می‌توان  با این روش به نتایج مطلوب دست یافت؟

زمانی که زمینه جذب نیروی متخصص در کشور وجود نداشته باشد، بی‌تردید به مسئله مهاجرت و جذب نیروهایی که می‌شد در داخل کشور در این بخش مورد استفاده گیرد، دامن زده می‌شود. مشکل این است که بسترهای حضور این نیروها در داخل فراهم نیست. بنابراین باید برای ماندگاری نیروهای متخصص بسترسازی شود؛ زمانی که به یک اندیشه و تفکر در کشور بها داده شود و سازنده کالاهای‌ های‌تک و توسعه‌دهندگان نرم‌افزارهای تخصصی احساس کنند که زمینه فروش مناسبی برای آن ها فراهم است، کم نخواهند بود کسانی که در ایران ماندگار شوند. عامل اصلی مهاجرت‌های متخصصصین کشور به سایر نقاط جهان سرخوردگی از عدم اعتماد به توانمندی‌هایی است که در جاهای دیگر رشد و نمود پیدا می‌کند. بنابراین نیاز به برنامه‌های دستوری چون بورس و غیره برای استفاده از نیروی متخصص داخلی نیست که سوابق نشان داده چون برنامه‌های تسهیل‌گرایانه در کشور از سوی دولت‌مردان برای حضور متخصصین فراهم می‌شود، نه‌تنها کارساز نمی‌شود، بلکه راه را برای خروج آن‌ها فراهم کرده است.

 پایان گفت‌و‌گویمان است. اگر نکته‌ای باقی مانده، شنونده هستیم.

بنابر آنچه گفته شد، عواملی که موجب می‌شوند به‌کارگیری فناوری چون شکست هیدرولیکی در کشور موفق یا ناموفق باشد، نخست به اطلاعات مورد قبول مربوط است که در شرایط کنونی برای گردآوری این داده‌ها با یک‌سری محدودیت‌ها روبه‌رو هستیم. دوم فرایند انتخاب است؛ این‌که کجا باید این فناوری مورد استفاده قرارگیرد و سوم؛ انجام فرایند مطالعاتی است که برای نیل به آن نیاز به تیم مجربی است. برای توضیح بیشتر باید گفت، در حالی که انجام یک عملیات شکست هیدرولیکی بیش از چند ساعت به طول نمی‌انجامد، اما دقت داده‌های موجود، مطالعات ژئومکانیک کافی و نیز انتخاب تجهیزات مناسب به همراه یک تیم مجرب اجرایی تعیین‌کنندگان موفقیت یا عدم موفقیت عملیات هستند.

 منبع: مجله دانش بنیان


کلمات کلیدی
//isti.ir/ZhKe