عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. تحریمهای ناجوانمردانه امریکا هم، اگر ما هوشیارانه عمل کنیم، میتواند خیری عظیم و ماندگار برایمان به ارمغان بگذارد. همچنان که نمونههای بسیاری از آن را در حوزههای مختلف فناوری و صنعتی در کشور دیدهایم. در واقع آنچه زیرکان عالم درباره تبدیل تهدید به فرصت گفتهاند، امروزه نیز میتواند برای کشور ما اتفاق بیفتد. اول اینکه اگر بخواهیم وابستگی اقتصادیمان را به نفت و خامفروشی منابع قطع کنیم، فرصتی از این دست به نقدتر نخواهیم یافت. به لحاظ نظری سالهاست بر عدم وابستگی به نفت تاکید میکنیم و مسئولان کشور دهههاست که آرزوی تحقق اقتصاد بدون نفت را در سر میپرورانند. اما در عمل همه میدانند که به این سادگیها ممکن نیست و احتیاج به فراهم آمدن مقدمات فرهنگی - سیاسی - اقتصادی دارد. مهمترینش مقدمات فرهنگی - اجتماعی است. سخت بتوانیم از تلقیهای عوامانه بگذریم و بار گران اصلاح ساختار اقتصادی را بر دوش بگذاریم. بهخصوص اینکه آموزههای غلط دنیای مدرن ما را از فضیلتهایی چون قناعت و دوری از تجمل بازداشته است. مسئولان کشور معترفند که اسم ریاضت اقتصادی را نمیتوانند ببرند و حرف از تحمل سختیهای دورهای نمیتوانند بزنند. در بعضی عرصهها مسئولان رسما فقط برای اینکه سنتهای سابق را نشکنند و روی دست خود هزینه تغییر و تحول نگذارند، تن به تصمیمات و اجرای طرحهایی میدهند که از پیش نادرستیشان را میدانند. فیالمثل همه میدانند که این نحوه توزیع یارانههای نقدی نادرست است و کشور را از اجرا یا تکمیل پروژههای عمرانی بازمیدارد. ما ماهیانه سه هزار میلیارد تومان به حساب مردم میریزیم که نصف بیشترشان اصلا نیازی به این پول ندارند. با ماهی چهل هزار تومان نصف بیشتر مردم نه پولدار میشوند و نه بیپول. با این حال حذف یارانه نقدی بار گرانی است که هیچ مسئولی حاضر نیست شانه زیر آن بدهد. فلذا در عمل نهتنها هدفمندی صورت نمیگیرد، بلکه مقدار قابل توجهی از پول کشور حیف و میل میشود. شبیه به همین قصه در بعضی از مناسبات مالی و اداری کشور حکمفرماست. بدنه دولت بزرگ و وسیع شده و در بعضی موارد اسراف و تجمل بالا رفته. جلوگیری از این اسرافها که تبدیل به رویه و تشریفات شدهاند، سخت است و احتیاج به یک عزم ملی دارد تا اصلاحات ساختاری صورت گیرد. برای همین در حالت عادی نهتنها اقتصاد بدون نفت محقق نمیشود، بلکه دیگر اصلاحات نیز به تعویق میافتد. شاید حالا که امریکا دست به تحریمهای گسترده زده، این فرصت تاریخی برای ما فراهم شود تا آن کارهای به فردا موکول شده را همین امروز انجام دهیم. خصوصا موقعیت مناسبی است تا از شیوههای استارتآپی و دانشبنیان بهره بگیریم و هزینههای اصلاحات اقتصادی - سیاسی و اجتماعی را به پایینترین حد ممکن برسانیم. در این قضیه ما بهتنهایی نمیتوانیم از پس چنین کاری بربیاییم. جلوتر گفتم که احتیاج به عزم و همت ملی و تکیه بر اصلیترین منبع سازندگی کشور یعنی میدان دادن و امید داشتن به نیروی خلاق جوان و پرانگیزه کشور دارد. الان اضافه میکنم که باید فراخوان داد و با اتحاد و همدلی تمام نیرهای نخبه و دانشمند و متخصص را دعوت کرد تا با یکدیگر تشریک مساعی کنند و کشور را در عبور از وضعیت فعلی کمک کنند.
دبیر ستاد فرهنگسازی اقتصاد دانش بنیان
ارسال به دوستان