گفت وگو با با علیرضا مروت پور بنیانگذار برند نان آوران

راز و رمز نانِ خوشنامي خوردن

گفت وگو با با علیرضا مروت پور بنیانگذار برند نان آوران


هفت شرکت و پنج کارخانه بزرگ در تهران، هشتگرد، اجتهارد، کمالشهر و جاده مخصوص کرج بخشي از کسب و کار برندي را شکل ميدهد که بيشتر ايرانيها با نام آن آشنا هستند؛ برندي که محصول آن قدم در راهي سنتي گذاشته، اما ايدههاي مدرني دارد. صحبت از نانآوران است. عليرضا مروتپور بنيانگذار اين نشان ايراني در گفتوگوي پيش رو از نان و نانآوران و آرزوها و کارهايي که در اين صنعت داشته ميگويد؛ مردي که سالهايي از زندگياش را صرف صنعت ساختمان کرده، اما به دليل عشق دوران کودکي به حوزه صنعت نان آمده تا کاري نوين در اين صنعت انجام دهد. راهي که او پيموده اگرچه طولاني نيست، اما موفقيت شرکتش دليل خوبي است تا از راز و رمز کسب و کار او بپرسيم.


¡ درست است که نان بخش لاينفک زندگي همه ماست، ولي چه چيزي باعث شد از ميان کسب و کارهاي متنوع نان را انتخاب کنيد؟

بالغ بر صد و شش سال است که پدر و پدربزرگم در کار توليد نان هستند، البته به شيوه سنتي. ما از کودکي با اين شغل آشنا بوديم و از همان دوران رفتن به مغازه پدر يکي از برنامههاي روزانهمان بود. درواقع ميتوانم بگويم اين شغل از همان سنين پايين در گوشهاي از ذهن ما ماندگار شد تا اينکه بعد از سالها فعاليت در رشتههاي تحصيليمان تصميم گرفتيم به شغل موروثيمان برگرديم، البته با شيوهاي نوين. من که مديريت اين واحد را برعهده دارم و در حقيقت سهامدار اصلي هستم، در رشته عمران تحصيل کردهام و سالها در همان حوزه فعاليت داشتم. البته در همان بازه زماني نيز موفقيتهايي داشتم و ميتوانم به جرئت بگويم در آن عرصه نيز موفق بودم. پسرعمويم که در کنار من امور اين واحد را مديريت ميکند در رشته کارگرداني فارغالتحصيل شده است. درواقع هيچيک از بچهها و نوهها رشته مرتبط با شغل پدري نخواندهاند به جز يکي از پسران من که مدتي در انگلستان در همين حوزه تحصيل کرده است و حالا فکرهاي خوبي براي اين صنعت در سر دارد. به نظر داشتن يک قرن عقبه و تجربههايي که از نسلي به نسل ديگر منتقل شده است، دليل خوبي باشد براي ورود به اين صنعت. اگرچه همين عقبه به ما آموخته است که اين صنعت و کسب و کار مشکلات زيادي دارد و شايد اصليترين انگيزه ما براي ورود به اين کسب و کار آن هم به شکل صنعتي، رفع همان مشکلات بوده است.

¡ نانآوران از چه سالي قصه خود را شروع کرد؟ ابتداي کار چگونه رقم خورد؟

در تمام دوران کودکي و حتي بزرگسالي از تاثير نان بر سلامت آدمها شنيده و خوانده بوديم. مثل بحثهاي عجيب و غريبي که در سلامت افراد مطرح بود، مانند مشکلات گوارشي که کم و بيش همه ما يا تجربه آن را داريم يا يکي از آشنايانمان با آن درگير است و نان مصرفي ميتواند سهمي در به وجود آمدنش داشته باشد. خود اين مسئله دغدغه بزرگي بود و ما براي پاسخگويي به آن سال 74، 75 تصميم گرفتيم وارد اين صنعت شويم، با در نظر گرفتن اين مسئله که اين مشکلات را حذف يا به حداقل ممکن برسانيم. در ابتداي کار با اينکه واحد بزرگي در اختيار داشتيم، اما با پنج، شش کارگر شروع به کار کرديم. استارت کار و وارد شدن مستقيم به آن يک واقعيت را به ما نشان داد؛ اينکه کار سختتر از آن بود که تصور ميکرديم. يکي از مسيرهايي که در پيش گرفته بوديم بستهبندي نان بود. کاري که تا به آن روز عملي نشده بود. در آن دوران نان به شکل بستهبندي وجود نداشت و در بيشتر بقاليها و سوپرمارکتها که تعدادشان هم خيلي محدود بود، نان در کيسههاي معمولي ميوه در کنار جعبههاي نوشابه قرار داشتند. همين ما را مصممتر کرد.

¡ نانآوران نامي است که بيست و يک سال تلاش را پشت سر گذاشته است. امروز اين واحد صنعتي براي ساختن آينده پيش روي خود توانسته چند نفر را با خود همراه کند؟

از ابتداي کار تصميم بر آن بود که با افراد تحصيلکرده کار پيش برود. نانآوران امروز هزار و صد نيروي کارتزن دارد که در چهار، پنج واحد مشغول به کار هستند. تجربياتي که به ما منتقل شده بود و ديدههاي خودمان ثابت کرده بود که نيروي کار اهميت مضاعفي دارد، براي همين روش کار ما به اين صورت است که هر کسي که وارد مجموعه ميشود در ابتداي امر بايد آموزشهاي لازم را بگذراند، حتي اگر تحصيلات دانشگاهي هم داشته باشد. بعد از گذراندن آموزشها کار در قسمت پايلوت آغاز ميشود و بعد از اين مرحله است که فرد وارد سالن توليد ميشود. البته اکثر همکاران تحصيلات دانشگاهي دارند، اما همه اين مراحل را طي کردهاند. شايد براي خيليها عجيب باشد، اما در ميان همکاران خانمهايي هستند که با ما همکاري ميکنند و حتي پاي فرم ميايستند و شاطري را به نحو احسن انجام ميدهند. اصلا آشپزي در ذات خانمهاست و در اين عرصه واقعا به آنها کمک ميکند. در واقع نانآوران خيلي تخصصي عمل ميکند و تا به اينجاي کار توانسته هفتاد محصول را توليد کند که همگي به شکل بستهبندي شده براي عرضه آماده ميشوند؛ محصولاتي که در سطح تهران و شهرستانها توزيع ميشوند. اين شيوه توزيع با فروش نان داغ در فروشگاه کاملا متفاوت است و کيفيت محصول بايد به قدري بالا باشد که بتواند در بندرعباس به دست مشتري برسد. براي همين فرآوري و بستهبندي نانآوران براي محصولاتش بهگونهاي است که کيفيت بالا اولويت اول و آخر آن است. البته بايد بگويم يکي از افتخارات نانآوران اين است که کارمندان و نيروهاي شاغل صاحبان اصلي اين مجموعه هستند و آنان هستند که اين مجموعه را ميگردانند.  

¡ آيا طي همه اين سالها و با توجه به سختي کار که از آن گفتيد، نااميدي به سراغ شما آمده است؟

تنها چيزي که به آن اعتقاد ندارم نااميدي است. انسان با اميد است که ميتواند به تمام روياها و خواستههايش جامه عمل بپوشاند. من معتقدم هر کاري را ميتوان انجام داد. سعيم بر اين است که صادق باشم و پشتکار و اميد داشته باشم. اگر امروز همه اين واحدها را از من بگيرند، چنانچه اميد داشته باشم ميتوانم ماشيني بخرم و با آن کار کنم. البته کاري که متفاوت باشد از کار ساير افرادي که در آن عرصه فعال هستند. در واقع اين به نحوه برخورد و رفتار من بستگي دارد. ما بايد بياموزيم که عملکرد ما در هر حوزهاي که در آن فعال هستيم ميتواند موفقيت يا عکس آن را رقم بزند. نصيحت من به فرزندانم اين است که هميشه با نااميدي غريبه باشند و شايد به همين دليل است که پسرم که در همين حوزه درس خواند توانسته نمايندگي کلانا را با فروشگاههاي زيبا راهاندازي کند. اگر کسي نااميد است بايد خودش را به سازمان بهشتزهرا معرفي کند. زنده بودن انسان نااميد جز يأس براي بقيه افراد حاصل ديگري ندارد.      

¡ حاصل سالها تلاش و موفقيت برند نانآوران بوده است. آيا در اين مسير از وام يا تسهيلاتي بهره بردهايد؟

در تمام اين ادوار از حمايتها استفاده نکردهايم و يکي، دو وام خيلي کوچک داشتيم که پرداخت شدهاند. اگر روزي هم بدهکار بودم براي اين بوده است که يکي، دو واحد خوب و شايسته در حال ورشکستگي بودهاند و بانک به سراغشان رفته است و من به رسم دوستي کمکشان کردهام تا مشکلشان رفع شود.  

¡ در عرصه صنعت نان چه اشتباهي کرديد که اگر به گذشته برگرديد ديگر آن را تکرار نميکنيد؟

اگر اين امکان وجود داشته باشد که به عقب برگردم، موردي براي حذف يا جبران وجود ندارد. شايد اگر برگردم تنها تحقيقات بيشتري انجام دهم. البته مشکلاتي در اين حوزه وجود دارد که بايد برطرف شوند. واحدهاي زيادي هستند که شروع به کار کردهاند، اما نيمهکاره آن را رها کردهاند. نه اينکه اينها افراد نالايقي باشند، نه. تنها به دليل برخي بخشنامهها و قوانين و اتفاقاتي که روتين و غيرمعمول هستند، آنها به اينجا رسيدهاند. شايد هم اگر برگشت به عقب ممکن بود، ديگر اين ايده را پي نميگرفتم.

¡ چه عاملي سبب شده روبه جلو پيش برود؟

درست کار کردن و نيت افراد در موفقيت در هر عرصهاي شرط لازم است. ما اين صنعت را پايهگذاري کرديم و از همان ابتدا اميد داشتيم بتوانيم مشکلات اين عرصه را حل کنيم و خدا هم کمک کرده تا بتوانيم به اهدافمان برسيم. افراد زيادي قبل از ما در اين صنعت بودند، اما رويه و روش ما براي اکثر آنها عجيب است. 

¡ راز ماندگاري شما چه بوده که توانسته طي اين سالها باقي و موفق بماند؟

نانآوران تا به امروز علمي کار کرده است. در دنيا ايران جزو ده کشوري است که به خمير ترش لاکتيکي دست يافته است و ايران را در عرصه رسيدن به خمير ترش با نام نانآوران ميشناسند. روزگاري مردم تنها به قيمت کالا اهميت ميدادند، اما امروز کيفيت اهميت بيشتري يافته است. کيفيت محصولات و سلامت مسئله مهمي در جهان امروز است. براي مصرفکننده مهم است بداند محصولي که مصرف ميکند از چه موادي تشکيل شده است و ارزش غذايي و ماندگاري آن به چه شکل است. اينها دغدغههاي امروزي جامعه است که بايد هر محصول پاسخ مناسبي براي آن داشته باشد. کالاي توليدي ما کاملا صادقانه است، بهگونهاي که اولين مصرفکننده آن خود ما هستيم، چون به کيفيت آن اطمينان کامل داريم. 

¡ چه درصدي از سهم بازار نان صنعتي در اختيار نانآوران است؟

براساس تحقيقات بينالمللي نانآوران در ايران رتبه اول را دارد، البته در زمينه فروش بيشترين سهم سبد کالايي از آن نانآوران است. 

فروش اينترنتي بحث داغ اين روزهاي دنياي بازار است. آيا شما نيز از اين فرصت بهره بردهايد؟

يک ماه و نيمي ميشود که داريم روي فروش اينترنتي کار ميکنيم، البته در بحث خمير تخميري فروش اينترنتي ما راهاندازي شده است. اگرچه ما در سراسر تهران فروشگاه زنجيرهاي داريم و دوازده فروشگاه بزرگ هم در نقاط مختلف تهران در کنار عرضه ميانوعدههاي سلامت، نان هم توزيع ميکنند، اما الزام دنياي امروز اين است که محصولات مختلف وارد عرصه فروش اينترنتي هم شوند و نانآوران هم به اقتضاي دوران وارد اين عرصه شده است، اگرچه ورود به اين عرصه کوچکترين خللي در فروش و توزيع پيشين نخواهد داشت.  

¡ اگر بهجاي رقبا بوديد چه روندي را پيش ميگرفتيد تا شرايط تغيير يابد؟

به اعتقاد من وجود رقبا از الزامات هر فعاليتي است، چون به پيشرفت همصنفان کمک ميکند؛ البته رقابت سالم. اگرچه ما با همه همصنفان خود رفيق هستيم و با برخي از آنها در مجموعههاي مختلف همکاري داريم. وجود رقيب محرک خوبي است، چون بهتنهايي در عرصهاي فعاليت کردن ارزشي ندارد. به اعتقاد من اتحاد داشتن در اين صنعت نيز همانند ساير مقولهها ميتواند در کنار رقابت سالم رهاوردهاي مثبتي را براي اين صنعت در پي داشته باشد. شايد اصلا به خاطر وجود رقباست که طرحها و ايدههاي جديد به ذهن خطور ميکند؛ ايدههايي که سبب ميشود ديگران الگوبرداري کنند. هر چند گاهي اين الگوبرداريها نيز موفق نيستند.

¡ از چه زماني به سمت سيستماتيک شدن حرکت کرديد؟

در اين مسير نيز تجربه شغل پدري به کمکمان آمد. نان با پنجاه سال گذشته تفاوت فاحشي داشته است. نان در آن سالها بسيار سلامت بود. شايد يکي از دلايل آن اين بوده که مشکلات امروزي زندگي وجود نداشته و نانواها با صبر و سر حوصله کار ميکردند؛ افزايش جمعيت، ماشيني شدن زندگي، سرعت گرفتن ابعاد مختلف زندگي و... عواملي هستند که روي سلامت نان هم تاثير گذاشتهاند. متاسفانه هرچه ميگذرد، اين صنعت رو به وخامت ميرود. براي همين از همان ابتدا مسير علمي و صنعتي را براي کارمان انتخاب کرديم و ريسک جديد بودن شيوه را نيز به جان خريديم. تا قبل از نانآوران کسي اصلا به اين فکر نيفتاده بود و شايد هم اين رويه برايشان غيرممکن بود، حتي استفاده از هنر ذاتي که در خانمها نهفته است.  

¡ تا به امروز شکست را تجربه کردهايد؟

در ابتداي کار چون من از عرصه ديگري وارد اين حوزه شده بودم، گمان نميکردم کار تا اين اندازه سخت باشد، اما بارها پيش آمد که به گريه افتادم. تنها به دليل سختي کار نه، بلکه به اين دليل که سود نميکردم. بحث نان متفاوت است. شما تنها با داشتن امکانات و تجهيزات نميتوانيد توليدکننده خوب نان باشيد. تجهيزات و امکانات يک بخش کار است. در واقع با زدن يک کليد کيفيت به دست نميآيد، بلکه بايد يک زنجيره مناسب در اين مسير ايجاد شود؛ از زماني که آرد تهيه ميشود تا زماني که محصول ارائه ميشود، بايد کيفيت حفظ شود. حتي بايد به مصرفکننده آموزش داد چقدر نان بخرد، چگونه حمل و نگهداري کند، حتي نگهداري در يخچال يا فريزر دو مسئله جدا از هم هستند. در زمينه آموزشي نانآوران چند کتاب نوشته و دو کتاب را در اين زمينه ترجمه کرده است. در ابتداي کار گمان ميکردم شايد شکست را تجربه کنيم چون بالغ بر دويست مجوز براي نانهاي حجيم و نيمهحجيم صادر شده بود؛ مجوزهايي که تنها سه نمونه راهاندازي شدند. البته بعد از موفقيت نانآوران بود که همان دو، سه واحد نيز شروع به کار کردند و آرامآرام ادامه ميدهند. ما در ابتداي کار روزي پنج تن آرد را براي توليد در نظر گرفته بوديم، اما در حال حاضر در مجموعه بالغ بر چهل تن آرد مصرف ميشود.      

¡ نانآوران در چه شهرهايي شعبه دارد و طي سالهاي طولاني که در اين صنعت بوده توانسته به چه دستاورد مهمي برسد؟

نانآوران در هفت شرکت و پنج کارخانه بزرگ فعاليت ميکند؛ تهران، هشتگرد، اجتهارد، کمالشهر و جاده مخصوص کرج. يکي از کارهايي که نانآوران انجام داده که به نظر من خيلي شاخص است و ميتواند ما را از تمام کساني که در منطقه در کار توليد نان هستند، متمايز کند، اين است که شرکت نانآوران از حدود نه سال قبل با شرکت بوکر آلمان پروژهاي را در رابطه يا  خميرترش لاکتيکي يا  سبوس تخميري پيش برد که تحريمها سبب قطع آن پروژه شد. با اينکه هزينه سرسامآوري هم براي آن پروژه شده بود. به همين دليل پروژه را با دانشگاه تهران پيش برديم و امروز شرکت نانآوران اولين شرکت دانشبنيان در بحث غلات است؛ نهفقط با پروژه بلکه با ارائه محصول. ما زماني دانشبنيان شديم که محصول را ارائه کرديم. در کشور ما خمير به شکل غيراصولي مصرف ميشود، يعني ما تفاوتي بين سبوس خوراکي و دامي نداريم. امروز خميرترش تخميري به عنوان يک پروژه تعريف شده و حتي در فرانسه مورد قبول واقع شده است. با حضور معاون وزير بهداشت و جناب ديناروند و معاون جهاد بازرگاني و کشاورزي اولين واحد نان سنتي به نام دکتر سبوس در تهران احداث شده است. در اين واحدها بدون استفاده از جوششيرين حتي خمير مايه و جوهر قند که برخي اوقات برخي واحدهاي سنتي استفاده ميکنند، نان سلامتي را با سبوس تخميري عرضه ميکنيم و اميدواريم به شکل کشوري بتوانيم آن را اجرايي کنيم.

¡ آينده صنعت نان را چگونه ميبينند؟

مسئلهاي که از اهميت بالايي در اين صنعت برخوردار است، اين است که دولت در اين صنعت هزينهکرد زيادي دارد و به نان و گندم يارانه پرداخت ميشود. به اعتقاد من اگر دولت بهجاي هزينه در اين وادي در حوزه اطلاعرساني و فرهنگسازي سرمايهگذاري و هزينه کند، بازتاب بهتري به دست بيايد. ما براي اينکه پنجاه درصد نانهاي سنتي را به حجيم و نيمهحجيم تبديل کنيم، به پنج دهه زمان نياز داريم. اين زمان با توجه به شرايط اقليمي و ذائقه غذاي متفاوتي است که در ايران وجود دارد. فرهنگسازي در اين مسئله ميتواند گام موثري باشد. ما طي ده، پانزده سال تنها توانستهايم نه درصد سرانه مصرف نانهاي حجيم و نيمهحجيم را افزايش بدهيم. w

منبع:مجله دانش بنیان

کلمات کلیدی
//isti.ir/Z7Hc