ششمین نشست تخصصی اقتصاد دانش بنیان با موضوع «رویکرد نهادی به اقتصاد دانش بنیان» با حمایت معاونت سیاستگذاری و ارزیابی راهبردی معاونت علمی و فناوری رییس جمهور در محل پژوهشکده مطالعات فناوری ریاست جمهوری با حضور اساتید و پژوهشگران برگزار شد که دكتر فرشاد مومنی در اين نشست با ارائه رویکردهای نهادگرایان نسبت به دانش، دانش را به دو طبقه ثمربخش و بی ثمر تقسیم کرد و دانش ثمربخش و دانایی محوری را به عنوان راه نجات اقتصاد ایران مطرح کرد.
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی معاونت علمی و فناوری در آغاز این نشست، روح الله ابوجعفری مدیر گروه اقتصاد دانش بنیان پژوهشکده مطالعات فناوری گفت: تعاریف مختلفی در خصوص اقتصاد دانش بنیان، در کشور مطرح شده است و بر این اساس سیاست گذاری هایی در حال شکل گیری است. پژوهشکده مطالعات فناوری در نظر دارد با در نظر گرفتن ابعاد مختلف، نسبت به تبیین تعریف مناسب اقتصاد دانش بنیان برای اقتصاد ایران عمل کند و بتواند بر اساس نیازهای کشور، تعریف مناسبی را ارائه دهد.
ابوجعفری در ادامه افزود: مفاهیم مختلفی که در حوزه اقتصادی یا سایر حوزههای کشور طرح میشود، از زاویه مکاتب مختلف نظری آن حوزه، به آن پرداخته نمیشود و این باعث میشود که سیاست هایی را در پیش بگیریم و بعد متوجه شویم که میتوانستیم نگاه دیگری به موضوع داشته باشیم.
ابوجعفری گفت: سعی کردیم که اقتصاد دانش بنیان را بر اساس ظرفیت موجود در کشور و از منظر مکاتب اقتصادی مختلف، تعریف کنیم تا ببینیم که نگاه این مکاتب به اقتصاد دانش بنیان چیست و چه ثمراتی برای اقتصاد ایران دارد؟
دکتر فرشاد مومنی عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی به ارائه مقاله خود پرداخت و گفت: یکی از گرفتاریهای فاجعه آمیز در ایران، این است که سطح دانایی به کار گرفته شده برای قاعدهگذاری های اداره امور کشور، به طرز غیر متعارفی پایین است و این موضوع، مربوط به بازتاب ساخت سیاسی و اجتماعی و نظام آموزشی کشور است.
تبیین دقیق سه مفهوم اقتصاد، دانایی و نهادگرایی
دکتر مومنی در ادامه گفت: با سه مفهوم روبه رو هستیم که عبارتند از: اقتصاد، دانایی، نهادگرایی که در هر سه مورد با سوء برداشتهای جدی روبهرو هستیم. به لحاظ مفهومی یکی از بزرگرترین بسترها برای سوء برداشتها، این است که مفهوم اقتصاد از نظر تحلیلی یک مشترک لفظی است که تحت این مشترک لفظی با سه ابزار متفاوت تحلیلی روبهرو هستیم. بنابراین وقتی از اقتصاد صحبت میکنیم باید ببینیم که در کدامیک از سطوح توسعه، کلان یا خرد صحبت انجام میشود. بخش بزرگی از گرفتاری هایی که در ایران در زمینه سیاست گذاری وجود دارد، این است که این سه ابزار با هم خلط میشوند. برای مثال، انتظار داریم که با ابزارهای سطح خرد، مسائل سطح توسعه را حل کنیم!
مومنی ادامه داد: مفهوم دومی که به آن می پردازیم، مفهوم دانایی است. در موج اول و دوم انقلاب صنعتی، نوآوری و فناوری، عموما کمک کننده یا جایگزین دست و بازوی انسان ها بوده اند اما در موج سوم انقلاب صنعتی، دستاوردهای جدید علم و فناوری، جایگزین مغز انسانها میشوند.
مفهوم سوم، نهادگرایی است. در اینجا نیز باید دقت کنیم که نظام آموزشی ما یک نظام آموزشی حافظه محور است و ساخت سیاسی ما هم یک ساخت سیاسی بیش از حد متمرکز است. در بسیاری از موارد، تئوری و ایدئولوژی با هم خلط میشوند که این عمل، در بسیاری از موارد بحث را از مسیر اصلی خودش خارج میکند. در نظام دیوان سالاری کشور، هیچ نوع الزام نهادی برای ثبت و ضبط تجربیات وجود ندارد. بنابراین دائما در حال آزمون و خطا هستیم. وقتی که میخواهیم در مورد نهادگرایی صحبت کنیم، از زاویه ایدئولوژی به آن نگاه نمیکنیم بلکه از زاویه تئوری به آن نگاه میکنیم، یعنی رقابت بین تئوریها، رقابت بر سر حق و باطل نیست.
دانش ثمربخش، دانش خلاق و تولید محور
مومنی در ادامه افزود: نهادگرایان دانش را به دو طبقه دانش ثمربخش و دانش بیثمر تقسیم میکنند. در تقسیم بندی دیگر، دانش ثمربخش را به دانش آشکار و دانش ضمنی تقسیم میکنند. منظور از دانش ثمربخش، دانشی است که به خلاقیت مربوط میشود و این امکان را فراهم میکند که با خلاقیت به موجودی جهان اضافه شود که در اقتصاد به آن، تولید محوری میگوییم. چارچوب نهادی تولیدمحور سازمانهای مشخصی را ایجاد میکند. برای مثال میتوانیم به جنرال موتور که بر مبنای تولید محوری است، اشاره کنیم.
دانش بیثمر بر توزیع مجدد تمرکز دارد یعنی به موجودی جهان اضافه نمیشود. چارچوب نهادی مبتنی بر دانش بیثمر نیز سازمانهای مشخصی را ایجاد میکند. همانند سازمانهای مافیایی که بر توزیع مجدد تاکید دارند. برای اینکه مشاهده کنیم جامعهای رو به توسعه یا اضمحلال است، باید ببینیم که ساختار نهادی، بیشتر مشوق دانش های ثمربخش است یا بی ثمر؟!
مومنی ادامه داد: در دانشهای بی ثمر(بنگاه ها برای ستیز و مقابله با رقبای خود) برای تولید سه ویژگی را در نظر می گیرند: 1- افق نگرش کوتاه مدت 2- سرمایه اندک 3- مقیاس کوچک
دانایی محوری، راه نجات ایران
مومنی در پایان گفت: چون دانش ثمربخش، دانش مولد است، در دستگاه نهادگرایی جدید، وقتیکه بخواهد راجع به علم و فناوری صحبت کند، از بنگاه تولیدی سخن به میان میآورد. راه نجات اقتصاد ایران، دانایی محوری است که برای تحقق آن، لازم است که هزینه فرصت چپاول اموال را بالا ببریم یعنی تجارت پول و دلالی را کم کنیم.
شایسته یادآوری است این جلسات در راستای فرهنگ سازی اقتصاد دانش بنیان و با حمایت معاونت سیاستگذاری و ارزیابی راهبردی معاونت علمی برگزار می شود .
ارسال به دوستان