دنیای کارآفرینان در گفت وگو با محمدعلی باهری بنیانگذار صنایع لبنی چوپان
دامپرور بودم توليدکننده شدم
دنیای کارآفرینان در گفت وگو با محمدعلی باهری بنیانگذار صنایع لبنی چوپان
کارآفرينان دنياي مخصوص به خود را دارند. از سرمايه کم شروع ميکنند و رفتهرفته با توجه به خلاقيت ذاتي که دارند و هوش اقتصاديشان به توسعه فعاليتهاي خود دست ميزنند. آنها معمولا چشم و دل سير هستند و کمتر به دنبال زندگي لوکس ميگردند و از انجام رفتارهاي افراد نوکيسه پرهيز ميکنند. درآمدشان را صرف توسعه واحدشان مي کنند و سعي دارند همچون يک پادشاه قلمرو توليد خود را وسعت دهند و بر کارخانه بزرگتري حکومت کنند. محمدعلي باهري، بنيانگذار صنايع لبني چوپان، از آن دسته کارآفريناني است که در خانواده اي فرهنگي متولد شده و با رفتن به خارج از کشور و کسب دانش لازم، آن را در ايران پياده کرده و مسبب ايجاد يکي از اولين واحدهاي مدرن صنعت لبنيات کشور شده است. او در گفتوگو با «دانشبنيان» شرح ميدهد که يک کارآفرين يا سرمايهگذار چگونه ميانديشد و تصميم ميگيرد و از چه راهي قادر است سرمايه اندک خود را توسعه دهد و زمينهساز اشتغال و رشد اقتصادي در کشور شود.
باهري بر اين باور است که اگر دخالتهاي دولت در اقتصاد کاهش يابد و نقش دخالتگونه آن در اقتصاد به نظارت تغيير جهت دهد، آنگاه ميتوان اميدوار بود که ايران به يکي از مراکز توسعه کارآفريني و قطب صنايع کوچک و متوسط تبديل شود.
بهعنوان يک کارآفرين قدري از خود بگوييد. کجا متولد شدهايد، در چه خانوادهاي رشد کردهايد و داراي چه تحصيلاتي هستيد؟
من متولد ايوانکي، در هفت کيلومتري جاده تهران-مشهد هستم. پدرم کارمند وزارت آموزش و پرورش بود و بعدها رئيس آموزش و پرورش گرمسار و ايوانکي شدند. در خانوادههاي فرهنگي گرايش فرزندان به سمت تحصيلات بسيار بالاست و کسب علم ارزشمند است. از اين رو بنده هم به درس و مدرسه علاقه زيادي داشتم و سعي ميکردم به بهترين شکل ممکن درسم را بخوانم. بعد از اتمام تحصيلات ابتدايي، با خانواده به تهران آمديم و دوره دبيرستان را سال 1350 در دبيرستان خوارزمي به اتمام رساندم. سپس براي ادامه تحصيل به امريکا رفتم و توانستم در رشته MBA فارغالتحصيل شوم. سال 1357 همزمان با وقوع انقلاب به ايران بازگشتم و با توجه به ارزشمند بودن توليد در آن مقطع، وارد کار دامپروري شدم. خوشبختانه با مطالعاتي که انجام دادم، بازار صنعت لبنيات را بکر و تشنه سرمايهگذاري ديدم و چوپان را تاسيس کردم.
چوپان چگونه متولد شد و اصلا چرا وارد اين صنعت شديد؟
در همان ابتداي مراجعت به کشور علاقهمند به کارهاي زيربنايي و توليدي و کارآفريني بودم و همين اصل باعث شد توليد لبنيات را پيگير شوم تا بتوانم محصولاتي با استانداردهاي کشورهاي پيشرفته توليد کنم. در آن زمان لبنيات به صورت بسيار ابتدايي عرضه ميشد و در کيسههاي پلاستيکي که اغلب سوراخ بود، در دسترس مردم قرار ميگرفت که بهداشتي هم نبود. اين موضوع خيلي مرا آزار ميداد و نميتوانستم شاهد عرضه چنين محصولاتي در کشور باشم. از اينرو تصميم گرفتم به طور جدي وارد اين صنعت شوم و آن را توسعه دهم.
در سال 1374 فکر توليد لبنيات پاستوريزه و سالم در ذهنم ظهور کرد و چون دامپرور بودم و با بازار و نياز کشور به محصولات بهداشتي لبني آشنايي داشتم، تصميم گرفتم با قدرت وارد اين صنعت شوم و صنعتي را بنيانگذاري کنم که بخشي از نياز کشور را در اين رابطه برطرف کند. در سال 1375 با سرمايهاي که داشتم، زمين و ماشينآلات لازم را خريداري کردم و بدون انتقال ارز بانکي با همکاري بانک کشاورزي و حمايت رئيسجمهور و دولت وقت، کلنگ ايجاد بناي چوپان را به زمين زدم تا بتوانم در بازار محصولات لبني نقشآفريني داشته باشم و بهعنوان يک بازيگر جديد خود را در اين بازار به عرصه رقابت معرفي کنم. در سال 1376 با تفکر توليد لبنيات سالم و حفظ کيفيت به هر قيمت، کار آغاز شد. ما هدفمند اين کار را شروع کرديم و از روز اول هم بنا را بر توليد باکيفيت و سالم گذاشتيم که خوشبختانه اين روند امروز هم ادامه دارد و در ذهن کارکنان اين شرکت نهادينه شده است. ما اولين شرکتي هستيم که توانستيم با ظروف استاندارد و باکيفيتي مطابق استانداردهاي بينالمللي وارد بازار شويم که در آن زمان مورد تشويق رئيسجمهور وقت هم قرار گرفتيم. روزي که اقدام به عرضه اولين نمونه از محصولات با بستهبندي استاندارد در بازار کرديم، احساس خوشايندي داشتم و واقعا حس کردم توانستهام براي بهداشت تغذيه اين مردم کاري انجام دهم. در حال حاضر هم دو فرزند پسر دارم که هر دوي آنها بعد از 18 سال که در خارج از کشور زندگي کردهاند، به ميل و اراده خود به ايران بازگشتند و در همين کارخانه مشغولند و باعث مباهات بنده هستند.
اين شرکت در حال حاضر چه سهمي از بازار لبنيات دارد و چه محصولاتي را به توليد ميرساند؟
با توجه به غير شفاف بودن آمار و نبود مرجعي معتبر در خصوص ميزان عرضه و تقاضاي محصولات لبني، آمار دقيقي در دست نيست. اين هم از مشکلات بخش توليد ماست که هنوز نتوانستهايم به آمار دقيق دست پيدا کنيم و براساس آن به ادامه فعاليت بپردازيم. شايد يکي از دلايل صدور انواع مجوزهاي ساخت و توليد و بلااستفاده ماندن آن، همين نبود آمار و اطلاعات باشد. به نظرم وقت آن رسيده که ميزان توليد و مصرف انواع مواد لبني به طور رسمي از سوي وزارت صنعت يا کشاورزي اعلام شود تا سرمايهگذاران جديد که قصد ورود به اين بازار را دارند، بتوانند با آگاهي کامل در اين صنعت به فعاليت بپردازند و نسبت به توسعه فعاليتهاي خود اقدام کنند. با اينکه در سهم بازار، آمار مشخصي در دست نيست، مدعي هستيم در توليد انواع ماست، سهم قابل توجهي از بازار را پوشش ميدهيم، چراکه با توجه به جغرافياي وسيع کشور، هم توانستهايم در جايجاي بازارهاي ايران حضور يابيم و هم اينکه با شناخت از بازارهاي منطقه به سمت صادرات محصولات خود روي آورديم.
با توجه به موانع توليد در کشور با چه انگيزهاي حاضر به سرمايهگذاري در اين صنعت شديد؟
اگر قرار باشد يک کارآفرين فقط به مشکلات فکر کند که ديگر نميتوان او را کارآفرين خواند. ما در شرايطي کار خود را شروع کرديم که اقتصاد بهشدت دولتي بود و نميتوانستيم بهعنوان يک توليدکننده بخش خصوصي در قيمتگذاري کالاها نقش داشته باشيم. وضعيت بهگونهاي بود و هست که برخي نهادهاي دولتي اقدام به قيمتگذاري کالاها ميکنند، در حاليکه معتقديم بهتر است اين کار به بازار سپرده شود. با توجه به اينکه بازار توليد مواد لبني انحصاري نيست و بازيگران زيادي در آن نقش دارند، زمينه براي رقابت کامل به وجود آمده است، اما تفکر دولتي برخي مديران اجازه نميدهد که اقتصاد رقابتي که شاکله اقتصاد مقاومتي را تشکيل ميدهد، در کشور اجرايي شود. ما بسيار خوشحاليم که توانستيم با وجود فشارهاي مختلف و قيمتگذاري دولتي، کليه موارد در زمينه کيفيت را از ابتدا تا امروز اجرايي کنيم و هرگز از هدف خود که کيفيت بوده، قدمي عقبنشيني نکردهايم. اي کاش زمينههاي رقابت در ايران اجرايي ميشد و سياستگذاران اجازه مي دادند توليد در سايه رقابت شکل گيرد، نه انحصار و وضع تعرفههاي بالا. بنده بهعنوان يک توليدکننده از دولت ميخواهم که توليد رقابتي را در ايران نهادينه کند و اجازه ندهد نهادهاي سرکوبگر قيمت در بازار توليد کشور عرض اندام کنند. شما امروز به استارتآپها توجه کنيد. ببينيد که چگونه فعاليت آنها بازار را شفاف و رقابتي کرده و محصولات با چه کيفيت بالايي به دست مردم ميرسد. حرکت به سمت اقتصاد آزاد براي کشور ما ضروري است و خوشبختانه با سياستگذاريهاي دولت، توانستهايم به سمتي حرکت کنيم که زمينه رقابتي کردن ايجاد شود و کليت اقتصاد ما به آن سمت حرکت کند.
سطح تکنولوژي صنايع لبني ايران نسبت به ساير نقاط دنيا داراي چه تفاوت هايي است؟
اگر اين سوال را در دهه 70 از من ميپرسيديد، با کمال تاسف اعلام ميکردم که پيشرفتي در اين زمينه نداريم و اصلا قابل مقايسه با کشورهاي پيشرفته نيستيم. همانگونه که عرض کردم کيفيت و بهداشت اين محصولات در دهه 60 و 70 اصلا مناسب نبود و مردم با مشکلات ناشي از بهداشتي نبودن اين صنايع روبهرو بودند. اصلا در آن زمان چيزي بهعنوان تاريخ توليد و انقضا وجود نداشت و معلوم نبود چه محصولي تازه است و چه محصولي فاسد. اما با توجه به سرمايه گذاريهايي که در اوايل دهه 80 صورت گرفت، به سرعت تکنولوژي اين صنعت در ايران پيشرفت کرد. سرمايهگذاران زيادي به اين عرصه وارد شدند و در نهايت برندهاي بزرگي به وجود آمدند که امروز شاهد فعاليت آنان در کشور هستيم. خوشبختانه به جايي رسيدهايم که محصولات توليديمان به لحاظ کيفي کمتر از کشورهاي اروپايي نيست. البته در اين ميان بهتر است اخلاق توليد رعايت شود و توليدکنندگان در انتخاب مواد اوليه خود دقت لازم را داشته باشند. رعايت اصول توليد و وجدان توليدي مسئله مهمي است که بايد آن را جدي گرفت و دستگاههاي ناظر در اينباره نظارت بيشتري داشته باشند. استفاده از افزودنيهاي غيرمجاز و مضر، سلامت جامعه را تهديد ميکند. طبيعتا با توجه به حرکت اقتصاد ايران به سمت اقتصاد رقابتي، اين دسته از توليدکنندگان که منافع خود را بر سلامت جامعه ترجيح ميدهند، بهزودي از گردونه رقابت خارج ميشوند و جاي خود را به توليدکنندگان اصيل ميدهند. توليدکنندگاني در اين بازار موفق خواهند بود که علاوه بر توليدات سالم، به نوآوري نيز روي آورند و بتوانند سبد متنوعتري از محصولات لبني را راهي بازار کنند. ما امروز اين کار را در چوپان انجام ميدهيم و با سرمايهگذاريهايي که انجام دادهايم، به سمتي رفتهايم که محصولات باکيفيت، با استفاده از مواد اوليه استاندارد را به توليد برسانيم.
نظر شما درباره يارانه محصولات لبني چيست؟ آيا با اختصاص دادن يارانه به اين محصولات موافق هستيد؟
من از مخالفان دادن يارانه به توليدکنندگان هستم و معتقدم توليدکنندهاي موفق است که بتواند مانند ساير توليدکنندگان در دنيا به توليد محصولات باکيفيت مناسب و قيمت خوب روي آورد. اما بهتر است نظام يارانهاي در صنعت لبنيات با عينک ديگري ديده شود. ما ناچاريم براي حفظ سلامت شهروندان به توزيع شير به صورت يارانهاي روي آوريم، چون مدارس ما نيازمند آن هستند که دانشآموزان شير را به صورت رايگان استفاده کنند و در سبد غذاييشان بگنجانند. در اين ميان انتخاب پيمانکار بسيار مهم است و نبايد به اين بهانه محصولي وارد مدارس شود که از نظر کيفي داراي مرغوبيت لازم نباشد.
تداوم پرداخت يارانه شير سبب ميشود که اقشار کمدرآمد نيز بتوانند از لبنيات مورد نياز بهرهمند شوند، اما روش عرضه اين محصول بهتر است از سوي وزارت آموزش و پرورش مورد ارزيابي مجدد قرار گيرد و توليدکنندگان اصيلتر نيز در اين امر مشارکت داشته باشند. عرضه لبنيات مانند شير در مدارس بسيار مفيد و مثبت است و در سلامت و رشد فکري و جسمي کودکان اثرگذار است که هيچکس منکر آن نيست. همانطور که عرض شد بايد با روش مناسب به انتخاب پيمانکار پرداخت و در آن دقت کرد.
منبع: مجله دانش بنیان
ارسال به دوستان