تحولی در دنیای تجهیزات پزشکی

سونوي سه بعدي فراصوت قابل حمل

تحولی در دنیای تجهیزات پزشکی

 

زماني که دکتر متيو ليون و دکتر رابرت گيبسون براي انجام پژوهش هاي شان به دنبال يک دستگاه سونوگرافي فراصوت ارزان قيمت سه بعدي مي گشتند، تلاش هايشان بي نتيجه بود، زيرا چنين وسيله اي يافت نمي شود. بنابراين آن ها تصميم گرفتند خودشان يکي بسازند و در نهايت موفق شدند آنچه در نظر داشتند طراحي کنند و به وسيله اي رسيدند که کوچک و قابل حمل است و مي تواند آسيب هايي مانند ضربه به سر و تکان مغزي را در محل حادثه، مثلا براي ورزشکاران حادثه ديده در مسابقات، تشخيص دهد. تيم دانشگاه آگوستا 350 هزار دلار بودجه تحقيقاتي براي طراحي و توسعه چيپي اختصاص داده که با اضافه کردن مبدل متداول فراصوتي آن را به يک مبدل سه بعدي تبديل کند. اگرچه فراصوت سه و چهاربعدي در حال حاضر وجود دارند، اما اين تجهيزات اغلب ماشين هاي بزرگي هستند که چند صد هزار دلار قيمت دارند و نمي توان آن ها را در حالات اورژانسي و در مکان حادثه به کار برد. اين تحقيقات همان چيزي است که پژوهشگران دانشگاه آگوستا به دنبالش هستند؛ يک وسيله قابل حمل سونوي فراصوتي سه بعدي. دکتر ليون توضيح مي دهد: «حتي خريد قسطي چنين تجهيزاتي بسيار گران است و هزينه اي بيش از 10 هزار دلار در ماه به همراه دارد. براي خريد يکي از اين تجهيزات حداقل 250 هزار دلار بودجه لازم است. بنابراين براي انجام پژوهش هايي که قصد انجام آن را داشتيم، مجبور شديم يکي بسازيم.»

چيزي که تيم محققان مي بينند استفاده از مبدل دوبعدي فراصوتي و تغيير آن با اضافه کردن سنسورهاي محاسبه گر بر پايه اينرسي است. اين سنسورها مي توانند حرکات را در جهات مختلف درک کنند و از آن ها در حال حاضر براي طراحي سيستم هاي ناوبري و در فناوري هاي ساخت تلفن هاي همراه براي تشخيص تغيير در موقعيت استفاده مي شود. بنابراين از آن ها مي توان براي ديدن ديناميک بدن انسان بهره برد. دکتر ليون شرح مي دهد: «به اين ترتيب مي توان با يک تبلت معمولي و اين سنسورها چنين وسيله اي را طراحي کرد و اين گونه يک سونوي فراصوتي سه بعدي و قابل حمل داشت که مي توان آن را همه جا با خود همراه برد؛ به عنوان مثال در آمبولانس يا در مکان حادثه در کنار فرد مصدوم. اولين کاربرد اين وسيله تحقيقات است.»  در اين ارتباط محققان مشغول مطالعه پوشش عصب نوري چشم هستند که قطر آن با افزايش فشار خون در حالات تنشي بيشتر مي شود. هدف اين است که بين اين تغييرات در پوشش عصب نوري و ضربه و صدمه به مغز ارتباطي پيدا شود. مشخص شد که اگر شخصي سابقه ضربه به مغز داشته باشد و عملي را که با افزايش فشار روي ناحيه سر همراه است، به صورت عمدي انجام دهد (مثلا در حالي که دهان و بيني او کاملا بسته است، سعي کند بازدم داشته باشد) اين پوشش انبساط مي يابد و در افراد فاقد سابقه چنين پديده اي رخ نمي دهد. تيم پژوهشگران اين مطالعه در کل تابستان قرار است با ورزشکاران رزمي کار و بوکسور ها کار کنند تا بفهمند آيا آن ها دچار ضربه مغزي واقعي شده اند و اين جراحت ها چه اثرات تجمعي خواهد داشت؟ دکتر ليون توضيح مي دهد: «در نهايت داشتن يک تست کلينيکي براي ضربه مغزي در ورزش بسيار مفيد خواهد بود. به عنوان مثال يکي از قوانين ايالت جورجيا کنار گذاشتن ورزشکاران جوان است، در صورتي که مشخص شود آن ها ضربه مغزي داشته اند. اين قانون بسيار سفت و سخت است. اگر به عنوان ورزشکار دچار ضربه مغزي شويد، بايد از ترکيب تيم کنار برويد. به همين دليل گاهي ورزشکاران آن را گزارش نمي کنند و اين سبب ايجاد خطرات جدي براي سلامت و آينده حرفه اي آن ها مي شود. اميد تحقيقات، استانداردسازي وسيله ابداعي براي انجام تست هاي اين چنيني و همچنين به عنوان نوعي ابزار براي کار اورژانس و اضطراري است.»

منبع : مجله دانش بنیان

کلمات کلیدی
//isti.ir/ZFyd